🌷شهید نظرزاده 🌷
﴾﷽﴿ روحالله #هنرمند بود. هم خطاطی میکرد هم طراحی و نقاشی. بهش پیشنهاد داده بودند برای #طراحی حرم
0⃣9⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰ما یک مغازهی تجهیزات نظامی و کوهنوردی🚵 داشتیم.#روحالله زیاد میومد اونجا.آخرین بار فکر میکنم یکی دو روز قبل از #اعزامش اومد.
🔰دنبال یه دست #لباس_نظامی خوب میگشت.با حقوق پاسداری💰 به سختی تونست لباس رو بخره.از اونجایی که خبر داشتم روح الله تو کارِ #تخریب هست، از پشت ویترین یک #انبردست آوردم و گفتم:
🔰روحالله این انبردست #تخریب رو تازه آوردیم. راست کارِ خودته... خیلی به درد میخوره👌روحالله با اشتیاق آن را گرفت😍 و گفت: آره از اینا دیدم. خیلی خوبه. #قیمتش چنده❓
🔰قیمتش رو که گفتم، کمی نگاهش کرد👀 و گفت:نه باشه سری بعد الان #شرایطش رو ندارم بخرم🚫.فهمیدم به خاطر قیمتش این رو گفت.
🔰بهش گفتم:مگه چند روز دیگه# اعزام نداری؟ اینو با خودت ببر. حالا بعدا باهم حساب میکنیم💴.مکث کوتاهی کرد، انبردست رو به سمت من هل داد و گفت:نه #بدهکارت نمونم بهتره.
🔰فکرشو خوندم💬. گفتم:تو اینو با خودت ببر. اگر برگشتی که با هم #بعدا حساب میکنیم. اگرم #شهید شدی🌷نوش جونت. مبارکت باشه هم #شهادت هم انبردست.
🔰این رو که گفتم، گل از گلش شکفت😍 و زیر لب گفت: ان شاءالله.اما هرچی اصرارش کردم راضی نشد❌ انبردست رو با خودش ببره. میخواست با حساب صاف بره.رفت و در همون اعزام #شهید_شد...
به نقل از: یکی از دوستان
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh