eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5958262384320578157.mp3
6.01M
▪️مداحی شهدایی 🔸شهدا رفتن و همہ پرپر شدن برا اربابشون علی اکبر شدن... آرزوم اینـہ کہ آقا یـہ روزے شم، مثـلِ تمومِ برا فدایے شم.. 🎤سید رضا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
منطق #عشق میگه خیلی ها #کربلا رفتن ... وکربلایی نشدن... و خیلی ها کربلا نرفتند ... و کربلایی شدند... دلاتونو #کربلایی کنید رفقا❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
کار عشقــ❤️ یاران! لاجرم  است. پس دیگر سخن از منصور و بایزید و جنید و فلان و بهمان مگو که عشاق حقیقی را بر خیابانهای🔅خرمشهر و🔅آبادان و🔅سوسنگرد و🔅بردشتهای پرشقایق خوزستان و برسفیدی برفهای ارتفاعات بلند🔅کردستان با خون می نویسند،  .   🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی #شهادت هست، مُردن بی وفایی ست دل رهروِ راه #شهیدانِ خدایی ست #شب های جمعه هر که باشد با شهیدان در هر کجا باشد یقیناً #کربلایی ست #شهدای_مدافع_حرم🕊❤️ #یادشان_باصلوات🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
منطق #عشق میگه خیلی ها #کربلا رفتن وکربلایی نشدن🚫 و خیلی ها کربلا نرفتند و #کربلایی شدند دلاتونو❤️ #کربلایی کنید رفقا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣8⃣5⃣ 🌷 🕊❤️ 💠مرا کربلایی کرد 🔸 همین روزا بود که رفقا داشتن واسه کاروان زیارتی هیأت ثبت نام📝 می کردند.حسابی دلم گرفته بود💔 نمی دونستم هزینه💶 سفر رو از کجا جور کنم⁉️ 🔹روم نمی شد با کسی در میون بزارم😔.یه شب بعد ، حسین رو دیدم. مثل همیشه گرم احوالپرسی کرد.در مورد سفر پرسید؟! 🔸گفت مصطفی امسال میای یا نه❓ بهش گفتم کارم گره خورده. (تو اون شرایط روم نشد بگم که مالی دارم).تا اینو شنید، دستمو گرفت و با خودش برد یه گوشه 🔹گفت: چه مشکلی داری؟!چه گره ای تو کارت افتاده⁉️هیچ نزدم، با این که دلم لک زده بود واسه ⚡️اما نمی تونستم بهش بگم حتی پول ویزا گرفتن هم ندارم😔 🔸حسین گفت: رفیق اگه کم آوردی من هستم!اگه مشکلت مالیه رو حساب کن👌.خیلی خوشحال شدم😃گفتم از کجا می خوای جورش کنی؟! 🔹گفت من با یه شخصی صحبت کردم ، قبول کرد برا چند نفر که واسه نیاز مالی دارن، هزینه ای رو بده💰.قرار گذاشتم هر وقت توانایی شو داشتن، پول رو پس بدن✔️. 🔸با اینکه هیچ راهی جز این نداشتم، روم نشد قبول کنم🙁.گفتم دمت گرم. اگه جور نشد بهت خبر می دم.اونم گفت پس من منتظر خبرت می مونم😊. به حسین زنگ زدم 📞و حسین هم سریع، پول رو بهم داد. 🔹اون سال با کمک آقا فر ما کربلایی شدیم☺️.قدم قدم کنار هم به سمت حضرت عشقـ❤️ رفتیم.امسال اما حسین 🌷.رفیقمون زود تر از همه ما رفته . 🔸این روزها که بچه های هیئت دوباره دارن واسه زیارت ثبت‌نام📝 می کنند، من تو دلم با حسین حرف میزنم :رفیقی که معرفتت رو ثابت کردی✅،مشتی ترین، اگه هنوز می تونم صدات کنم،یعنی اگه هنوز لیاقت رفاقت با تو رو دارم، ازت یه خواهش دارم🙏.ازت می خوام امسال هم رفیقتو کنی‌! «راوی :مصطفی رحمانی» 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣ این روز ها بیشتر دلمــ❤️ـان هوایتان راکرده است کاش #کربلایی ها خبر #ظهورتان را برایمان سوغات بیاورند #اَللّٰهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیکَ_الفَرَج🍃🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تو که از یاد بردی در #قفس شوق #رهایی را  چه می خوانی کجائید ای #شهیدان خدایی را به کوی عافیت سردرگمی بیهوده می گردی نمی یابی بلاجویان دشت #کربلایی را به جان عاشقان #معشوق "مظلوم" است باور کن مبدل کن به عشقی بی ریا #عاشق_نمایی را ز پا افتادم و کاری ز دستم بر نمی آید  که #خوبان می خرند از اهل دل بی دست و پایی را تو می آیی و می گویند پیر می فروش آمد  به دست میگساران می دهی #فرمانروائی را #تو می آیی و می بینم شهیدان باز می گردند وَ آوینی روایت می کند #فتح_نهایی را تو می آیی و مردم با نگاهت اُنس می گیرند خدا آن روز معنا می کند #مردم_گرایی را 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
وقتی هست ⇜مُردن بی وفایی ست😔 دلـ❤️ رهروِ راه خدایی ست هر که باشد با شهیدان🌷 در هر کجا باشد یقیناً👌 ست 🕊❤️ 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#کلام_شهید🌷 #کربلا به رفتن نیست 🚷 ⇜به شدن است اگر به رفتن👣 بود ⇜شمر هم #کربلایی بود #شهید_مرتضی_آوینی 🌹🍃🌹🍃 @shahidnazarzadeh
🌼رفتن ِ شما #تلنگری ست 🌸بر پیکره‌ ی بی جان ِ ما❣ 🌼که می شود #کربلایی زیست 🌸در هر زمان📆 و مکان ... #شهید_محمودرضا_بیضایی #شهید_مرتضی_مسیب_زاده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی هست ⇜مُردن بی وفایی ست😔 دلـ❤️ رهروِ راه خدایی ست هر که باشد با شهیدان🌷 در هر کجا باشد یقیناً👌 ست 🕊❤️ 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
وقتی هست ⇜مُردن بی وفایی ست😔 دلـ❤️ رهروِ راه خدایی ست هر که باشد با شهیدان🌷 در هر کجا باشد یقیناً👌 ست 🕊❤️ 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شهدا رفتن و همه پرپر شدن برا اربابشون علی اکبر شدن - @khadem_shohda.mp3
6.01M
🔹مداحی شهدایی 🌷 رفتن و همه پرپر شدن 🔸آرزوم اینه آقا 🔹یه روزی شم 🔸مثلِ تمومِ شهدا🌷 🔹برا فدایی شم 🎤 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌴🌙🌴🌙🌴 🌟رفتــــن ِ شما ست بر پیکره ی بی جان ِ ما ! 🌟که می شود زیست در هر زمان و مکـــــان ... شهید نشوی ، خواهی مرد ... 🌷شهید 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
❄️ برف آهسته می‌بارید ، زمین پیراهن سفید به تن کرده بود و هلهله کنان پذیرای بود. مادر از پنجره زمستان را تماشا می‌کرد. . ✨ موهای سپید درخت پرتقال را می‌نگریست گیسوان او هم دست کمی از موهای درخت نداشت...زمین را نگاه می‌کرد هنوز رد پایش در حیاط به یادگار مانده بود بعد از سه سال صدای خنده ها و شیطنت های محمد حسین همان طراوت قبل را داشت. ذهنش به بیست و پنج سال پیش رفت آن زمان که صدای گریه نوزادی در خانه پیچید اذان و اقامه در گوشش خواندند و نامش را محمد حسین نهادند. لحظه ای را به یاد آورد که دردانه اش را به آغوش کشید و جاذبه کاری کرد که پیوندی وَرای پیوند مادر فرزندی میان او و محمد حسینش ایجاد شود😍 . ❄️ آرزوی مادر دیدن محمد حسین در لباس خادمی بود و خداوند چه زود مادر را به آرزویش رساند. به فراز بأبی أنتَ وَ اُمی و نَفسی و... زیارت عاشورایش جامه عمل پوشاند و به فرزندش که اذن پرواز میخواست این اجازه را داد پرواز به سوی ، جایی که عباس های زینب گرد هم آمده بودند پسر او هم یکی... . ✨ و تقویم به اسفند نود و شش میرسد و دوباره را در تهران به تصویر میکشد ، هوا گرگ و میش است و صدای اذان صبح در خیابان پاسداران می‌پیچد. تنی چاک چاک کف خیابان افتاده ، مادر این صحنه را میبیند و قتلگاه پیش چشمانش جان میگیرد ، تنی تیر باران که خون سرخش فرش خیابان شده ، کفتار ها بوی خون مشامشان را پر کرده و هیچ جوره نمی‌شود از دور پیکر دورشان کرد که با پنجه های تیزشان تنش را می‌درند و آخرین نفس های خیسش به گوش می‌رسد که همراه اذان زمزمه می‌کند: أشهَدُ‌أن‌لاإلهَ‌إللّٰه وَ أشهَدُ‌أنَّ‌مُحَمَّدًرَسول‌ُاللّٰه... و آرام چشمانش را میبندد ، در اُمُّ‌القُری جهان اسلام ، خیابان پاسداران دوباره به پا شد و تولدی دوباره برای خادم رایت‌العباس رقم خورد... تولدت مبارک مدافع امنیت...♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز تولد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃 شهر گُر گرفته بود! انگار نه انگار قلبِ زمستان می‌تپید!!چند ساعتی؛ همه چیز در آتش می‌سوخت و هر بار شعله ها از گوشه و کنار زبانه‌ای تازه می‌کشیدند. . 🌱همه چیز تحت کنترل بود حتی زبانه‌های بی‌رحم و خانمان سوز اما...اوضاع وقتی از دست رفت که پنجاه ساله، تاب و توان از دست داد و ناگاه همه چیز را بلعید! . 🍃حالا از آن ساختمانِ سوزان؛ تلِّ عظیمی از خاک و سنگ و آهن به چشم می‌خورد و آتش در قلبِ آنهمه خاک و مصالح،هنوز می‌سوخت😥 . 🌱چشم‌ها خیره به آن ساختمان فروریخته و قلبها پر تپش برای جانهایی که محصور در آتش بودند. . 🍃دما هر لحظه بالاتر می‌رفت و راه ارتباطی تنگ‌تر...تاجایی که صدایِ هیچ به بیرون از شعله ها نمی‌رسید! . 🌱اولویتِ نه رفقایِ خودشان بلکه مردمی بودند که در آتش می‌سوختند و عزیزانشان این بیرون چشم به راه و مضطر تنها التماس می‌کردند و التماس💔 🍃۶ روزِ تمام پلاسکو سوخت و آتش‌نشان‌ها تلاش کردند مردم را بیرون بیاورند.گه گاهی پرستویِ سوخته‌ای هم به بیرون می‌رسید و آن‌لحظه بود که به پا می‌شد. . 🌱لباسی سوخته...پوتینِ سوخته... ماسکِ اکسیژنی که زورش به آتش نرسیده بود.و تنها پیکرهای سوخته بود که تسلایِ قلبِ به آتش کشیده رفقایشان می‌شد. . 🍃پلاسکو خاموش شد و مردم، عزیزِ سوخته‌شان را در آغوش کشیدند اما آنچه باقی ماند ؛ یاد و خاطره شیر‌دلانی است که عاشقانه به آتش زدند و سوختند اما مردمشان را تا حد توان بیرون آوردند... تاجایی که آتش خودشان را هم به کشید🖤 . 🌱چندسالیست از لرزیدن پلاسکو می‌گذردو پلاسکو خاموش، میان هیاهو هاست اما یادِ آنهایی که خودشان فدایِ نجاتِ مردمشان کردند، تا ابد در یادها باقیست. . "آتش نشانی شغل نیست، است جز عشق، چه چیز تو را به کام آتش می‌کشد؟ و تو جز عشق، جان را فدایِ چه می‌کنی؟!" ✍نویسنده: به مناسبت ایام شهادت پلاسکو 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بسم ربّ الزهرا(س) 🍂دفترم این‌بار قرار است به وصف شهیدی با اخلاص و باایمان مزیّن شود. شهیدی از دیار انسان‌های و آزاده و بزرگ شده در خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش. 🍂شور و هیجان دوران نوجوانی‌اش را با فعالیت های گره زده و عاشقانه در این راه خدمت می‌کرد. سال ۵۸ که عراق بر کوس جنگ خواند، جانش را در دست گرفت و هم نوای کاروان عشاق راهی شد✌️ 🍂جنگ تمام شد اما او هنوز در بین زمینیان سیر می‌کرد گویی خدا او را برای دیگر کنار گذاشته بود. 🍂پس از سال ها انتظار بالاخره رسالت جدیدش را یافت، نه در ایران بلکه در ؛ رسالتی که مرحمی برای روح بی قرارش بود. 🍂گفته بود : دیگر بر نمی‌گردم مگر اینکه برَم‌گردانند. پای حرفش هم ماند! در روزهایی که جایش بین زنجیرزن های خالی بود، پیکر مطهرش را به ایران آوردند😭 🍂و مگر جز برای آنهایی است که زیسته‌اند و حب این دنیای فانی را در دل راه نداده‌اند؟! ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ مهر ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‌ ‌🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 راه، را با این ستاره‌ها می‌توان پیدا ڪرد... 🔰جوانانی که شبیه ترین افراد به جوان بودند. اینان و مثل اینھا بودند که جوانیشان را با خدا معامله کردند نه با شیطان🔥 🔰که برای او نفس بزنند، برای او زندگی کنند از قدرت و نفسشان برای او خرج کنند و برای او بمیرند و برانگیخته شوند❌ و شدند اینان به راستی طلایه دار سپاه عشق‌اݩـــد🌟 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh