🌷شهید نظرزاده 🌷
📌از شهردای یک بنز داده بودند بهش. سوارش نمی شد. فقط یک بار ازش استفاده کردند؛ داد به پرورشگاه. عروسی
#شهید_مهدی_باکری❤️
🍁خصوصی برای همسرم🌷
صفیه بایستی ان شاءالله مرا ببخشی من نتوانستم همسر #خوبی برایت باشم ولی تو خودت میدانی که من دنبال چه کار بودم و #وقت من در چه راه میگذشت و قلبت #قوی باشد برای خدا.
سرنوشت ما دست #خداست فقط باید در راهش بود که هر چی پیش بیاید از اوست. امیدوارم در همه حال در طلب جلب #رضایتش باشی وخود را به او سپرده و #شکرگزار دائمیش باش
التماس دعا دارم
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃 🍃با #شرمندگی آمده بود پیشم.می گفت: ما که نمیدونستیم #شهرداره. بهش بی اعتنایی کردیم.خودش رفت مثل
✍ برگی از خاطرات
🔰پرده را عقب زد که #مهدی را در کت و شلوار #دامادی ببیند😍 مهدی سرش را خم کرد و از زیر درخت انار که غرق گل🌺 بود، رد شد
🔰قدش از مرد دیگری که مثل ساق دوش همراهش می آمد، #بلندتر بود. کنار درخت🌳 آلو مکث کرد، #اولین بار بود که صورت مهدی را از روبه رو میدید☺️
🔰 #صفیه آهسته گفت: این هم #آقای_داماد؛ زن ها سرشان را اوردند نزدیک سر صفیه. مادر بزرگ پرسید: کدام یکی داماد است⁉️ صفیه #مهدی را نشان داد
🔰"همون که #اورکت پوشیده" ولباس سبز #سپاه که شلوارش👖 بالای پوتین نیم دار گِتر شده و #زانو انداخته بود...
#شهید_مهدی_باکری 🌷
#زندگیشهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾ازدواج مهدی باکری مصادف با #شروع_جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه کلت😟 او بود. دو روز بعد از عقد💍
#شهادت_هنر_مردان_خداست
🔰یکی از برادرهام #شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود. وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های #غروب رسیدیم به لشکر.
🔰باران تندی⛈ هم می آمد. من رفتم دم #چادر_فرماندهی، اجازه بگیرم برویم تو. #آقا_مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت: قدمتون روی چشم. فقط باید بیاین توی همین چادر، جای دیگه ای نداریم.
🔰 صبح که داشتیم راه می افتادیم، #مادرم بهم گفت: برو #آقامهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم. توی #لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم.
🔰یکی بهم گفت: آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده. گفتم: چرا؟ گفت: دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد
#شهید_مهدی_باکری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روایت #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی از #شهید_مهدی_باکری 💢فرماندهی در جنگ ما #امامت بود نه هدایت.... #آق
#یاد_امام_زمان(عج)
🔸شهید مهدی باکری در مرحله مقدمات #عملیات_بدر، رزمندگان را برای نبردی مردانه👌 و عارفانه دعوت کرد. این شهید در شب عملیات #وضو گرفت و همه گردانها را یک یک از زیر قرآن📖 عبور داده و توصیه فرمود:
🔹«برادران! خدا را از یاد نبرید نام #امام_زمان (عج) را زمزمه کنید. دعا کنید که کار ما برای خدا♥️ باشد. از پشت بیسیم📞 نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق نمود».
🔸در اولین #شب عملیات بدر موفق به شکستن خط دشمن شد، در مرحله دوم عملیات هم خسارات و شکست⚡️ سنگینی به دشمن #بعثی وارد کردند.
#شهید_مهدی_باکری
#جاویدالاثر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh