🌷شهید نظرزاده 🌷
#فرازی_از_وصیت 4⃣1⃣ 💢قسمتی از وصیت نامه #شهید_مرتضی_عبداللهی ⚜دوست دارم اگر #شهید شدم؛ پیکری ندا
#فرازی_از_وصیت 5⃣1⃣
🌸خواهـران گرامیام
به شما سفارش می ڪنم
با تاسی از حضرت زهرا (س)،
#چادر را بعنوان حجاب برتر انتخاب کنید
🌸ڪہ همانا سیاهی چـادرهای شما در کنار معرفی خـون شهــدا میتواند از حریم اسلام ناب محمدی دفـاع نماید
🌸و ان شاءالله زمینه ساز ظهور و قیـام منجی عالم بشریت مهـدی (عج) شود.
#شهید_مهدی_قره_محمدی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۴۴ استاد پرهیزگار .MP3
931.9K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه انعام✨
#قرائت_صفحه_صدوچهل_وچهارم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
📆بامداد ۴ دی ۱۳۶۵
در عملیات #کربلای_چهار
۱۷۵ #غواص به آب زدند؛ و ۳۰ سال بعد، پیکرشان را با #دستهای_بسته پیدا کردند😔
#یادشان_گرامی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚 این دنیا چندان ارزشــی #ندارد که انســان همـه چیــز خود را بـرای زنـده مانـدن به #دشـ
✍ #خاطره_شهدا
🔰چشمش آسیب دید و دکترا گفتند بینایی اش رو از دست داده
می گفتند دیگه نمیشه کاری کرد و جراحی هم بی فایده است...
🔰محمد اصرار می کرد که شما عمل کنید و کاری به نتیجه اش نداشته باشید، به دکترا می گفت: فقط با ذکر یا زهرا علیها سلام عمل رو شروع کنید
🔰بعد از عمل دکترا از نتیجه ی جراحی حیرت زده شدند، عمل جراحی موفقیت آمیز بود با رمز یا زهرا علیها سلام
📚 رواق خونی سنگر، صفحه 66
#شهید_محمد_اسلامی_نسب 🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطره_شهدا 🔰چشمش آسیب دید و دکترا گفتند بینایی اش رو از دست داده می گفتند دیگه نمیشه کاری کرد و
4⃣1⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔰بعد از سه ماه پیکرش سالم بود
🌷 سردار شهید محمد اسلامی نسب در روستای ایزنگان #داراب متولد شد. وی فرمانده گردان امام رضا (ع) بود که در چهارم دی ماه سال ۱۳۶۵ در محور شلمچه عملیات کربلای ۴ به فیض شهادت نائل آمد.
🌷این شهید بزرگوار با آغاز جنگ تحمیلی وارد عرصه جهاد در سرزمین خوزستان شد و تا لحظه شهادت به مبارزه با دشمنان پرداخت.
🌷در طول این مدت در عملیات های مختلفی شرکت کرد و از ناحیه چشم مجروح شد. در عملیات والفجر۸ با سمت فرماندهی گردان امام رضا(ع) به خط رفت و در اثر پخش مواد شیمیایی دچار مصدومیت شد
🌷محمد علاقه قابل ستایشی به حضرت صدیقه کبری (س) داشت و بدین جهت او را #سردار_زهرایی (س) می خواندند
💠همرزم شهید👇👇
☘تعدادی اسیر در کربلای 5 گرفتیم. گفتیم جای بچه های ما کجاست؟ هر چه سوال می کردیم جوابمان را نمی دادند و می گفتند نمی دانیم.
☘فکر می کردیم سماجت می کنند و نمی خواهند همکاری کنند، مرتب قسم می خوردند و می گفتند نمی دانیم. تا سه ماه اسرا را نگه داشتیم، بعد از سه ماه گفتیم اسرا را تحویل دهیم. آنان را سوار ماشین وانتی که داشتیم کردیم. بین مسیر یکی از این عراقی ها روی سر کاپوت ماشین می زد و می گفت بایستید. در آن منطقه دو پوکه هواپیما که روی آن پرچم عراق کشیده شده بود دیدیم.
🍀اسرا گفتند یادمان آمد موقعی که شهدای شما را زیر خاک کردند این دو پوکه هواپیما هم بود. آن موقع مسئول خط بودم به ایاز رنجبر که هم اکنون معاون اجرایی سپاه فجر فارس است گفتم اگر بچه ها پیدا شدند به معراج شهدا انتقال نده، خبرم کن تا بیایم و شهدا را ببینم.
🍀وقتی رنجبر خبر داد که پیکر شهدا پیدا شده آنجا آمدم، پیکر شهید اسلامی نسب بعد از سه ماه سالم بود و بوی #عطر از آن بلند می شد. خدایا! خیلی عجیب بود.
☘جنازه عراقی ها که یکی دو روز از آن می گذشت بوی تعفنش بلند می شد اما شهید ما هنوز بعد از سه ماه پیکرش سالم بود. بعد از سه ماه و هشت روز که شهید اسلامی نسب را برای خاکسپاری آورده بودند پهلوی این شهید شکافته بود و #خون_تازه بیرون می آمد.
#شهید_محمد_اسلامی_نسب🌷
#شهید_حضرت_زهرایی
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰رهبر انقلاب بعد از دیدن این فیلم فرمودند:
من مطمئن هستم که این شهیدعزیز در بیداری با #حضرت_زهرا(س) ملاقات داشته ومۍخواست چگونگی این دیدار را توضیح دهد اما نمۍدانم چرا منصرف شد!!
#شهید_محمد_اسلامی_نسب🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مدافع_حرمی که بعد از شهادتش، لباسهایش #بوی_عطر گرفته است #شهید_مجید_قربانخانی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahid
برقِ نگاهت قدرتِ #گناه را از من گرفته ...
آری ای #شــهیــد ...
من تا ابد به #عهد خویش با چشمانت پایبندم...
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🕊❤️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#توجه 📣📣
#گلچین_مطالب_کانال 6⃣
🌸دعوتید به مطالعه سه #خاطره_جذاب از شهدا
بزن روش ببین چی میاد😃👇
1⃣🌷راز شهیدی که پنج انگشت سبز به کمرش نقش بست
👈 شهید رضا پورخسروانی🌷
2⃣🌷 شهیدی که از بهشت به پدرش کمک کرد
👈 شهید علی طنوریان
3⃣🌷روایت جذاب مسلمان شدن یک مسیحی به واسطه یک شهید
👈شهید ابراهیم هادی
🔺بخونید و شادی روح شهدا
صلواتی نثار کنید🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 155 #ولایت 14 #استاد_پناهیان🔻 🔶 قرار شد که ما تلاش کنیم تا از گناه بدمون بیاد.
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 156
#ولایت 15
#استاد_پناهیان🔻
✅ "رضایت خدا به رضایت پدر و مادر بستگی داره"
⭕️ اگه انسان والدینش رو اذیت کنه چطور میتونه انتظار داشته باشه که خدا رو راضی کنه؟🙄😕
✔️ یکی از دلایل اهمیت کسب رضایت پدر و مادر همین موضوع هست.
💞✨ کسی که میخواد #خودسازی کنه حتما باید #رضایت اون ها رو به دست بیاره.
👌 پدرو مادرای ما اولیای ما حساب میشن. یعنی کسانی که بر ما #ولایت دارن.
🌷 و همونطور که میدونید بالاترین کاری که یه آدم میتونه انجام بده اینه که
👈به ولیّ خودش خدمت کنه...😌❣
🌹 توی زیارت جامعۀ کبیره میخونیم:
✨ " ای ولیّ خدا، میان من و خدا گناهانى هست که جز رضاى شما آن را محو نمیکند؛
یَا وَلِیَّ اللَّه إِنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ ذُنُوباً لَا یَأْتِی عَلَیْهَا إِلَّا رِضَاکُم...."✨
✅ این حس همون حس "توبۀ واقعی" هست که باید توی دلمون به وجود بیاریم.
💢 کسی که فقط با خدا مناجات میکنه ولی با اولیای الهی کاری نداره، راه توبه رو درست نفهمیده.....
نمیخوان از امام زمان (عج) کمک بگیرن تا خدا اون ها رو ببخشه🚫😒
⭕️ در حالی که ما با گناه کردن، امام زمان (ع) رو هم نافرمانی کردیم......😓
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
پای درخت کریسمس🎄جای شهدای مسیحی سبز🇮🇷
📸 عکس بالا: مادرشهيد مسيحی «وهانج رشیدپور»
🌷 #دفاع_مقدس🚩
🇮🇷 #شرف_ملی🇮🇷
#میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) مبارک💐
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
هر چقدر بگوییم #غواص !! بگوییم اروند !! باز هم ڪم است برای دانستن از #اروند فقط باید غواص باشے دستت
☄💦☄💦☄💦☄💦
#آب_ارونـــد
🌿سیاهی شب🌚 همه جا را گرفته بود...
بچه ها آرام و بی صدا 🔇پشت سر هم به ترتیب وارد #آب می شدند.
🌿هرکس گوشه ای از #طناب را در دست داشت. گاه گاهی نور منورها🎆 سطح آب را #روشن می کرد و هر از گاهی صدای خمپاره های💥 سرگردان به گوش می رسید .
🌿سی متر به ساحل #اروند یکی از نیروها تیر خورد. خواست فریاد بزند که نفر پشت سرش👥 با دست دهان او را گرفت و آرام در گوشش👂 چیزی زمزمه کرد.
🌿اشک از چشمان جوان سرازیر شد😭، چشم هایش را به ما دوخت و در حالی که #باحسرت به ما می نگریست، گوشه ی طناب را رها کرد و در آب ناپدید😨 شد.
🌿از مرد پرسیدم: «چی بهش گفتی؟»
با #تأمل گفت: «گفتم ♨️نباید کوچک ترین صدایی بکنیم وگرنه عملیات لو میره، اون وقت می دونی جون چند نفر... #عملیات نباید لو بره»
🌿تمام بدنم می لرزید😖، #جوان در میان موج خروشان اروند به پیش می رفت.
📚مجله طراوت/ شماره 22
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#خیرخواه 💢توی #عذرخواهی کردن پیش قدم بود. میگفت: نذاریم❌ چیز های کوچیک باعث بشه از هم #فاصله بگیریم
💠 #دوست_شهید_دارید؟!
◀دوست شهید
🌷در موسسه یاد گرفته بودیم که هر کداممان حداقل با یک شهید دوست❤باشیم.
🌷دوست من شهید نور محمدی بود و دوست محسن، عمویش.😊
قبر این دوشهید نزدیک هم بود و هر موقع با هم می رفتیم گلزار شهدای نجف آباد، مسابقه می گذاشتیم.😅
🌷عقیده داشتیم هر کی زودتر برسد، حاجتش روا می شود.😇
محسن همیشه زودتر می رسید. آخرش هم زودتر حاجت روا شد.😔💔
📚برشی از کتاب #سرمشق
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 4⃣3⃣ #قسمت_سی_وچهارم 📖یک
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
5⃣3⃣ #قسمت_سی_وپنجم
📖با چوب کبریت پلک هایش را از هم باز نگه داشته بود، تا دو ساعت بعد هنوز جای دو تا فرو رفتگی روی چشمهایش بود با همین #اراده اش دوباره کنکور شرکت کرد.
📖آن روزها در دانشگاه ازاد تبریز زبان انگلیسی🔠 میخواند. گفتم: تو استعدادش را داری که دانشگاه #دولتی قبول شوی. ایوب دوباره کنکور داد
کارنامه قبولیش که امد برای زهرا پستش کردم📬 او برای ایوب انتخاب رشته کرد
📖ایوب زنگ زد تهران
-چه خبر از انتخاب رشته ام؟
-تو کاری نداشته باش #داداش_ایوب طوری زده ام که تهران قبول شی، قبول شد. "مدیریت دولتی دانشگاه تهران"
📖بالاخره چند سال خانه به دوشی و رفت و امد بین تهران و تبریز🚌 تمام شد. برای درس ایوب امدیم #تهران. ایوب مهمان خیلی دوست داشت😍 در خانه ما هم به روی دوست و غریبه باز بود
📖دوستان و فامیل برای دیدن ایوب امده بودند. ایوب با هیجان از #خاطراتش میگفت. مهمانها به او نگاه میکردند و او مثل همیشه #فقط به من♥️ قبلا هم بارها به او گفته بودم چقدر از این کارش #معذب میشوم و احساس میکنم با این کارش ب باقی مهمانها بی احترامی میکند. چند بار جابه جا شدم، فایده نداشت😅
📖آخر سر با چشم و ابرو به مهمانها اشاره کردم. منظورم را متوجه شد. یک دور به همه نگاه کرد و باز رو کرد به من. از خجالت سرخ شدم☺️ بلند شدم و رفتم توی آشپزخانه. دوست داشت #مخاطب همه ی حرفهایش من باشم.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
6⃣3⃣ #قسمت_سی_وششم
📖به تلفن های☎️ وقت و بی وقتش از سر کار عادت کرده بودم. حال تک تک ما را میپرسید. هرجا که بود، سر ظهرو برای نهار خودش رامیرساند خانه صدای بی وقت موتورش🏍 هم یعنی #دلش تنگ شده و حضوری امده حالمان را بپرسد
📖وقتی از پله ها بالا می امد. اگر خانم نصیری، همسایه مان توی راهرو بود نصف خبرهای خودش و محل کارش را برای او میگفت😅 به بالا که میرسید من میدانستم درباره چه اتفاقاتی از او سوال کنم.
📖دم در می ایستاد و لیوان ابی💧 میخورد و میرفت. میگفتم: تو که نمیتوانی یک ساعت #دل_بکنی، اصلا نرو سر کار. شب ها که بر میگشت، کفشش را در میاورد و همان جلوی در با #بچه_ها سرو کله میزد. میگذشت، لم میداد کنار دیوار و پشت سر هم میگفت: که چای☕️ و اب میخواهم
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
5_6136233094488784957.mp3
3.59M
🌺 بیاد شهدای غواص عملیات کربلای ۴
🎧 علیرضا طلیسچی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
بیسیم ها تــــمام #شب این را صدا زدند:
#غـــــواص ها...
در آتش و خـــــون دست و پـا زدند!
اڪسیر #عشق بـود ڪہ در جـان ما زدند
حـرف از زیــارت حـــــرم #ڪـــرب_و_بلا زدند
🌷| شادی روح
شهدای غواص عملیات کربلای 4 #صلوات |🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🍃کم نکن✘سایه لطفت زسرم آقاجان
🍂گرچه من جنس خرابم #بخرم آقاجان
🍃آنقَدر فکروخیالم💭 شده دنیا دیگر
🍂ازغم و غصه ی #تو بی خبرم آقاجان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🍃🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh