🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (12) 💠ماجراے توسل بچه های تفحص به #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) 🔰بچه ها روزها خ
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (13)
🔻از کتاب شهید گمنام
💠 #روز_مباهله
🌷«روزهای آخر سال 79 و سال #امام_علی (ع) بود. در منطقه عملیاتی #رمضان مشغول جستجو بودیم. اما مدتی بود که شهدا خود را نشان نمیدادند.
🌷صبح با بچهها مشغول خواندن #زیارت_عاشورا برای شهدا شدیم. به یاد #امیرالمومنین (ع) و به یاد مدینه مشغول خواندن #روضه شدم. بعد از پایان روضه بهسوی منطقه حرکت کردیم.
🌷قبل از رفتن به تقویم و مناسبت آن روز نگاه کردم، روز #مباهله بود. روز #پنج_تن آل عبا. روزی که حضرت علی (ع) انگشترش را به سائل داد.
🌷خوشحال بودم. گفتم ما لشگر علی ابن ابی طالب (ع) هستیم. حتما امروز از دست آقا #عیدی میگیریم. اولین شهیدی که پیدا شد نامش #عشقعلی🌹 بود.
🌷دومین شهید نام تمامی شهدای گروهان خودشان در جیبش بود. به همراه #حرز امام جواد (ع) که بعد از هجده سال سالم سالم بود!
🌷تا عصر #چهار شهید پیدا شد. بچهها می خواستند کار را جمع کنند. گفتم: ادامه دهید. حتما یک شهید دیگر پیدا میشود. قرار بود ساعت چهار برگردیم. #پنج دقیقه قبل از برگشت شهید دیگری پیدا شد.
🌷تمام خاک را غربال کردیم. اما این شهید آخر #گمنام بود. هرچه بچهها گشتند اثری از پلاک او نبود. به رفقا گفتم: بیایید تا برویم. بچهها با تعجب به من نگاه میکردند. یکی گفت: خواب دیده بودی؟ گفتم: نه! امروز روز #پنج_تن بود. ما هم #پنج شهید پیدا کردیم. بعد ادامه دادم: هرچه بگردید از این شهید آخر نشانهای نخواهید یافت. چرا که امروز روز آل عبا است. و #یکی از پنج تن هنوز هم #گمنام است.»
#عنایت_امیر_المومنین(ع)
شادی روح شهدا #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh