eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷 را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان📜 را نخوانده رها کردیم. 😔 پلاکهایتان🏷 را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز مانده است .😔 کسی دیگر به سراغ نمی رود  دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله🌷 و شقایق شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید : 🌾چرا آلاله آنقدر است ؟؟؟!! 🌾چرا شهید محمدرضا در قبر ؟؟!! 🌾چرا کسی نپرسید حاج حسین بصیر کجاست؟ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سردارشهیدعلی #غیوری_زاده تنها شهیدی است که کفنش پرچم #سرخ حرم مطهر حضرت #امام_حسین علیه السلام می باشد. ایشان بعد از۱۲سال و۴ماه و۲۵ روز درجاده منتهی به #کربلای معلی در ابتدای قلاویزان تفحص گردید. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
سرش بر پای #ارباب است، حر شد دوباره جام های #سرخ پر شد در باغ #شهادت باز، باز است که لاله سوخت، پرپرشد، #ترور شد پ.ن: تصویر کودکی شهید بسیجی در مقابل شورشگران #شهید_محمدحسین_حدادیان🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
0⃣3⃣3⃣ 🌷 💢 یک گونی شهید! اگر من شدم، من را در (روستا) دفن کنید و به همه بگویید که برای من گریه نکنند. را بفروشید. یکی از را کنید و در راه خدا رهایش کنید و دیگری را [نیز] به (ع) ببرید. یگ گونی کوچکِ زرد، رنگ‌ و رو رفته که روی آن کاغذی چسبانده‌اند، وسط تصویر می‌درخشد. روی کاغذ نوشته شده است «شهید بسیج سپاه ـ ـ مشهد ـ 60/3/5». همین! یگ گونی که از تن به جای مانده است. ...😔😔💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#داستان_صبا.... 🔻داستان #شیعه شدن یک بانوی زرتشتی #قسمت_3⃣1⃣ حاج بابا وقتی شنید به شدت ناراحت شد😕
🔻داستان شدن یک بانوی زرتشتی بعد از ثبت نام دانشگاه رفتم خونه حاج بابا...... با توجه به اینکه ناراحت بود از دانشگاه رفتنِ من، سرسنگین جواب میداد😒.....ولی خیلی نرم بحثو عوض کردم..و در مورد علت انتخاب تشیع سه هفته بحث کردیم.....😅 اولین علت واقعه دومین علت حدیث سومین علت حدیث چهارمین علت ....(انما ولیّکم الله و الرسول واولی الامر ...) و هزاران علت دیگر..... باسختی تمام مباحث رو تونستم اثبات کنم......😥 اخر پرسیدم: "چرا میگفتین اشتباهه"؟🤔 گفت: "فکرنمیکردم اشتباهه! نمیخواستم صرف احساسات تشیع رو انتخاب کنی....😍 چون پایدار موندن شیعه تا الان، بیشتر شبیه ... ما پرچمدار گذشته ای و اینده ای هستیم.... ما در برابر گذشته خودمون یعنی و زحماتی که ائمه و شیعیان برای باقی ماندن تشیع کشیدن و در برابر آینده خودمون که ان شاالله پرچم انقلاب رو به دست الزمان برسونیم مسئولیم و به همین راحتی نمیتونیم زندگی کنیم..... !!! چرا؟؟؟چون که انسان است...." حالا که فکر میکنم؛ میبینم بله..... ما ایرانی های شیعه هستیم که در برابر هر چی ظلمه اعم از داعش چه خارجی چه داخلی ایستادیم دربرابر امریکا.....وکشور های مستکبر..... بعد از بحث های انتخاب تشیع و.... پیشنهادی رو دخترحاج اقای علوی به من در حضور خود حاج اقا دادن و اون هم تغییر اسم بود..... حاجی فرصت داد تا خودم فکرکنم.... منم دیدم دو اسم و شایسته ترین ها هستند.... البته فاطمه بیشتر از زهرا(س).... اما من رو انتخاب کردم چون به معنای درخشان هستش.....و چند دلیل دیگه....😍 و اسمم رو هم عوض کردم..... و در صبح سال 94 در در قطعه سرداران بی پلاک رو گفتم و مسلمان شدم...... العاقبه للمتقین.... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💕رفتید ولی به #یاد ما می مانید                 💕در خاطر #سرخ لاله ها🌷 می مانید 💕سرباختگان راه عشق ای #شهدا            💕ما رفتنی هستیم و شما می مانید👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#یادمان باشد در همین #ڪوچہ ے ما #مادرے هست ڪه #عشقش را داد تا تو #عاشق بشوے نگذاریم ڪه #تنها بشود
3⃣0⃣1⃣1⃣ 🌷 💠برشی از کتاب همسایه آقا.... 🔰در را که باز کردم از لب پاشنه ورودی روی پنجه ،چند دقیقه ای🕰 طول کشید تا از پله ها بالا آمد. یک نگاه به لباس هاش کردم و گفتم: پس چرا تنت نیست⁉️ 🔰لبخندی زد و گفت: سلام قرار نیست اهل شهر خبر دار بشن🔇 که من امروز سر دوشی گرفتم. زیر لب گفتم: آخه من خیلی تو این لباس ببینمت😔 و به بهانه آوردن یک شربت خنک🍹 رفتم توی آشپزخانه. همین طور که داشتم بین شربت آلبالو🍒 و آب یخ❄️ را با چرخش قاشق نقش می انداختم تا وسط هال آمدم، دیدم رفته توی اتاق و در را بسته🚪یکم گرفت اما به روی خودم نیاوردم و صداش کردم. 🔰 شربت برات آوردم، هنوز شربت با آب دست رفاقت نداده بود که علی میان قاب در اتاقش ایستاد👱 دستش را تا کنار خط ابروش بالا برد و به لبه کلاهش نزدیک کرد، پا کوبید و گفت: علی آقا عبداللهی در خدمت هستم. 🔰برای لحظه ای نمی توانستم چشم از و قامتش بر دارم😍 توی لباس زیتونی رنگ سپاه علی اکبری شده بود که در قامت بیشتر ازم دل می برد. 🔰جلوی شدن چشمهام را گرفتم، لبخند رو روی تمام صورتم مهمان کردم☺️ و زیر لب براش "لا حول ولا قوه الا بالله" خوندم. چقدر شیرین بود حظ این لحظه که پسرم به تن کرده بود. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بایستی #شهادت را در آغــ💞ـوش گرفت #گــونه ها بایسـتی از شـوقش #ســـرخ شــود☺️ و #ضربان قلب💓 تندتر بزند ... #شهید_جاویدالاثر_مهدی_باکری #فرمانده_لشکر_۳۱_عاشورا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ای وای بر این های استخوان سوز😭 پس کو❓ چه شد❓ قامت رعنا و پیروز‼️ 😭زلال را کَس نفهمید❌ فریاد مادرت را کَس نفهمید و بغض در گلو مانده# پسرت را .... این لحظه چند ⁉️ پیکر مطهر در آغوش دردانه‌اش ،💔 و وداع مادر و شهید کمالی در مشهد مقدس🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
❣ 🏴 ◆چشمم اگرچه ولی مبتلای توست ●اشکی 😭بده که تو و گریه هایِ توست ◈قربانِ چشمِ شما، میکُشد مرا ▣باران 🌨گرفته است اگر، های هایِ توست   ▪️یک لباس 👕عزا کرده ای به تن ◈یک اربعین ببین ما در هوایِ توست ▪️یک اربعین برای گریه کرده ام ▪️آقابیا که روضه ی ما هم برای توست 🏴فرارسیدن اربعین بر شیعیان حضرتش تسلیت باد... 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh