eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
6⃣5⃣0⃣1⃣ 🌷 💠سوریه را به صندلی دانشگاه ترجیح داد 🔰روح‌الله آدم بود، یک دفتر مشکی📓 کوچک داشت که تمام کارهایش را در آن می‌نوشت✍ بدهی، کارهای انجام نداده، کارهایی که باید انجام می‌داد و که داشت را یادداشت می‌کرد. من روح‌الله را بیکار ندیدم❌ یا کار می‌کرد یا مشغول جزوه📑 خواندن بود. رشته مترجمی زبان انگلیسی🔠 قبول شده بود. وقتی که جواب قبولی‌اش در دانشگاه آمد که بود. 🔰روح‌الله به شدت و نترس بود. از هیچ چیزی نمی‌ترسید🚫 هر وقت به من زنگ می‌زد☎️ می‌گفت کن شجاع باشم هیچ وقت نمی‌گفت که من نمی‌توانم، همیشه می‌گفت 💪 🔰همسرم می‌گفت من اگر شجاع باشم به هدفم🎯 می‌رسم. در هر کاری به رسیدن به درجه آن کار فکر می‌کرد. روح‌الله در درس همیشه بود، در همه کارهایش اول بود روح‌الله در دوره‌های مختلفی که می‌گذراند اگر اول نمی‌شد دوم می‌شد. 🔰یک هفته قبل از به من زنگ زد؛ قرار بود برگردد اما گفت: «اجازه بده بمونم؛ دلمـ❣ برای که اینجا به کشته می‌شوند می‌سوزد. تو هم دلت بسوزد💔 بگذار بمونم اینجا به من دارند گفتم‌اشکالی نداره بمون ولی مواظب خودت باش.» 🔰هیچ وقت از رفتن به منصرفش نکردم⛔️ می‌دانستم که اگر برود شاید دیگر اما هیچ وقت به زبان نیاوردم که نرو و بمان😔 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1 زندگی 🔻به روایت: همسرشهیــد 8⃣1⃣ 🔮حتی وقتی توپ ها می آمد و در آسمان منفجر💥 می شد او می گفت: ببین چه زیبا است! این همه که گفتم مصطفی خندید وباهمان سكينه، همانطور که تکیه داده بود، گفت: این طور که شما جلال می بینی، سعی کن درعين جلال ببینی. این ها که می بینید شهید دادند🌷 زندگیشان از بین رفته، دارید از زاویه جلال نگاه می کنید. این همه اتفاق ها که افتاده، عین رحمت خدا برای آن ها است که قلبشان متوجه خدابشود👌 بعضی از دردها کثيف است، اما دردهایی که برای خدا است خیلی زیبا است. 🔮برای من این عجیب بود که مصطفی که در وسط خم به ابرویش نمی آمد، در مقابل این زیبایی که از خدا می دید اشکش سرازیر می شد😢 دروسط مرگ متوجه قدرت خدا و زیبایی غروب بود و اصلا او ازمرگ ترسی نداشت. در نوشته هایش هست که" من به حمله می کنم تا او را در آغوش بگیرم و او از من فرار می کند. بالاترین لذت، لذت مرگ و شدن برای خدا♥️ است." 🔮هیچ وقت نشد با جایی برود. می گفتم خب حالا که محافظ نمی برید، من می آیم ومحافظ شما می شوم. کلاشینکف را آماده می گذارم، اگر کسی خواست به توحمله کند، تیراندازی💥 می کنم. می گفت: نه✘ محافظ من خدا است، نه من، نه شما، نه هزار محافظ دیگر. اگر خدا تعلق بگیرد بر چیزی، نمی توانید آن را تغییر دهید. 🔮در لبنان این طور بود و وقتی به ایران🇮🇷 به اهواز و کردستان آمدیم. یاد حرف امام موسی افتادم "شما با بزرگی ازدواج کرده اید.خدا بزرگترین چیز در عالم رابه شماداده." خودش هم همیشه فکر می کرد بزرگ ترین سعادت برای یک انسان این است که با یک روح بزرگ😇 در زندگیش برخورد کند، اما انگار رسم خلقت این است که بزرگترین سعادت ها بزرگترین ها راهم در خودشان داشته باشند. 🔮مصطفى الآن کجاست⁉️ زیر همین آسمان، اما دور، خیلی دور از او چشم هایش رابست و سعی کرد به ایران فکرکند... ... خدایا ممکن است مصطفی دیگر برنگردد؟ آن وقت او چه کار کند؟ چه طور جبل عامل را ترک کند؟ چه طور دریای صور رابگذارد و برود؟ 😭 🔮آن روز وقتی با مصطفی کردم و برگشتم به صور، در تمام راه که رانندگی می کردم، اشک می ریختم. برای اولین بار متوجه شدم که مصطفی رفت و دیگر ممكن است . آیا می توانم بروم ایران ولبنان را ترک کنم‼️ آن شب خیلی سخت بود. البته از روز اول که ازدواج کردم، انقلاب و آمدن به ایران را می دانستم، ولی این برایم یک خواب طولانی بود. فکر نمی کردم بشود. خیلی شخصیت ها می آمدند لبنان به مؤسسه سیداحمد خمینی، بچه های ایرانی می آمدند و در مؤسسه تعلیمات نظامی می دیدند✅ ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh