#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#قسمت_دوم
#نویسنده_رز_سرخ
یه هفته مثل برق و باد سپری شد
برخلاف چیزی که فکر میکردم خیلی بهم خوش گذشت
مخصوصا وقت هایی که تو حرم سپری کردم
آرامش عجیبی داشتم که برای خودم قابل درک نبود
حسی که تجربه نکرده بودم و نمیدونم از کجا سرچشمه میگرفت
ولی دیگه وقت رفتن و دل کندن بود
برای آخرین بار به حرم مطهر خیره شدم
دلم گرفته بود...
نمیدونم چرا
.
.
.
:حلما عزیزم بیدار شو
رسیدیم خونه
.با سستی لای چشم هامو باز کردم و گیج به مامان نگاه کردم
رسیدیم؟ کجا؟
انگار متوجه شد که هنوز گیجم که گفت:رسیدم تهران
جلو خونه هستیم
پیاده شو برو اتاقت با خیال راحت تا صبح بخواب
با کرختی از ماشین پیاده شدم و سمت خونه رفتم
چه زود رسیدیم
البته اگه همش خواب باشی معلومه که زمان زود میگذره...
سرم به بالشت نرسیده بیهوش شدم..
.
.
.
با احساس حرکت جسمی روی صورتم به سرعت بیدار شدم و یه جیغ بنفش کشیدم
:هیییییس منم دختر
حسینم چرا جیغ میکشی؟؟
پاشو تنبل خانم که دلم برات یه ذره شده
.با حرص به حسین خیره شدم که با لبخندی بزرگ و پر تو دستش با خنده نگام میکرد
:چی شده خواهری؟
زبونتو مشهد جا گذاشت...
هنوز حرفش تموم نشده بود که بالشتو سمتش پرتاب کردم
جا خالی داد و با خنده گفت: زود بیا پایین میخوایم صبحونه بخوریم
در ضمن زیارت قبول تنبل خانم
.برو الان میام پایین داداشی
چقدر دلم برای شیطنت های تنها داداشم تنگ شده بود
منو حسین خیلی صمیمی هستیم
هر چند که اون خیلی مذهبیه
ولی با هم خوب کنار میاییم
آبی به دست و صورتم زدم و خودمو آماده کردم که تصمیم نهاییم رو به خانواده اعلام کنم
خودم هم از این یک نواختی خسته شده بودم...
_سلام صبح همگی بخیر😍
حسین_به به حلما خانوم از اینورا
مامان_وقت خواب مادر بیا بشین صبحانتو بخور
-بابا کجاست🤔
حسین_پیش پای شما رفت سرکار
نشستم یکم صبحانه خوردم داشتم به این فکر میکردم که نمیشه موضوع روحالا باخانوده درمیون بزارم بمونه یه وقت دیگه که باباهم باشه که گوشیم زنگ خورد
سپیده بود نمیشه جلو حسین جوابشو بدم آخه خیلی از سپیده خوشش نمیاد ...
چون سپیده تو قید و بند دین نبود و کاملا امروزی بود
سریع گوشیمو از رو میز برداشتم و با گفتن ببخشید به اتاقم رفتم
به به سپیده خانوم
سپیده_اصلا معلومه تو کجایییییی نه یه زنگی نه خبری واقعا که😒
_😕گفته بودم که داریم میریم مسافرت دیشب تازه برگشتیم تا الانم خواب بودم
سپیده_خب نباید یه حال از رفیقت بپرسی گوشی که داشتی
_خب حالا ببخشید😣
سپیده_اخره هفته تولده نگینِ میای؟
:بعد زیارت میچسبه ها😂😂
_میدونی که خانوادم دوست ندارن بیام همچین جاهایی حسینم که بفهمه کلمو میکنه😒😒😒
سپیده_خب نگو بهشون بگو میرم خونه سپیده اینا یچیزی بگو دیگه😁😁روت حساب کردم ها بگو چشم
_باشه ببینم چیکار میکنم
سپیده _اوکی خبر از تو
_باشه خدافظ
#ادامه_دارد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#یا_صاحب_الزمان_عج💔
🌼دلخوش نڪن بہ«ندبہ ی جمعه»خودٺ بیا
✨بـا ایـن همہ«گناه»نگیـرد دعای شهـر
🌼اینجـا ڪسی برای تـو ڪاری نمی ڪند
✨فهمیده ام ڪہ خستہ ای از اِدعای شهـر
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌸کافیست #صبـــح که #چشمانت را باز می کنی
لبخندی😊 بزنی جانم ...
🍃صبــح 🌥که جای #خودش را دارد .ظهر و عصر و شب 🌙هم بخیـر می شود ...
📎#سلام_صبـحتون_شهـدایـی🌺🌱
🌸سڼڳۯټ ڂٳڷي نىښت
🍃سڑدأڔ ڋڸۿا
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
⚘بســـــــــمہ رب الشــــــــــهدا⚘
⭐به مناسبت سالروز شهادت
⭐شهید_محمد_تاجبخش
⭐تاریخ تولد : ۱۶ /۴/ ۱۳۶۸. گتوند خوزستان
🌙تاریخ شهادت : ۱۶ /۵/ ۱۳۹۶
🕊محل شهادت : تدمر سوریه
🥀مزار شهید : گُتوند خوزستان
⭐این داستان اما عباسی دیگر با نام محمد تاجبخش، قهرمانی از دیار مدافعان حرم، از مریدان قمر بنی هاشم و دلسوختگان اسارت_زینب(س)
⭐همانی که دل و جان را فدای نماز کرده بود و تا ندای اذان می شنید، دعوت پروردگار را با آغوش باز پذیرا میشد؛ حتی زمانی که به سن تکلیف نرسیده بود صبح ها این صدای مناجات او بود که در فضای خانه میپیچید.
⭐متعهد شده بود به قرائت دعای_عهد پس از نماز صبح و تا آنجا که میتوانست برای مولایش امام زمان دلبری میکرد. حتی دور بودن محل برگزاری نماز جمعه هم مانع پرداختن او به این امر خدایی نبود؛ مسیرش را برگزیده بود و در این راه با انجام واجبات و مستحبات خودرا ثابت قدم میکرد🙂
⭐چتر دستگیری او، سقف میشد برسر همگان و او بود که در پاسخ به تمامی حرف ها تنها دل میسپرد به آیه قران و میگفت:«هر کس در راه خدا چیزی یا پولی قرض دهد، خداوند ۱۰ برابر به وی برمیگرداند»
⭐نهایت اما جسم خسته و بیتابش او را به سوریه کشاند؛ جایی که قرار بی قراری هایش شد. عباس وار جنگید، دفاع کرد و نگذاشت حتی لحظه ای قدوم نحس تکفیری ها به حرم عمه جان برسد✌️
⭐تدمر اما آسمان او شد. آغوشش را به روی محمد باز کرد و اورا به دست حسین_بن_علی(ع) سپرد...
⭐برای خدا بود و به سوی او پرکشید!
این چنین است سرنوشت عاشقان و شیفتگان مکتب قمر ام البنین :)
باشد که ما هم تا ابد دلسوخته بمانیم💔
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج..🤲
هدیه_به_روح_شهداء_و_شهدای_مدافع_حرم_آل_الله......⭐شهیدوالامقام محمدتاجبخش⭐
💠صلــــــــــــــــوات💠
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh