eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 #خانواده_موفق #قسمت_پنجاه_و_دوم: زینب، فرزند این خانواده ی الهی
❣﷽❣ 📡 : هوای نفس همیشه جوان! 🔻💖🔰🔰🔅 استاد پناهیان: 🔷جوانها دقت داشته باشن زندگی ما "تا پایان عمر" که ممکنه شصت هفتاد هشتاد نود سال طول بکشه "ادامه داره" ..... و طبق روایات روح انسان👈 هیچ وقت پیر نمیشه⛔️ هوای نفس انسان، "همیشه جوان باقی میمونه" حتی اگه اینکه گوژ پشت بشه!!! 👵❤️👴 حتی اگه استخوانهاش در هم بپیچه و آثار پیری، تمام ظاهرشو بگیره. در این حالات هم، نفس انسان جوان باقی میمونه ⛔️🚷 خب اینکه در روایات اینجوری برای ما درباره ی دوران پیری مطالبی رو بیان میفرمایند 👌معلوم میشه که "ما باید به فکر دوران پیری خودمون باشیم" (دقت کردید؟) 🔻تصور بفرمایید دوران پیری که "زور جسمی رفته" ⭕️" قدرت بدنی رفته" ⭕️توانایی حرکت خوردن غذا ⭕️لذت بردن از غذا حتی ⭕️یه خواب راحت ازبین رفته! 😓👇 ولی نفس شما "از شما هنوز لذت میخواد"⛔️ هیجان میخواد! آرامش میخواد ! محبت میخواد ! نفس شما همون نفس هجده سالگی تونه !😳 شما هنوز انسانید! "هنوز هستید" هنوز دوست دارید "لذت ببرید از زندگی " "هنوز دوست دارید عاشق پیشه باشید" هنوز دوست دارید با هیجان زندگی کنید! اگر کسی بخواد همه ی زندگیش خوب باشه ،باید فکر اون موقع خودشم "در دوران جوانیش" بکنه 🤔 👈 که تو دوران پیری دیگه انس گرفتن با چیزای لذت بخش جدید، ممکنه دیگه آدم رو حتی آزار هم بدند! (خیلی خیلی مهم) ❌😞👆 تو دوران جوانی "آدم انرژی داره" سختیها رو میتونه ندید بگیره 💥👆 اما!!!! تو دوران میانسالی و تو دوران مسن بودن انسان؛ "انرژی دیگه نیست" که انسان بتونه سختی ها رو تحمل کنه... 🔷نفس بنی آدم جوان باقی میمونه حتی زمانی که استخوانهاش از شدت پیری درهم بپیچه🔷 این چه کلام شریفی است که از معصوم بما رسیده... خب ما باید ببینیم که اون زمان آیا احساس دیگه نداریم؟؟؟ 🤔 بله داریم . این احساس رو چجوری باید ارضا بکنیم ؟؟ چجوری سرحال باقی بمونیم❓ 🔷🔹🔶💯🔶🔷🌺 🔻نمیدونم آیا متوجه اهمیت پیام بالا شدید یا نه؟ اما یه نکته ی بی نظیر و قابل توجه رو دارن میفرمایند. خوب دقت کنید: 🔷طرف میگفت حاج اقا! چرا میگی آهنگ گوش ندیم و نرقصیم و عیاشی نکنیم؟ چند تا دلیل علمی و... براش گفتم اما یه نکته رو هم باید حواسمون باشه: ⭕️اگه یه نفر، روح خودش رو به لذت بردن از مثلا رقاصی عادت داد، این پس فردا که سنش بالا رفت و نتونست رقاصی کنه، قطعا اذیت میشه. دیگه اون موقع خیلی سخته که بخواد روحیاتش رو تغییر بده. و تا آخر عمر، بهش سخت میگذره. ما باید بدونیم که اگه در سن جوانی اهل مبارزه بانفس نشدیم، دیگه در پیری هیچ کاری از پیش نمیبری... واقعا دیگه نمیشه کاری کرد..🔞 خودتم بکشی نمیتونی جلوی خودتو بگیری. یه اژدهایی وحشی درون بدن ضعیف و لاغرت میمونه و تو رو تا جهنم همراهی میکنه.. ⛔️🚷 نکنه نشستی که آخر عمر توبه کنی؟؟؟؟ واقعا خیال میکنی که امکانش هست؟؟؟😒 این یکی از وحشتناک ترین قسمت های زندگی هست. چرا بهش فکر نمیکنیم؟؟ ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . . ساعت 7بود تقریبا که همه سوار هواپیما شدیم بهمون یه کاراتایی دادن که بدونیم برای کدوم کاروان هستیم تا بحال با کاروان مسافرت نرفته بودم. جالب بود حسین زیاد اینجوری مسافرت میره سه سالم هست هراربعین میره کربلا پدرجون و مادر جون صندلی های جلویی ما نشسته بودن منو حسین هم کنار هم پشت سرمونم یه خانوم اقا جوون نشسته. بودن که از همون اول بچشون داشت گریه. میکرد😩 چه حالو حوصله ای دارن بابچه کوچیک میان همچین سفرایی سرمو تکیه داده بودم به شیشه صدای بچه داشت کلافم میکرد از یه طرفم استرس پرواز چون واقعا از ارتفاع میترسم بخاطر همینم هیچوقت حاضر نمیشدم سوار هواپیما بشم اینسری وقتی فهمیدم سفرمون هوایه بدون هیچ حرفی قبول کردم مامان بابا تعجب کردن میترسیدم اما به روی خودم نمیوردم😅😅 حسین_حلمایی خوبی؟ ساکتی چرا یکم سوال بپرس حوصلم سر رفت😁😊 حلما_😒الان منظورت این بود که من خیلی سوال میپرسم 😒 حسین_عه نههه باز لوس شد 😂 حلما_میگم چقدر تو راهیم؟ حسین_حدوده یه ساعت حلما_چرا راه نمیوفته پس🙁 حسین_راه افتاده دیگه داره سرعت میگیره😊 حلما_اووم چیزه میگم خیلی میره بالا حسین_میترسی خواهری؟ حلما_نههه کی گفته همینجوری گفتم حسین_ولی رنگت پریده ها بیا این شکلاتو بخور از هیچیم نترس خان داداشت مثل شیر پشتته😁 حلما_باشه😂😂😘 حدوده بیست دقیقه ای بود که راه افتاده بودیم یکم برام عادی شده بود اون فسقلی هم دیگه گریه نمیکرد تازه کلی سوال اومد تو ذهنم😂😂 حلما_میگما حسین اول کجا میریم؟ حسین_میریم فرودگاه نجف حلما_اهان بعد خیلی راهه تا حرم؟ حسین_نه خیلی بیست دقیقه باماشین حلما_زینب بهم گفت منو حتما تو نجف یاد کنید 😁😁 من ممکنه یادم بره خودت ویژه دعاااااش کن😁😝😬😝 حسین یه چند ثانیه خیره نگاهم کرد بعد زد زیر خنده حسین_ای شیطون☺️😂 حلما_خو راست میگم دیگه خودت دعاش کن😌 منم که هیچی نمیدونم🙄 یکم سربه سر حسین گذاشتم چشمام سنگین شده بود حلما_من یکم میخوابم نزدیک شدیم بیدارم کن😊 حسین_باشه وروجک چشمامو بستم ولی از هیجان خوابم نمیبرد همش فکر. میکردم و کلی سوال میومد تو ذهنم صدای اقاهه بلند شد مسافرین برای فرود آماده شید چشمامو باز کردم مگه چقدر گذشت من که نخوابیدم اصلا . . . خیلی زودتر از چیزی که فکر میکردم رسیدیم