eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
6هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
📜فرازے از وصیتنامه شهید 📍به همه شما #وصیت می کنم همه شمائیکه این صفحه را می خوانید قرآن📖 را ⇜بیشتر #بخوانید ⇜بیشتر بشناسید ⇜بیشتر عشق❤️ بورزید ⇜بیشتر #معرفت به قرآن داشته باشید ⇜بیشتر دردهایتان را با قرآن #درمان کنید سعی کنید قرآن انیس و مونستان💞 باشد ✘نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان بهتر است قرآن را #زینت_قلبتان💖 کنید. #شهید_سیدمجتبی_علمدار 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۱۲۷ استاد پرهیزگار .MP3
1.09M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه مائده✨ #قرائت_صفحه_صدوبیست_وهفتم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠 حر انقلاب ⭕️شاید، نحوه لباس‌ها و رفتار‌ها تغییر کرده باشد، اما حُرهای دهه شصت تکرار می‌شوند. کسانی بودند و هستند که مثل حر، در لشگرِ مقابل حق بودن یا اصلا کاری به این کار‌ها نداشتند، اما بعد از پیدا کردن خود، با شرمگینی از گذشته شان، بند‌های چکمه‌های گذشته خود را به گردن آویزان کردند و بطرف حسینی شدن، گام برداشتند. ⭕️شاهرخ ضرغام، فرزند صدرالدین متولد ۱۳۲۸ تهران از آن لات‌هایی بود که با دم مسیحایی امام خمینی (ره) زنده شد و مسیری را پیمود که در هفدهم آذرماه ۱۳۵۹ در شهر آبادان #برات_کربلا گرفت و خود را به یاران عاشورایی امام حسین (ع) رساند. #شهید_شاهرخ_ضرغام🌷 #سالروز_شهادت شادی روحش صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣0⃣2⃣1⃣ 🌷 💠 شهیدی که صدام برای سرش جایزه تعیین کرد. 🔰روز هفدهم آذر سال ۱۳۵۹ بود. نیروی‌های اعزامی عملیات بی‌سروصدا و شبانه به کانال ماهشهر نزدیک شدند و تا نزدیکی صبح ۳۰۰ نفر از نیرو‌های رژیم بعث را به هلاکت رساندند. اما با روشن شدن هوا نیرو‌های تحت امر از ستون خودی‌ها پشتیبانی نکردند. دشمن پاتک زد و در ناباوری و یارانش تعداد زیادی از رزمنده‌ها به خاک و خون کشیده شدند. 🔰شاهرخ در سنگر ماند و با آرپی‌جی شروع به منهدم کردن تانک‌های بیشمار دشمن کرد. در همین حین با فریاد از دوستانش می‌خواست زخمی‌ها را به عقب برگردانند. در همین وانفسا تیری به سینه اش اصابت کردند. یارانش دیدند که آن سرو سهی چطور به زمین افتاد. کمی که دور شدند این را هم دیدند که نیرو‌های بعثی بالای سر آمدند و با شناسایی او شروع به و پای‌کوبی کردند. 🔰شاهرخ ضرغام که اسمش را به ابوالفضل تغییر داده بود، مدت‌ها بود که با کابوس گردان‌های بعثی شده بود. کار به‌جایی رسید که صدام برای سر او تعیین کرد. هنوز ظهر نشده بود که رادیو عراق پخش برنامه‌های عادی‌اش را متوقف کرد و گوینده اخبار با صدایی شعف آلود از کشته شدن ابوالفضل ضرغام خبر داد. 🔰سر شاهرخ را از تن جدا کرده بودند. همان شب تلویزیون عراق پیکر بی‌سر او را نشان داد. گوینده مدام می‌گفت: ما سر شاهرخ، جلاد حکومت ایران را از تن جدا کردیم. بعد از آن دیگر اثری از شاهرخ ضرغام نبود. آن‌همه نذر و نیاز و دعای مادر و پسر باهم یکجا اجابت شد. شاهرخ در رکاب امامش ابوالفضل شد و به شهادت رسید و همان‌طور که خواسته بود پیکرش شد و شهادت دلاورانه‌اش همه بدی‌های گذشته‌اش را شست و با خود برد. 🔰خبر رشادت‌های شاهرخ به جماران رسید. پیر انقلاب جمله‌هایی تاریخی و ماندگار در رثای شهادت شاهرخ ویاران بسیجی شده‌اش فرمودند: «اینان ره صدساله را یک‌شبه طی کردند. من دست و بازوی شمارا می‌بوسم و از خدا می‌خواهم من را با این بسیجیان محشور کند.» 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید 👆 🔻مصاحبـه با #شهید_شاهرخ_ضرغام🌷 ملقب به حر انقلاب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍁پشت این چشم ها... ابرها درگیرند! و من... کنار خنده هایت می مانم... در این دقایق #دلتنگی!🍁 #فاطمه_خانم، فرزند #شهید_محمد_بلباسی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍ #برگی_از_خاطرات 🔹به شدت در مصائب و سختى‌هاى زندگى #توكل داشت. در زندگى پستى و بلندى‌هاى زيادى داشتيم و به لحاظ اقتصادى شكست‌هاى بزرگى را متحمل شده بوديم. اما من خيالم راحت بود كه با توكلى كه آقا مصطفى داشت همه موانع و مشكلات را پشت سر مى‌گذاريم. #شهید_مصطفی_صدرزاده🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 140 7 🔻 🔞 اونی که میره دنبال هرزگی کلی پول میده ، زندگیش خراب میشه .... لذّتش هم "لحظه ای" هست، بدبختِ دنیا و آخرت میشه...🔥🔥 ✅ اما برای عبد اینطور نیست.... -- خدایا ممنونم ازت..... تو هم بهمون لذّت میدی ، یه لذّتِ دائمی! 💞 🎁 بعدش بهمون جایزه هم میدی. بعد توی بهشت به بالاترین مقامات هم میرسونی.... ❤️ اینجا دیگه عبد، رنج میکشه.... همش "رنجِ شرمندگی......." 😓 💝🌍 بعد خدا دنیا رو میریزه به پاش... به جایی میرسه که "دنیا اینو میخواد اما این دنیا رو نمیخواد...." 💎💎💎 🔷 بعدِ یه مدت، عبد به مولای خودش میگه: خدایا من دارم توی دنیا اذیّت میشم.... ❣خدا میفرماید: عزیزدلم تحمل کن..... -- عبد به خدا میگه : خدایا ممنونم که اومدی وسط......😍 🌷 خدا میفرماید: چاره ای نیست. اگه من نیام وسط پس تو رو به کی بسپارم؟ 🚸 تو رو به هر کسی بسپارم عبدِ او میشی...بعد دیگه به من نمیرسی..... 💞 تو باید خودت رو "در راهِ من" فدا کنی.... تو "باید برای رسیدن به لذتی که از من میبری از خود بیخود بشی...." * پس از امروز اسمِ تو رو میذارم عبد... قبوله؟ -- بله خدایا! حتماً قبوله. من جونمم برات میدم....😌💖 ✅🌹 پس "همیشه دنبال دستورِ من باش...." ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_25653408.mp3
3.05M
⏯پادكست 🎧با موضوع #وظایف_منتظران 7⃣ 🎤استاد #جعفری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸یکی از بچه ها به شوخی #پتویش را پرت کرد طرفم، اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر #کاوه، کم مانده بود سکته کنم😰 سر محمود شکسته بود و داشت خون می آمد 🔹با خودم گفتم: الان است که یک برخورد ناجوری با من بکند🥺 چون خودم را بی تقصیر می دانستم، آماده شدم که اگر حرفی، چیزی گفت، #جوابش را بدهم، او یک دستمال از داخل جیبش در آورد، گذاشت رو زخم💔 سرش و بعد از سالن رفت بیرون. 🔸این برخورد از صد تا تو گوشی برایم سخت تر بود😓 در حالی که دلم می سوخت، با ناراحتی گفتم: آخه یه حرفی بزن، همان طور که #می_خندید گفت: مگه چی شده⁉️ گفتم: من زدم سرت رو شکستم، تو حتی نگاه نکردی ببینی کار کی بوده 🔹همان طور که #خون ها را پاک می کرد، گفت: این جا #کردستانه، از این خون ها باید ریخته بشه، این که چیزی نیست☺️ چنان مرا شیفته خودش کرد❤️ که بعدها اگر می گفت: #بمیر، میمردم. #شهید_محمود_کاوه🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 1⃣ 📖وقتی رسیدیم هم رسیده بود. مادر صفورا دستش را گذاشت روی شانه ام و گفت: خوش امدی برو بالا، الان حاجی را هم میفرستم. بنشینید سنگ هایتان را از هم وا کنید. دلمـ💗 شور میزد. نگرانی ک توی چشم های و زهرا می دیدم.....دلشوره ام را بیشتر میکرد. 📖به مادر گفته بودم با خواهرهایم میرویم و حالا امده بودیم، خانه دوستم صفورا. تقصیر خود مامان بود. وقتی گفتم دوست دارم با ازدواج کنم یک هفته مریض شد🤒 کلی اه و ناله راه انداخت که ..تو میخواهی خودت را بدبخت کنی. 📖 اول بودم و اولین نوه ی هر دو خانواده. همه یزرگتر های فامیل رویم تعصب داشتند. عمه زینبم از تصمیمم باخبر شد، کارش به قرص و دوا و دکتر اعصاب کشید🤕 وقتی برای دیدنش رفتم، با یک ترکه مرا زد و گفت: 📖اگر خیلی دلت میخواهد کمک کنی، برو درس بخوان و بشو به ده بیست نفر از اینها خدمت کن. اما خودت را اسیر یکیشان نکن که معلوم نیست چقدر زنده است. چطوری زنده است. فردا با چهار تا بچه نگذاردت. صفورا در بیمارستان مدرس کمک پرستار شده بود. همانجا را دیده بود. 📖اورا از برای مداوا به آن بیمارستان منتقل کرده بودند. صفورا انقدر از خلق و خوی ایوب برای پدر و مادرش تعریف کرده بود که انها هم برای ملاقاتش رفتند بیمارستان. ارتباط ایوب با خانواده صفورا حتی بعد از مرگ پدر صفورا هم ادامه داشت💕 این رفت و امد ها باعث شده بود صفورا ایوب را بشناسد و ما را ب هم معرفی کند☺️ 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 2⃣ 📖رفتم بالا و توی اتاق منتظرش ایستادم. اگر می امد و روبرویم مینشست، انوقت نگاهمان به هم می افتاد و این را دوست نداشتم. همیشه که می امد، تا می نشست روبرویم، چیزی ته دلم اطمینان میداد این نیست. 📖ایوب امد جلوی در و سلام کرد. صورت قشنگی داشت☺️ یکی از دست هایش یک انگشت نداشت و ان یکی بی حس بود و حرکت نداشت، ولی چهار ستون بدنش سالم بود. وارد شد. کمی دورتر از من و کنارم💕 نشست. بسم الله گفت و شروع کرد. 📖دیوار روبرو را نگاه می کردیم. و گاهی گل های قالی را و از اخلاق و رفتار های هم میپرسیدیم. بحث را عوض کرد. +خانم غیاثوند، حرف های برای من خیلی سند است. _ برای من هم +اگر امام همین حالا فرمان بدهند که را طلاق بدهید شما زن شرعی من باشید این کار را میکنم _اگر امام این فتوا را بدهند من خودم را سه طلاقه میکنم من به امام یقین دارم💖 +شاید روزی برسد که بنیاد به کار من رسیدگی نکند، حقوق ندهد دوا ندهد، اصلا مجبور بشویم در چادر زندگی کنیم _میدانید برادر بلندی، من به بدتر از این هم فکر کرده ام، به روزهایی که خدای ناکرده برگردد، انقدر پای انقلاب می ایستم👊 که حتی بگیرند و اعداممان کنند. 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5956297518387036444.mp3
19.67M
🎧🎧 سلام #فدایی_حسین سلام مدافع حرم بہ ما بگو از اون دمے ڪہ صدای ارباب و شنفتے مداحی بسیار زیبا 👌👌 🎤🎤 با نواے #حاج_محمود_ڪریمے ⇜براے #شهداے_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آرام💤 هوا اینجا پُراز و ابهام است هوای آسمان ابرے☁️ زمین دلگیر💔 و هـــم پـر از فریاد و طوفان است ... 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ #مهدے_جان ❤️ ذڪر نامٺ بر لبم جارے شده دل بہ نورٺ این همہ یارے شده هر چہ دارم از تو دارم خوب من اے طبیبم اے تویی محبوب من #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#صبـــــ‌ح است و هـواے دلِ مـ‌ن مثـ‌لِ #بـــ‌هار است پلڪـے بـ‌زن و صبـ‌ح بـ‌خیرِ #غــ‌زݪم باش... #شهید_حجت_الله_رحیمی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - چرا کافران در رفاه و آسایش هستند - حجت الاسلام دانشمند.mp3
3.3M
♨️چرا کافران در رفاه و آسایش هستند 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #دانشمند 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🦋🐚🦋🐚🦋🐚 💟✨مغناطیس وجود علی همیشه همه را جذب خود می کرد و هم اکنون نیز وجود زنده و شهدائيش همه را جذب خود میکند؛ 💟✨امکان نداشت کسی شیفته علي نشود؛ علی جوانی مؤمن و دوست داشتنی بود؛او فرزند اول خانواده بود. 💟✨ مادر علی میگفت: علی نافله شب هایش و زیارت عاشورای هر روزش هیچ وقت ترک نمی شد... پ ن: شهادت بال نمی خواهد، حال می خواهد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#تولدت_مبارک ای شهید آسمانی🕊 🎀 #امروز تولد فرشته ای آسمانیست... 🎊فرشته ای خاکی از جنس #آسمان و با دلی💖 دریایی... 🎀پرستویی🕊 که هجرت کرده اما هجرت به هرجایی نه❌ هجرت به #وادی_عشق... 🎊آری #مقصدش وادی عشق بود... 🎀وچه زیبا✨ پا به عرصه گیتی نهادی 🎊وچه زیبا رفتی و #افتخار آفرین شدی و چه زیبا #لبیک گفتی... 🎀 #فرشته جایش این دنیا نیست🚫 🎊 #تو از همان اول رفتنی بودی... #شهید_محمودرضا_بیضایی 🌷 #سالروز_ولادت🎈 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
صوت شهید بیضایی.mp3
1.81M
صوتی از : 🔹بچه ها وقت نداریم، از حاشیه بزنید! حتما گوش کنین👌 شادی روحش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh