eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹 #شهیـــــدانہ |•° من از تبـــار ســـرهای |•° بر نیــــــــزه رفتــه ام |•° تو از ســــــر بریـــدن |•° نترسـان مــــرا دگـــر #حجت_خدا #شهیـــد_محســـن_حججـــی🌺 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
🌸در آستانه ماه رجب و آغاز سال جدید، ضریح مطهر حضرت رضا علیه السلام با حضور علما و روحانیون، جانبازان، خانواده شهدا و جمعی از خدام بارگاه منور رضوی غبارروبی شد. 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز #سه_شنبه است روَم سوی #جمکران کرده #گناه قلب بهاری مرا خزان🍂 #یابن_الحسن امیر دلمـ❣ زودتر بیا پر کن ز عدل و داد تمامی اين جهان را #جمکران_وعده‌گاه_منتظران #سه_شنبه_های_امام_زمانی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_13763863.mp3
4.36M
از نـواهـــای جـــان ❤️ آرام جانم ، جان جانانم😍 خدای جان😍 🎤 #سامی_یوسف 🌷تعجیل در فرج 3 صلوات🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#پدر_شهید: ⭕️محمدرضا برای احیای #دین_محمدی رفت. فرزندم رفت تا ثابت کند👌 اکنون که به ندای «هل من ناصر ینصرنی» ولی خود #لبیک گفته، اگر در #کربلا نیز بود، به ندای ولی خود لبیک می‌گفت✊ ⭕️ #پیام_شهدا همین است. ما #مدیون آن‌ها هستیم و باید با پیروی از منش و رفتار شهدا🌷 راه‌شان را ادامه دهیم. برخی طعنه می‌زنند که فرزندمان برای پول💰 رفت؛ اما غمی نداریم چرا که #خدا را داریم که ناظر بر اعمال و نیات ماست😊 ⭕️صادقانه می‌گویم، اگر اجازه دهند✅ حاضر هستم #خودوفرزند دیگرم را نیز فدای❤️ اهل بیت (ع) کنم. #شهید_محمدرضا_بیات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 ❣🌸 🌸❣ 5⃣ آخرین میوه 🍎رو تو ظرف چیدم و رو به مامان گفتم: _تموم شد! در حالی که در قابلمه رو میذاشت روش گفت: _دستت درد نکنه، حالا برو آماده شو، الاناست که پیداشون بشه😊 چشمی گفتم و رفتم تو اتاقم، مهسا آماده بود و پشت پنجره نشسته بود نگاهش که به من افتاد لبخند مرموزی زد، منظورشو نفهمیدم بی توجه به لبخندش کمدم رو باز کردم تا لباس مناسبی پیدا کنم😒 باز استرس تو تمام وجودم سرازیر شد، چرا انقدر دیوونه بازی درمیارم شاید سمیرا راست میگفت من زیادی ضعف نشون میدم، چشمامو بستم و زیر لب یه بسم الله گفتم تا شاید قلبم آروم بشه و بتونم درست تمرکز کنم ...😣💓 روسری مو که بستم صدای زنگ🔔 بلند شد، باز این استرس، باز دیدنش منو از همین حالا دیوونم میکرد، از صبح که مامان گفته بود که عمو جواد اینا میان قلبم 💓آروم و قرار نداشت .. چـــ💎ـــادرمو سر کردم، مهسا هم چادر به سر از اتاق رفت بیرون، نگاهی به خودم تو آیینه انداختم من باید قوی باشم قوی، نباید هیچ کس حس منو نسبت به اون بفهمه، هیچکس، هیچکس،حتی خودِ 🌷عباس!🌷 صدای سلام و احوال پرسی شون که اومد از اتاق اومدم بیرون عمو جواد اولین نفر بود که نگاهش بهم افتاد لبخند مهربونی بین ریش های نقره ایش نشست: _سلام دخترم😊 سلامی دادم و سرم رو به زیر انداختم ملیحه خانم نزدیک اومد و باهام روبوسی کرد، صدای بم مردونه ای آمیخته شد با صدای محمد که در حال سلام و احوال پرسی بود، با همون سر به زیری با حس کردن عطریاس متوجه اومدنش شدم، زیر لب ناخودآگاه زمزمه کردم "عباس"🙊 .... 📝نویسنده: بانو گل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣🌸 🌸❣ 6⃣ دیگه نوبت سفره پهن کردن بود... تا الان هی از جمع فرار می کردم تا عطر یاس بیشتر از این دیوونه ام نکنه😣😔ولی موقع شام دیگه نمیشد کاریش کرد باید با 🌷عباس🌷 دور یه سفره مینشستم و غذا میخوردم، بعد از پهن شدن سفره و تکمیل همه چیز باز وارد آشپزخونه شدم که یه دفعه صدای مامان از هال اومد: _دیگه چیزی نمیخواد خودتم بیا در حالی که شیر آب باز میکردم گفتم: _چشم اومدم😊 چند بار صورتمو با آب شستم شایدم بهتر بود ✨وضو✨ می گرفتم تا آروم شم بعد از وضو گرفتن وارد هال شدم همه مشغول غذا خوردن بودن، زیاد نگاه نکردم که مبادا نگاهم بلغزه😔 و به عباس بیفته، نمیخاستم به هیچ وجه نگاهش کنم به اندازه ی کافی بی قرار بودم با نگاه کردنش حال خودمو بدتر میکردم ملیحه خانم زیر چشمی نگاهی بهم انداخت و گفت: _ماشالله چه خانومی شده معصومه جون لبخندی رو لبای مامان نشست: _کنیز شماست☺️ با این حرف مامان تو اون هیرو ویری نزدیک بود خنده ام بگیره، آخه یکی نیست به مامان بگه کنیز! کنیز واقعا!!!!😅🙊 نگاهم به مهسا افتاد که ریز ریز میخندید، وای مهسا خدا بگم چیکارت کنه!😁🙈 ملیحه خانم باز نگاهشو بهم دوخت و گفت: _ان شالله یه شوهر خوب گیرت بیاد خاله جون، راستش ما هم چند وقته دنبال یه دختر خوب برای عباس می گردیم☺️ ضربان قلبم بالا زد😥💓 اصلا نفهمیدم لقمه ی توی دهنمو چجوری قورتش دادم سرمو یه دفعه بلند کردم که نگاهم افتاد به چشماش .. یه لحظه مغزم ارور داد، مطمئنا چند دقیقه دیگه اونجا می موندم همه، احساسمو از تو چشمام میفهمیدن سریع پارچ و برداشتم و گفتم: _برم پرش کنم دویدم سمت آشپزخونه و ولو شدم کنار یخچال،😣 با یاداوری چند دقیقه پیش و حرفای ملیحه خانم و چشمای عباس،تمام بدنم یخ شد ... وای وای وای، من باز اشتباه کردم، برای اولین بار به چشمام نگاه کرد و من ... سرمو گذاشتم رو زانوهام، وای عباس چرا نمیفهمی که من طاقت ندارم، تو دونسته این کارو بامن میکنی یا شایدم اصلا روحت از این چیزا خبر نداره ....😥😣 .... 📝نویسنده: بانو گل نرگـــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایت حاج حسین یکتا در نهر خیّن از نبرد علي دنيا ديده در كربلاي چهار ⏱ روايت هشت سال دفاع مقدس در اردوهای راهيان نور 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
1_18833187.mp3
3.63M
🔊 #شور #فوق_العاده #اﺣﺴﺎﺳﻲ #ﻣﺪاﻓﻌﺎﻥ_ﺣﺮﻡ #ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﻱ 🎵ﻳﻪ ﺗﺎﺑﻮﺕ اﺯ ﺳﻮﺭﻳﻪ ﻛﻪ ﺭﻭﺵ ﻣﻬﺮﻩ ﻳﺎ ﺯﻳﻨﺒﻪ (س) 🎤ﻛﺮﺑﻼﻳﻲ #ﺳﻴﺪ_ﺭﺿﺎ_ﻧﺮﻳﻤﺎﻧﻲ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
نوبتــِ ، ڪہ مےرسد دنیا و روزگار، مےڪشند بہ سخن گفتن از نیازے نیستـــ سرخ نیز، یڪ عالم حـرف دارد ... 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🕊پرونده #سیاه مرا جستـــجو نڪن 🌸حال مرا به آه دلتـ💔 زیرو رو نـڪن 🕊پیش نگاه #مهدےصاحب ‌زمان،خدا 🌸مارا به حق #فاطمہ بی آبرونڪن😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#صُبحمـ🌤 به خیر می‌شود از مهربانی ات خورشیـ☀️ـد قلبـ❤️ خسته من روز و شب #بتاب #شهید_علی_امرایی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5796481089518175820.mp3
4.81M
🎧 #بشنوید #موعظه ⭕️چرا بعضی ها از #مسیر_اصلیشون خارج میشن⁉️ 🎤🎤 #حجت_الاسلام_دانشمند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷با دلی آرامـ❤️ و قلبی مطمئن از آنچه انجام می دهم ( #جهاد) از حضور شما عزیزان مرخص می شوم؛ باشد که این فرزند و #برادر_کوچک و خطاکار خود را ببخشید😔 و #حلال_کنید. 🌷 #شهید_محرابی در آخر ماه صفر🗓 و در روز شهادت #امام_هشتم شیعیان در منطقه جنگی حلب (سوریه) بال در بال ملائک گشود🕊 و پس از طواف حرم مولایش، شاه خراسان، حضرت علی ابن موسی‌الرضا علیه‌السلام در بهشت رضا (ع) #مشهد تدفین شد. #شهید_حسین_محرابی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎ساقیا ما همه از #برکت جامت مستیم 🔮 #هشت مرتبه از بردن نامتـ😍 مستیم 💎آنچه‌از دست‌ تو جاریستـ❣ شرابی‌ست‌ طهور✨ 🔮شکر در سایه‌ی"الطاف #امامت” مستیمـ😌 #سلام_رضا_جانم 😍 #السلام_علیک_یاعلےبن_موسےالرضا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1679929603_293490082_1823030964.mp3
1.8M
احساسی 🔸خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن 🔹همه نقاره میزنن 🎤🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
میگن وَقتی #شَهید میشی که تعداد رفیقات تو مَزار شهــدا 🌷 #بیشتر از داخلِ شهــر باشه دوست داریم شبیه #شــما شویم شبیه کلمه‌ای که #خدا دوستش دارد💞 🌷شهیــد...🕊 ❣شهیــــــد...🕊 🌷شهیــــــــــد...🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حتما ببینید؛ 😢😭 دیدار جانسوز نازدانه های شهید مدافع حرم سعید انصاری با پدر بعد از سه سال دوری..... در معراج شهدا تهران، ١٣ اسفند ماه سال۱۳۹۷. . 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
می خواهم از طوفان پرت را پس بگیرم از بادها #خاکسترت را پس بگیرم باید بیاشوبم سکوت لاله ها🌷 را  تا مستی سرتاسرت را پس #بگیرم ده جنگجو در دستهایم✊ صف گرفته  تا از جهان انگشترت💍 را پس بگیرم من زنده #ماندم با غلافی منتظر تا  از گرده شب #خنجرت را پس بگیرم حس می‌کنم با بویی از #تو می‌توانم  فانوس چشم #مادرت را پس بگیرم بو می کشم دندان گرگان زمان را😡  تا قطره خون❣ آخرت را پس بگیرم #شهید_محسن_حججی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
2⃣1⃣0⃣1⃣ 🌷 💠خواب مادر بزرگوار فدایی نژاد در مورد 😔 🔰شبی که شهید محسن به خاک سپرده شد. خواب دیدم که در فاصله کمی رسیدم اصفهان. مزار شهید محسن 🌷 باران شدیدی⛈ می بارید 🔰همه جمعیت رفتن و فقط پدر و مادر شهید محسن👥 باقی موندن. بهم میگفت: حاج خانم من شمارو میشناسم، صبر کن الان میگم شما کی هستی 🔰دیدم شهیدمحسن اومد، پوشیده بود. به مادرش گفت: ایشون رو میشناسم😊 هستن از گیلان😭 🔰و به مادرش اشاره می کرد که بیشتر مادر شهید یوسف🌷 رو عزت و احترام کن🙏 و همدیگر رو در آغوش گرفتیم💞 و گریه کردیم 😭 ♨️واقعا را شهیدان می شناسند 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh