🌷شهید نظرزاده 🌷
راوی: خواهر شهید 💢زمانی که #ابراهیم مجروح بود و به خانه آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشح
8⃣3⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 یل بازی دراز
🔊 ابراهیم و دوستانش در محوطه قرارگاه #تیپ در زیر درختی نشستند تا سرهنگ به آنها خبر دهد. من همبه سراغ آنها رفتم و کمی صحبت کردیم.
حدس میزدم افرادی که همراه او آمدهاند از #فرماندهان_سپاه باشند، چون اطلاعات خوبی از منطقه داشتند. ابراهیم آنها را به من معرفی کرد.
🚵 جوانی که همراه ابراهیم روی موتور بود، مهندس #محمود_شهبازی فرمانده سپاه همدان بود.
ساعتی بعد به سراغ سرهنگ رفتم تا خبر بگیرم.
⁉ سرهنگ علیاری پرسید: این جوان که گفت ما خودمان اقدام میکنیم را میشناسی؟
قبل از اینکه من حرفی بزنم سرگرد تخمهچی گفت: من کامل میشناسمش، او معروف شده به "یل بازی دراز"
🏆 بعد ادامه داد: سرهنگ، این جوان من و شما رو میذاره روی #کولش و میره بالای بازیدراز و برمیگرده!
از زمانیکه در گیلانغرب هستیم، برنامه #ورزش_باستانی راه انداخته است.
✅ من هم سعی میکنم توی برنامههای ورزشی این جوان شرکت کنم. خیلی کارش درسته.
سرهنگ سرش را به علامت تایید تکان داد و گفت: مرخصی نیروها رو لغو کنید. امشب #عملیات داریم.
📚سلام بـر ابـراهیـم ۲
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh