eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
نیست بوے #آشنا را تاب غربت بیش ازین از نسیم #صبحـ🍃 بوے #یار❤️ مے باید ڪشید... #شهید_نوید_صفری #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_42408659.mp3
3.33M
♨️حق پدر و مادر 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حاج آقا #شیخ_محسن_کافی 📡 حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
همسرعزیزتر از جانم💞 از این که رفیق نیمه راه بوده ام شرمـنده ام😞 تو را به همـان #خدایی میسپارم که طف
💥 #الگو_برداری‌از_شهدا ✍سر سفره #عقد به من گفت: من که نمی تونم از حلقه #طلا استفاده کنم؛💍 سریع #انگشتر_عقیقی که در دستش بود را به من داد و #گفت: لطفأ این رو برام بذارید. انگشتر عقیقش رو به عنوان حلقه براش گذاشتم.💍 می‌گفت: طلا برای مرد #حرام است و حاضر نیستم که برای لحظه ای هم تو دستم بذارم. #شهید_سید_رضا_طاهر🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنج شنبه است به #گلزار_شهدا که رسیدی آهسته قدم بردار ! اینجا قرارگاه #همسرانی ست که #دلتنگی و #عشق همسرانه شان را کنار تربت #مرد خانه شان آورده اند... #پنجشنبه_های_دلتنگی💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_25037898.mp3
6.78M
🎵 #صوت_شهدایی وقتی دلم از زمونه خسته میشه میام تو #گلزارمیشینم یکی یکی رد میشم از کنارتون #عکس شما رو میبینم 🎤🎤حاج مهدی #رسولی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📝 💢دیشب حال خوشی نداشتم😞 گذرم افتاد به ♦️از خیابان شهدا🌷 آرام آرام در حال گذر بودم. خیابان هر قدمش ایی داشت 🌾اولین کوچه به نام محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین😌نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی⁉️⁉️ جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم😔 🌾 دومین کوچه شهید پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی💖 رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد👤 صدایم زد! گفت: سفارشم بود به حضرت زهرا و رعایت حدود خدا... چه کردی⁉️ جوابی نداشتم و از شرم از کوچه گذشتم😔 🌾 به سومین کوچه رسیدم! شهید به صدایی ملایم💥اما محکم مرا خواند! گفت: البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد⁉️ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد😢 سر به گریبان؛ گذشتم. 🌾 چهارمین کوچه! شهید آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی⁉️ برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از ⁉️ همچنان که دستانم در دستان بود! از او جدا شدم💕 و حرفی برای گفتن نداشتم. 🌾 پنجمین کوچه و شهید صدای نجوا و مناجات شهید می آمد! صدای اشک و ناله😭 در درگاه پروردگار را متوجه اش نکردم🚫 شرمنده شدم، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم😔 🌾 ششمین کوچه و شهید هیبت خاصی داشت. مشغول بود! مبارزه با هوای نفس،نگهبانی دل💝 کم آوردم...گذشتم... 🌾 هفتمین کوچه انگار کانال بود! بله شهید انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! دل های دختران و پسرانی بود که در دنیا خطر⚠️ لغزش و غفلت تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم😔 🌾 هشتمین کوچه؛ رسیدم به انگار شهید پازوکی هم کنارش👥 بود! پرونده های را تفحص میکردند! آنها که اهل عمل به وصیت شهدا📜 بودند شهید محمودوند پرونده شان را به می سپرد! برای ارسال نزد 😢 🌾پرونده های باقیمانده روی زمین🗞 دیدم وساطت میکردند، برایشان. هم بود!😭 وساطت فایده نداشت❌ ⇜از حرف ⇜تا ! فاصله زیاد بود. دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم...خودم دیدم که با حالم چه کردم!😭😭 تمام شد...تمام⛔️ از کوچه پس کوچه های دنیا! ، نمی توان گذشت❌ ❣ 😔 همه را صدا میزنند 💥اما هرکسی نمیشنود🚫 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
می گفت: پنجاه سال دیگر ما نیستیم؛ نفت هم بالاخره #تمام میشود؛ جهان دارد به سمت #خشکسالی میرود و آن
🔹مسعود بسیار بود. یادم هست که بعد از تحصیلاتش، در مرکز تحقیقات فیزیک نظری مشغول شد. 🔸آن مرکز یک داشت به نام علی آقا. یک روز که آقای دکتر به منزل آمد، دیدم تعداد زیادی در ماشینش پخش شده است. 🔹از او پرسیدم، این گردوها از آمده و چرا این طور پخش شده است؟ او گفت که موقع برگشتن از مرکز، علی آقا گفته بود که شیشۀ ماشین را پایین بکشید. 🔹من هم همین کار را کردم و علی آقا این گردوها را می‌ریزد داخل ماشین و می‌گوید که این گردوها مال شماست. شما برای ما خیلی با بقیه می‌کنید. مسعود هم گفته بود که نه من هم مثل بقیه هستم. 🔸علی آقا جواب داده بود که آخر شما اینجا هستید که به من می‌کنید. ✍ همسر شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #مجروحیت_وتحمل_درد 🌷دفعه دوم که اومده بود سوریه یه #ترکش خورد تو دستش. همه طبق معمول تو این فکر ب
💠قَوِّ عَلی خِدمَتّکَ جَوارِحی 💢حسین آقا قبل از شهادتش می رفت #ورزش_بوکس. 💢حسین یه روحیه داشت اگر مثلا ورزش #رزمی میرفت یا هر ورزش دیگه ای برای " قَوِّ عَلی خِدمَتّکَ جَوارِحی" رضای خدا و خدمت در راه خدا بود.من این رو با اطمینان میگم 💢اصلا اینطور فکر نمی کرد که ورزش کنم برای سلامتی بدنم، نه، بلکه فقط #برای_خدا که آماده باشد برای کار 💢این رو همه می دونن که حسین آقا از وقتی که خودش رو پیدا کرده بود، پاکار اسلام و انقلاب بود و #نوکری امام حسین علیه السلام رو می کرد... ✍به نقل از ( دوست شهید) #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌹🍃🌹 💠 #مادر سرگرم کار بودم که یکی بلند گفت: مادر شروع کرد دورم #چرخیدن و تکرار این جمله: مادر حلا
🔻فرازهایی از وصیتنامة سردارشهید محمدرضا عقیقی: بدانید که جهان دار فنا و #محل_گذر است و همه موجودات به غیر از خداوند #فانی می باشند. ما امانتهای خداوند در نزد شما بودیم. پس راضی و خشنود باشید که این امانت را #سالم تحویل دادید و در روز #قیامت سر افکنده نخواهید بود. آگاه باشید که اطاعت کامل از مقام معظم رهبری و پشتیبانی همه جانبه از #ولایت_فقیه، حمایت از #اسلام است. #سردارشهید_محمدرضا_عقیقی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻فرازهایی از وصیتنامة سردارشهید محمدرضا عقیقی: بدانید که جهان دار فنا و #محل_گذر است و همه موجودات
9⃣6⃣9⃣ 🌷 💠معرفی سرداران گمنام 2⃣ 🔻قسمت دوم 💢فال حافظ و شهادت! 🌹همین که روزهای نزدیک به عملیات می رسید، برای بچه ها فال حافظ می گرفت. نزدیک بود. این بار اولین بازشدن کتاب به بود. بعد از کمی مکث و زمزمه با لهجه شیرین گفت: " نه کاکو جان! دریغ از یک ، انگار اصلا قرار نیست از دست تو راحت بشیم! " 🌹با سپری شدن لحظات وضعیت بقیه هم مشخص شد، مرتضی جاویدی، سید محمد کدخدا و... جزء بودند. زنده ها هم معلوم شدند. 🌹یکی از بچه ها گیر داد که حالا نوبت ! از بچه ها اصرار از او انکار تا بالاخره چشمها را آرام بست و این بار کمی طولانی تر، قطره آرام از گوشه چشمانش لغزید، کتاب را باز کرد: 🌾نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد 🌾عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد 🌾ارغوان جام " " به سمن خواهد داد 🌾چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد 🌹عملیات که تمام شد رفتنی های فال، همه شهید شدند، جاویدی،حق پرست... و خود عقیقی، من مانده بودم و محمدرضا که تا امروز در ذهنم مانده " دریغ از یک روزنه کوچک ... " پ ن: نکته فال حافظ اشاره به اسم خود شهید در بیت هستش: "عقیقی" 🌷 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
به گمانم فقط کمی ...... قبلا این صحنه را....... نمی دانم ! در من انگار می شود ... 😭😭 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh