eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
یه هفته یی از اومدنمون میگذشت بیشتر درگیر مهمونی بودم یه روز بچه ها اومدن یه سری از فامیلا هم اومدن این یه هفته شبا خیلی برام سخت گذشت دلتنگ حرم میشدم تا حدی که گریم میگرفت چند بارم جلوی مامان اینا زدم زیر گریه . . از حرفای مامان و بابا متوجه شدم قصد دارن بعد از صفر برای خواستگاری از زینب اقدام کنن😍😁 کلی ذوق کردم حالا حسین بیاد اطلاعاتمو کامل میکنم 😂 گوشیم زنگ خورد سمیرا بود _سلام سمیرا جوون سیمرا_خوبی حلمابانو کم پیداشدی دیگه حالی نمیپرسی حلما_نبابا این هفته همش درگیر مهمونی بودیم 😄 سمیرا_ ببین امروز قراره بابچه ها ناهار بریم بیرون نگین و سپیده ام هستن گفتم بگم توام بیای دور هم باشیم نه نیاریا حلما_😑😑باشه عزیزم میام فقط کجا سمیرا_خب پس من میام دنبالت که باهم بریم فقط زود اماده شو حلما_باشه میبینمت😘 حلما_مامااااان ماماااان کوشی مامان_جانم حلما تو اشپزخونم حلما_سمیرا زنگ زد گفت قراره ناهار بابچه ها برن بیرون خواست منم برم مامان_برو عزیزم خوش بگذره بهتون فقط عصر زودبیا 😐مامان همیشه کلی سوال میکنه من بیرون رفتنی اینسری چقدر راحت قبول کرد😳 حلما_باشه پس من برم آماده شم الان سمیرا میرسه تو این یه هفته از خونه بیرون نرفته بودم یه شلوار جین سرمه یی با یه مانتو مشکی تنم کردم یکم استین مانتوم کوتاه بود اینجوری که نمیشه ساقامم زدم روسری بلند سرمه اییم سر کردم یکم کرم زدم با یه کوچولو رژخیلی کمرنگ چادرمم سرکردم 😍مطمعنن بچه ها ببینن خیلی تعجب میکنن خودمم کم عجیب نیست برام😄 ولی واقعا نمیتونم بدون چادر برم . .