eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 🌺خانواده موفق من✌ #قسمت_سی_و_ششم 🔺🔹🔸📎🔗 استاد پناهیان: 🔷برای اص
❣﷽❣ 📡 خانواده موفق : جنگ و دعوا عامل کاهش رزق و روزی ⛔️🔹🔹🔹🔹❌ استاد پناهیان: 👈اثر وضعی ازدواج اینه که روزی رو زیاد میکنه ⬆️💰💰 اگه کسی ازدواج کرد و روزیش زیاد نشد👈 اشکال رو جایی دیگه ببینه ویا بگه خدا خواسته من فقیر باشم 👇 چون من "مهم ترین کار" واسه کسب روزی یعنی همون "ازدواج" رو انجام دادم 🚥من کاری ندارم به استثناهایی که خودشون احیانا در کسب روزی یه مقدار بی عرضگی کردن. خب اون یه مسئله جدا گانه ای است که خب همیشه یه استثناهایی داریم که در موردش باید صحبت کرد ولی در کل ازدواج روزی انسان رو زیاد می کنه. ✅🔰 👌 یه نکته دیگه هم در همین اثر عرض کنم تا به آثار اخلاقیش برسیم این اثر اگر دقیق بهش نگاه کنیم بعد ازدواج میشه یه کاری کرد که اثر پول دار شدن و ازدیاد روزی بهتر خودشو نشون بده 😊👇 زن و شوهر اگه قلبی و زبانی توی رفتارشون با هم موافق باشن معمولا روزیشون زیاد میشه 😘💰✅ اما اگه به هم بد و بیراه بگن و تو دلشون به هم "کینه" داشته باشن معمولا روزیشون قفل میشه 🔴❌ مثلا یه وامی بناست برسه چون با هم دعوا دارن نمیرسه! ⛓❌ روایت داریم "همسر موافق" موجب برکت زندگی انسانه! یکیتون کوتاه بیایید هر دوتاتون کوتاه بیایید ما الان تو جزییات دستورات اخلاقی نمیخواهیم وارد بشیم ولی زیاد شدن رزق و روزی در اثر ازدواج امر قطعی هست. 💯💯💯 اگه کسی بخواد تقویتش کنه ، توافق بین زن و شوهر عجیب روزی رو زیاد میکنه... یکدلی روزی رو خیلی بیشتر زیاد میکنه ❤️👆 اگه یکدلی هم نبود، حد اقل همزبانی هم بکنن خوبه. که دعوا پیش نیاد ملائکه دارن میبینن.... تو رو خدا یکم معنوی تر نگاه کنیم به ازدواج... ✨👆 آی زن و شوهرایی که جلوی مهمون همدیگه رو دعوا نمیکنید... و قشنگ صدا میزنید😍؛ جلو ملائکه ی خدا هم همینو رعایت کنید 👆✅ ملائکه دارن نگاه میکنن... 👀 شما وقتی که تنها تو خونه هستید چهار تا ملائکی که محرم هم هستن اونها حضور دارن ...تا باهم بداخلاقی میکنید اینها ناراحت میشن 😔 درای آسمون یکدفعه بسته میشه.. راه نزول روزیها بسته میشه.. اثر طبیعی ازدواج که تقویتشم میشه کرد.... 🚫آقا این همه میگن دعوا نکنید خدا دوست نداره و ... بابا به خاطر خدا نه! یه تمرینی کنید چند روز توی خونه دعوا نکنید. ببینید وضعیت اقتصادیتون بهتر میشه یا نه؟! حله؟ ✔️امتحانش ضرری نداره. تا همسرت خواست باهات دعوا کنه بگو شرمنده من یک هفته به استادم قول دادم دعوا نکنم!☺️ ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💕 💕 📚 _علے دستمو محکم گرفتہ بود. حاج آقا اومدݧ خطبہ رو خوندݧ ایـݧ خطبہ کجا،خطبہ اے کہ تو محضر خوندیم کجا. حالا دستم تو دست علے،تو حرم آقا باید بلہ رو میدادم. _ایـݧ بلہ کجا و اوݧ کجا آقا مهمونموݧ بودݧ ینے بر عکس ما مهموݧ آقا بودیم. بعد از خطبہ چوݧ حاج آقا آشنا بودݧ رفتیم خارج از حرم و ثبتش کردیم حالا دیگہ هم رسما هم شرعا همسر علے شده بودم. _مـݧ وعلے دوتایے برگشتیم حرم و بقیہ براے استراحت رفتـݧ هتل. همہ جا شلوغ بود جاے سوزݧ انداختـݧ نبود بخاطر همیـݧ نتونستیم بریم داخل براے زیارت تہ حیاط روبروے گنبد نشتہ بودیم سرمو گذاشتم رو شونہ ے علے علے؟ جاݧ علے؟ یہ چیزے بخوݧ چشم. _"خادما گریہ کنوݧ صحنتو جارو میزنـݧ همہ نقاره ے یا ضامـݧ آهو میزنـ...یکے بیـݧ ازدحام میگہ کربلا میخوام یکے میبنده دخیل بچم مریضہ بخدا برام عزیزه بخدا دلاموݧ همہ آباد رسیده شام میلاد بازم خیلے شلوغہ پاے پنجره فولاد" باز دلمو برد با صداش .یہ قطره اشک از چشمم رها شدو افتاد رودستش _سرشو برگردوند سمتم و اشکامو پاک کرد. چرا دارے گریہ میکنے؟ آخہ صدات خیلے غم داره.صدات خیلے خوبہ علے مثل خودت بهم آرامش میده إ حالا کہ اینطوره همیشہ برات میخونم اسماء چند وقتہ میخوام یہ چیزے بهت بگم بنظرم الاݧ بهتریـݧ فرصتہ سرمو از شونش برداشتم وصاف روبروش نشستم _با تسبیحش بازے میکرد و سرشو انداختہ بود پاییـݧ چطورے بگم..إم..إم علے چطورے نداره بگو دیگہ دارے نگرانم میکنے ها چند وقت پیش اردلاݧ راجب یہ موضوعے باهام صحبت کرد و ازم خواست بہ تو بگم کہ با پدر مادرت صحبت کنے. چہ موضوعے؟ اردلاݧ در حال حاضر تو سپاه براے اعزام بہ سوریہ داره دوره میبینہ و چند ماه دیگہ یعنے بعد از عروسے میخواد بره باتعجب پرسیدم چے؟سوریہ؟زهرا میدونہ؟ آرہ قبول کرده؟؟؟؟ سرشو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ داد علے یعنے چے اول زندگیشوݧ کجا میخواد بره اگہ خدایے نکرده یہ اتفاقے...ادامہ ےحرفمو خوردم _خوب حالا از مـݧ میخواد بہ مامانینا بگم؟! هم بگے هم راضیشوݧ کنے چوݧ بدوݧ رضایت اونا نمیره آهےکشیدم و گفتم باشہ خوشبحالش ... خوشبحال کے علے؟!!!! اردلاݧ چیزے نگفتم،میدونستم اگہ ادامہ بدم بہ رفتـݧ خودش میرسیم _بارها دیده بودم با شنیدݧ مداحے درمورد مدافعان حرم اشک توچشماش جمع میشہ همیشہ تو مراسم تشییع شهداے مدافع شرکت میکرد و... _براے شام برگشتیم هتل تو رستوراݧ هتل نشستیم چند دیقہ بعد زهرا و اردلاݧ هم اومدݧ بہ بہ عروس دوماد روتونو ببینیم بابا کجایید شما؟ چپ چپ بهش نگاه کردم و گفتم:علیک السلام آقا اردلاݧ إ وا ببخشید سلام علے با ایما اشاره بہ اردلاݧ گفت کہ بہ مـݧ گفتہ _اومد کنارم نشست و گفت:خوب خواهر جاݧ ببینم چیکار میکنے دیگہ زدم بہ بازوش وگفتم و چرا همہ ے کارهاے تورو مـݧ باید انجام بدم؟ خندید و گفت:چوݧ بلدے برگشتم سمت زهرا و گفتم:زهرا تو راضے اردلاݧ بره سرشو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ داد دستم گرفتم جلوے دهنمو گفتم:جلل الخالق!!! باشہ مـݧ با مامانینا میگم ولے عمرا قبول نمیـکنـݧ مامانینا وارد سالـݧ شدݧ اردلاݧ تکونم داد و گفت:هیس مامانینا اومدݧ فعلا چیزے نگیا... خیلہ خوب.. _موقع برگشتـݧ بہ تهراݧ شده بود نمیتونستیم دل بکنیم از حرم خیلے سخت بود اما چاره اے نبود... _بعد از یک هفتہ قضیہ ے رفتـݧ اردلاݧ و بہ مامانینا گفتم ماماݧ از حرفم شوکہ شده بود زهرا روصدا کرد زهرا؟تو قبول کردے اردلاݧ بره؟؟؟ زهرا سرشو انداخت پاییـݧ و گفت بلہ ماماݧ جاݧ یعنے چے کہ بلہ واے خدایا ایـݧ جا چہ خبره؟؟؟؟حتما تنها کسے کہ مخالفہ منم در هر صورت مـݧ راضے نیستم بہ اردلاݧ بگو اگہ رضایت مـݧ براش مهم نیست میتونہ بره بعدشم شروع کرد بہ گریہ کردݧ _دستشو گرفتم و گفتم:ماماݧ جاݧ چرا خودتو اذیت میکنے حالا فعلا کہ نمیخواد بده اووووو کو تا دوماه دیگہ... . ادامــه.دارد.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . . حسین شب بخیر گفت رفت همیشه دوست داره منو مشارکت بده تو اینجور کارا قبلا اصلا قبول نمیکردم تا چیزی میگفت یا مسخره میکردم یا باتندی جواب میدادم ولی تازگیا بدم نمیاد . چه روزه شلوغی بود امروز همش به یاسر فکر میکنم🙄 بنظرم هر کی زنش بشه خیلی خوشبخت میشه خوش تیپم بودا ولی به دل من نشست اصلا نتونستم خودمو قانع کنم که بهش به چشم همسر نگاه کنم از اون ورم نمیشه روش هیچ عیبی بزارم😂😂 خوابم نمیبره اصلا یکی از کتابایی که زینب بهم داده رو برمیدارم شروع میکنم به خوندن روی جلدش عکس استاد مطهریه موضوعش حجابه به نظرم جذاب نمیاد ولی بهتر از فکروخیاله مقدشمو میخونم و چند صفحه اولش رو قلمه قویو سبک نوشتنش جذبم میکنه کلماتش نیاز به‌تفکر زیادی داره☹️☹️ باید وقتی که حوصله داشتم بخونمش میبندم کتابو میزارم کنار اووه اوه فردا یه سر به حسن و خونوادش بزنم از وقتی مامانش عمل کرده خبری ندارم ازشون. . . . صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم ساعت 9 نیم بود گوشی رو خاموش کردم خواستم دوباره بخوابم یادم افتاد کلی کار دارم بیخیال خواب شدم یه آبی به دستو صورتم زدم رفتم پایین . . _سلام مامانِ گلم صبح بخیر مامان_سلام عزیزم صبحت بخیر بیا بشین صبحانه بخوریم _چشممم بابا و حسین رفتن سرکار مامان_آره میگما حلما زهرا خانوم زنگ زد چی بگم بهش _زنگ نمیزنه😂 مامان_وا تو از کجا میدونی دیشب که معلوم بود کلی ازت خوششون اومده _پسرشون خوشش نیومدازم خب😐 _راستی مامان امروز میخوام یه سر برم خونه حسن اینا _اره حالا به زینب زنگ میزنم اگه وقت داشت بااون میریم مامان_باشه مادر صبحونم که تموم شد میزو جمع کردم گوشیمو برداشتم شماره زینبو گرفتم بعد چندتا بوق جواب داد حلما_سلام زینب بانوو خوبیی زینب_سلامم قربونت برم تو خوبی حلما_اوهوم امروز چیکاره ای زینب_تا بعد از ظهر کار خاصی ندارم شب هیت داریم☺️ حلما_عهه مگه محرم شروع شده زینب_اره عزیزم امشب اول محرمه حلما_خدا قبول کنه منم میام کمکتون 😍😍 زینب_چه عالی😘❤️ حلما_میگم تا غروب که کاری نداری میای بریم خونه حسن اینا به مامانش یه سر بزنیم منم یه چند تا نمونه سوال ببرم برای حسن نزدیک امتحاناشه زینب_اره حتما منم نرفتم دیدن مامانش فقط زودبریم که برگشتیم به کارابرسیم حلما_باشه پس 11آماده باش میبینمت😘😘 زینب_باشه عزیزم فعلا❤️ . . . _مامااااان مامان_جانم _میدونستی امشب اول محرمه زینب اینا هیت دارن مامان_اره خواستم بگم بهت شب هم میریم اونجا حلما_خب من زوتر میرم بهشون کمک کنم اشکالی نداره؟ حسین هم فکر کنم اونجا باشه مامان_نه چه اشکالی خیلی هم خوبه باچادر میری؟ _اووم نه سختمه چادر سرکنم😐😐 حالا روزای بعد چادر برمیدارم . .🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh