¤شهید روحانی مدافع حرمـ #محمد حسن دهقانی محمد آبادی🌷
📅• تاریخ ولادت: 1357/5/1
🌸#احترام_به_والدین
🌲ایشان بسیار به #پدرو مادرشان احترام می گذاشتند و در اولین فرصت ممکن با آنها تماس #میگرفتند و عرض ادب میکردند اوسلام و صحبت کردنش با خنده بود و چهره او همیشه خندان بود🌱✨
شهید مدافع حرم 🌷
#شهید_محمد_حسن_دهقانی🌷
#شهادت_اربعین_حسینی 🏴
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
✳ دو ساعت در برف پشت در نشسته بود!
🔻 سیدابوالفضل کاظمی یکی از دوستان #شهید_علیاصغر_ارسنجانی میگوید: «برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نیمهشب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علیاصغر را جلوی خانهشان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علیاصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد و بیمقدمه گفت: «آقا سید شما یه چیزی بگو!» بعد ادامه داد: «دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت درِ خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه! صبح که پدرش میخواسته بره مسجد، اصغر رو دیده!» بله بسیجیان خمینی اینگونه بودند. مدتی بعد این سرباز دین و میهن در منطقهی عملیاتی شلمچه به شهادت میرسد و همچون مادر بینشان سادات، زهرای مرضیه (س) بینشان میشود.
📌 پ.ن: از راست: حاج حسین سازور، شهید علیاصغر ارسنجانی و سیدابوالفضل کاظمی
📚 برگرفته از کتاب #صراط_الرحمة | سیرهی علما و شهدا در احترام به والدین
📖 صفحات ۶۶ و ۶۷
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #اخلاق #احترام_به_والدین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهید مدافع حرم #حسین_دارابی
#احترام_به_والدین
ایشان بسیار به پدرو مادرشان احترام می گذاشتند و هرشب با آنها تلفنی صحبت میکردند و ایامی هم که درماموریت سوریه بودند باوجود سنگینی کار ومسئولیت فرماندهی پهباد که برعهده ی ایشان بود دراولین فرصت ممکن با آنها تماس میگرفتند و عرض ادب میکردند. همیشه در دیدار پدرو مادر دستشان رامی بوسیدند.
#کـــار_فرهنگی
ایشان در مناسبتهای مذهبی ودر اعیاد بسته های فرهنگی به دوستان وآشنایان هدیه میدادند مثلا شامل سی دی های مذهبی وسخنرانی وکتابهای زندگینامه ی معصومین علیهم السلام وتقویم سال جدیدو همینطور برای جوانها چفیه ی تبرک شده ی مقام معظم رهبری هدیه می آوردند که خیلی مورد استقبال قرار می گرفت.💔
شهید مدافع حرم حسین دارابی🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔻 از راه که میرسید، پدر را میبرد حمام. خودش لباسهای پدر را میشست. مینشست کنار بابا، دستهای چروکیدهاش را نوازش میکرد و میبوسید. جورابهای پدر را میآورد و موقع پوشاندن، لبهایش را میگذاشت کف پای پدر.
🔸 مادر هم که در بیمارستان بستری بود، از سوریه که آمد بیمعطلی خودش را رساند بیمارستان. همین که آمد توی اتاق، از همه خواست بیرون بروند؛ حتی برادر و خواهرها. وقتی با مادر تنها شد، پتو را کنار زد. دستش را میکشید روی پاهای خستۀ مادر. حالا که صورتش را گذاشته بود کف پای مادر، اشکهای چشمش پای مادر را شستوشو میداد.
🔺 کسی از حاجقاسم توصیهای خواسته بود. چند بندی برایش نوشت که یکیاش احترام به پدر و مادر بود: «به خودت عادت بده بدون شرم، دست پدر و مادرت را ببوسی. هم آنها را شاد میکنی، هم اثر وضعی بر خودت دارد.»
📚 از کتاب #سلیمانی_عزیز | گذری بر زندگی و رزم شهید حاجقاسم سلیمانی
😌 #احترام_به_والدین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهید_امروز
💢 #برش_سوم|ماجرای شال سبز محمد تقی...
#متن_خاطره|چندماه بعد از عقدمون با همدیگه رفتیم بازار واسه خرید... من دوتا شال خریدم؛ یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدمش... اما یه روز محمدتقی بهم گفت: خانوم! اون شال سبزت رو میدیش به من؟ حس خوبی بهم میده.. شما سیدی و وقتی این شال سبز شما همراهمه؛ قوت قلب میگیرم...
گفتم:آره که میشه...
گرفتش و خودش هم دوردوزیش کرد و شد شال گردنش... توی هـر ماموریتی که میرفت؛ یا به سرش میبست یا دور گردنش میانداخت...
تو مأموریت آخرش هم همون شال؛ دور گردنش بود که بعد شهـادتش برام آوردند ...
محمدم رو که نگاه میکردم؛ بهش افتخار میکردم. گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم، فقط بهش نگاه میکردم. انگار سالها ندیده بودمش، بعدش همون لحظه بهش پیام میدادم و میگفتم: بهت افتخار میکنم؛ به خودم میبالم که تو شوهرمی...
💢راوی: همسر شهید محمدتقی سالخورده
🇮🇷۲۱ فروردین؛ سالگرد شهادت محمدتقی سالخورده گرامیباد
●واژهیاب:
#شهیدسالخورده #احترام_به_والدین #مدافع_حرم #شهدای_مازندران
#رویای_صادقه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نامههای_بهشتی
🔸شهید ساعتیان سه نامه برای فرزندش نوشته؛ و توصیه کرده هر کدوم رو در سنِ خاص خودش بخونه
#نامهاول| در سنِ هفت تا دوازده سالگی خوانده شود:
✍فرزند عزیزم سلام!
من پدر تو هستم. الان در بهشت هستم. اینجا خیلی خوب است. امیدوارم تو هم همراه مامان به بهشت بیایید. اما اگر بخواهی به بهشت بیایی باید گوش به حرف مامان بدهی و خدای نکرده اذیت نکنی. باید درسهایت را خوب بخوانی و تکلیفهایت را خوب انجام دهی. من تو را خیلی دوست دارم و منتظر شما هستم.
(پدرت محمود ۳/ ۱۰/ ۶۶)
🔅نامهی دوم در پست بعدی...
#شهیدساعتیان #شهدای_یزد #احترام_به_والدین #تربیت_فرزند #کسب_علم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نامههای_بهشتی
🔸شهید ساعتیان سه نامه برای فرزندش نوشته؛ و توصیه کرده هر کدوم رو در سنِ خاص خودش بخونه
#نامهدوم|سن ده تا پانزده سالگی خوانده شود:
✍فرزندم! سلام
الان حتما جنگ تمام شده و ملت ایران پیروز شدهاند و همه به رهبری امام آماده رفتن به قدس هستید؛ انشاءالله... البته من الان همهی مسائل را می دانم که چه شده است. چون شهید بر همهی امور آگاه است، ولی چون این نامه را قبل از شهادتم نوشتهام، اینطور پیشبینی کردهام. شاید هم اینطور نباشد. ابوذر جان! درسهایت را خوب بخوان و راه پدرت را ادامه بده. تو باید با کافران بجنگی و انتقام خون پدرت را بگیری. تو قبل از اینکه به تکلیف برسی باید سعی کنی خودت را با نماز آشنا کنی و نمازهایت را بخوانی. سلام مرا به مامانت برسان و روی او را ببوس که او برای تو خیلی زحمت کشیده است.
🔅نامهی سوم در پست بعدی...
#شهیدساعتیان #شهدای_یزد #احترام_به_والدین #تربیت_فرزند #کسب_علم #مبارزه #استکبارستیزی #نماز
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نامههای_بهشتی
🔸شهید ساعتیان سه نامه برای فرزندش نوشته؛ و توصیه کرده هر کدوم رو در سنِ خاص خودش بخونه
#نامهسوم|سنین سیزده تا هفده سالگی خوانده شود:
✍فرزند عزیزم سلام!
خدای بزرگ انسان را برای چه آفریده است؟ آیا انسان را خلق کرده تا او هم مانند سایر حیوانات بخورد و بخوابد و دعوا کند و...؟
نه! خدای بزرگ انسان را برای امتحان و آزمایش آفریده است، تا ببیند چه کسانی در این امتحان نمره خوبی میآورند تا آنها را داخل بهشت کند و کسانی که در این امتحان رفوزه شوند، به جهنم میروند. مواد امتحانی خدا زیاد است، ولی مهمترین آن نماز است که اگر کسی نمره نمازش خوب بشود، [یعنی همه نمازهایش را خوب بخواند و معنی آنرا خوب بداند و نمره خوبی بیاورد] امتحانهای دیگرش نیز خوب میشود. زمان این امتحان از وقتی شروع میشود که انسان به تکلیف برسد و علائم تکلیف سه چیز است که آنها را میتوانی در رساله بخوانی، چون وقت زیادی ندارم. بیشتر از این نمیتوانم برایت بنویسم معذرت میخواهم.
محمود پدرت
#شهیدساعتیان #شهدای_یزد #احترام_به_والدین #تربیت_فرزند #نماز #امتحان_الهی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شریک_جهاد
🌸 شهید مدافعحرم محمدامین کریمیان
🌼#حفظقرآن|هنوز پيشدبستانی نرفته بود كه مداحی رو شروع کرد. سوم ابتدایی هم موفق به حفظ سه جزء از قرآن و تجوید شد.
🌼#احترام_به_والدین|هیچگاه جلوتر از من و پدرش حركت نمیكرد. هر وقت منو میديد، دستم رو میبوسيد
🌼#سادهزیست|پسرم توی رفاه بود، اما لباس ساده میپوشيد. وقتی هم بهش اعتراض میكردم، میگفت: بچههايی هستند كه وضعشون خوب نیست... بخاطر اینکه اونا دلشون نشکنه، ساده میپوشید.
🌼#حرفآقا|به زبان انگلیسی و عربی مسلط بود. از يه دانشگاه در آلمان هم بورسيه شده بود، اما همه رو رها كرد و برا جهاد رفت سوريه.
🌼#پولپرواز|برخی فكر میكنن مدافعان حرم برا پول میرن؛ اما پسرم هيچ نياز مالی نداشت. حتی پول بلیط اعزامش به سوريه رو هم پدرش داد.
🌼#آخرینعکس|گفتم: امين بذار ازت عكس بگيرم. وقتی میرفت،گفتم: خيلی خوشگل شدی؛ نكنه شهيد بشی؟ بعد گفتم: امين شهيد شو؛ اما اسير نشو؛ من اسارتت رو نمیخوام. گفت: مامان! شيعيان امیرالمؤمنین(ع) اسير نميشن.
🌼#رؤياىصادقه|همرزمش میگفت: قبل از عملیات محمدامین خوشحال از خواب بیدار شد و گفت: الآن خواب ديدم امشب عملياتی در پيشه؛ فرمانده و من شهيد میشیم، جنازهمون هم جا میمونه. بعد غسل شهادت کرد و رفت. هم خودش شهید شد، هم فرمانده. جنازهشون هم جا موند...
#شهیدکریمیان #شهدای_مازندران #شهدای_مدافعحرم #مشخصات_شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh