eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 4⃣2⃣ 📖چند روز بعد کارهای اعزامش🚌 درست شد و از طرف جهاد برای درمان رفت . من هم با یکی از دوستان ایوب و همسرش رفتم شاهرود. مراسم بزرگی آنجا برگزار میشد، زیارت عاشورا📕 میخواندند که خوابم برد. 📖توی خواب را دیدم. امام گفتند: "تو بارداری ولی بچه ات مشکلی دارد". توی خواب شروع کردم به گریه و زاری😭 با التماس گفتم: اقا من برای رضای شما ازدواج کردم، برای رضای شما این مشکلات را تحمل میکنم، الان هم شوهرم نیست، تلفن بزنم چه بگویم⁉️ بگویم بچه ات است؟ 📖امام آمد نزدیک، روی دستم دست کشید و گفت: "خوب میشود"😊 بیدار شدم. یقین کردم رویایم بوده؛بچه دار شدیم و بچه نقصی دارد، حتما هم خوب میشود چون امام گفته است. رفتم مخابرات و زنگ زدم📞 به ایوب. 📖تا گفتم خواب امام حسین را دیده ام زد زیر گریه😭 بعد از چند دقیقه هم تلفن قطع شد. دوباره شماره را گرفتم. برایش خوابم را تعریف نکردم❌ فقط خبر بچه دار شدنمان را دادم. با صدای بغض الود گفت: "میدانم شهلا، بچه است، اسمش را میگذاریم . 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❤️قسمت سی و شش❤️ . چند روز بعد کارهای اعزامش درست شد و از طرف جهاد برای درمان رفت . من هم با یکی از دوستان ایوب و همسرش رفتم . مراسم بزرگی آنجا برگزار می شد. می خواندند که خوابم برد. توی خواب را دیدم. امام گفتند: "تو بارداری ولی بچه ات مشکلی دارد." توی خواب شروع کردم به گریه و زاری با التماس گفتم: "آقا من برای رضای شما ازدواج کردم، برای رضای شما این مشکلات را تحمل می کنم، الان هم شوهرم نیست، تلفن بزنم چه بگویم؟ بگویم بچه ات ناقص است؟" امام آمد نزدیک روی دستم دست کشید و گفت: "خوب میشود" بیدار شدم. یقین کردم رویایم صادقه بوده، بچه دار شدیم و بچه نقصی دارد. حتما هم خوب می شود چون امام گفته است. رفتم مخابرات و زنگ زدم به ایوب تا گفتم خواب امام حسین را دیده ام زد زیر گریه بعد از چند دقیقه هم تلفن قطع شد. دوباره شماره را گرفتم. برایش خوابم را تعریف نکردم. فقط خبر بچه دار شدنمان را دادم. با صدای بغض آلود گفت: _ "میدانم شهلا، بچه پسر است، اسمش را می گذاریم محمد. بامــــاهمـــراه باشــید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 4⃣2⃣ 📖چند روز بعد کارهای اعزامش🚌 درست شد و از طرف جهاد برای درمان رفت . من هم با یکی از دوستان ایوب و همسرش رفتم شاهرود. مراسم بزرگی آنجا برگزار میشد، زیارت عاشورا📕 میخواندند که خوابم برد. 📖توی خواب را دیدم. امام گفتند: "تو بارداری ولی بچه ات مشکلی دارد". توی خواب شروع کردم به گریه و زاری😭 با التماس گفتم: اقا من برای رضای شما ازدواج کردم، برای رضای شما این مشکلات را تحمل میکنم، الان هم شوهرم نیست، تلفن بزنم چه بگویم⁉️ بگویم بچه ات است؟ 📖امام آمد نزدیک، روی دستم دست کشید و گفت: "خوب میشود"😊 بیدار شدم. یقین کردم رویایم بوده؛بچه دار شدیم و بچه نقصی دارد، حتما هم خوب میشود چون امام گفته است. رفتم مخابرات و زنگ زدم📞 به ایوب. 📖تا گفتم خواب امام حسین را دیده ام زد زیر گریه😭 بعد از چند دقیقه هم تلفن قطع شد. دوباره شماره را گرفتم. برایش خوابم را تعریف نکردم❌ فقط خبر بچه دار شدنمان را دادم. با صدای بغض الود گفت: "میدانم شهلا، بچه است، اسمش را میگذاریم . 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh