eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
. . . به سختی از ضریح دل کندم تو مسیر برگشت زیر قبه ایستادم دو رکعت نماز به نیابت از همه خوندم چه لذتی داشت سیر نمیشدم از حرم با مادر جون و فاطمہ نشسته بودیم . . فاطمہ_من برم ببینم آقامونو پیدا میکنم محمد حسین الان ‌کلافش کرده حلما_میخوای بیام باهات؟ فاطمہ_نه عزیزم پیداشون میکنم میایم اینجا حلما_باشه😘 _مادرجون تمام پارچه هارو تبرک کردین؟ مادرجون_اره مادر همشو متبرک کردم خیالت راحت حلما_کی بریم حرم حضرت ابوالفضل 😔 مادرجون_ فردا میایم میریم ناراحتی نداره که حلما_من دلم میخواد همینجا بمونم😭 یکم بعد فاطمہ و آقاشون اومدن سمتمون عه حسینم هست مادر جون_سلام قبول باشه زیارتتون حسین و اقا علیرضاجواب مادر جون رو دادن مادر جون_حسین جان اقاجان کجاست حسین_خسته بود رفت هتل استراحت کنه با چند تا اقایون کاروان رفت مادرجون_اهان خب خیالم راحت شد حسین_خواهرگلم چطوره زیارتتون قبول باشه بانو 😍 حلما_خیلی عالی😌 ممنون برادرجان از شماهم قبول باشد😁 _اون بنده خدارم دعا کردی دیگه😝 منظورمو فهمید با خنده جوابمو داد رو به اقا علیرضا کرد _علیرضا جان حالا که همه هستیم یه زیارت عاشورا بخون فیض ببریم علیرضا_چشم امردیگه😉 حسین_نوکرم😉 محمد حسین رو داد به فاطمہ کتاب دعا رو باز کرد مشغول شد همیشه بخاطر طولانی بودن دعا کلافه میشدم و هیچ وقت تااخر پای دعا نمینشستم باصوت قشنگ اقا علیرضا منم زیارت عاشورا رو باز کردم همراه با بقیه شروع به خوندن کردم . . عجیب دلچسب بود این دعا من از این همه تغییر عقاید و علایق خودم شُکم... تا اخر دعا با اشک میخوندم و اصلا گذر زمان رو حس نکردم . . فاطمہ و اقا علیرضا زودتر رفتن چرخی هم تو بازار بزنن حسین_ماهم بریم هتل استراحت کنیم حلمایی تو چشمات سرخه سرخه رنگتم که تو این چند روز پریدس همش اینجوری برگردیم تهران بابا و مامان منو سالم نمیزارنا😂به من رحم کن مادر_اره دخترم حسین راست میگه پاشو بریم استراحت کنیم فردا شبم میخوایم بریم کاظمین و سامرا جون داشته باشی حلما_چشم چشم بریم😂❤️ . .