eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰سردار در جواب تهدید گفته بود من به تنهایی برای مقابله با تو کافیم👊 ترامپ معنی این حرف را نفهمید❌😏 👇 1= را مجبور به ترک عراق کرد 2= مردم عراق را کرد و اثر اغتشاشات را از بین برد 3= امنیت را به شهرهای عتبات برگرداند 4= توطئه در عراق را از بین برد 5= اتحاد سیاسی را به ایران برگرداند و نتایج اغتشاشات طراحی شده دشمنان را از اعتراض بحق مردم خنثی کرد✅ 6=به همه غلط❌ بودن مذاکره با آمریکا را ثابت نمود ( نقض حاکمیت عراق علی رغم داشتن پیمان امنیتی) 7= لزوم داشتن قدرت نظامی در بالاترین حد ممکن و لزوم اتکا به توانمندیهای را ثابت کرد👌 8=جبهه مقاومت در تمام منطقه و تمام منطقه را برای آمریکا و عواملش نا امن کرد و الان تمام جبهه مقاومت در حال طراحی انتقام سخت هستند🤛 برای هر کدام از نتایج فوق چندین لازم است. این تازه اولش است😏 ، سردار سلیمانی به تنهایی یک ملت✌️🇮🇷 بودی و 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 166 #ولایت 25 #استاد_پناهیان🔻 🔷 چرا امام ، تسهیل کننده مبارزه با هوای نفس هست؟
❣﷽❣ 167 26 🔻 🌺 عنایت امام (ع) سخت ترین کارها رو برای آدم زیبا میکنه. 💞 🔷 یه بنده خدایی میگفت نماز اول وقت خوندن برام سخت بود...😫 اما از وقتی شنیدم که امام زمان (عج) نمازِ اول وقت میخونه، دیگه نمیتونم نماز اول وقت نخونم... اصلاً نمیدونم چی شده؟! 😌💖 ❤️🌷 «امام، مبارزه با نفس رو تبدیل میکنه به تفریحِ لذّت بخش....» ✅📢 «عزیز دلم هر جا توی زندگیت دیدی که کار برات سخت شده، برو ولایتت رو درست کن....» 🔸خداوند متعال چرا پیامبران و اهل بیت علیهم السلام رو فرستاده؟ 👈 میفرماید شما ناز هستید، زیبا هستید... برید بنده های منو بیارید پیش من....❣ 🌹 امام حسن عسکری علیه السلام فداش بشم میفرماید: «برید دل های مردم رو به سمت ما بکشید». ✅ "نقش یه مومن" اینه که دل های بقیه رو "جذب مولا" کنه تا زندگی دنیا براشون "آسون و لذت بخش" بشه....😌💞 ⭕️ اتحاد کار آسونی نیست. این که یه جمعِ بزرگی بخوان دور هم جمع بشن خیلی مشکله.... 👌 فقط ولایت میتونه این کار رو بکنه. اون محبتی که از توی قلبِ مردم قرار میگیره.❤️💗 🔷 مثلاً به نظر شما اتحاد بین یاران امام حسین علیه السلام سخته؟ * این دیگه چه سوالیه؟! خب معلومه آسونه!☺️ ❣️✔️ «آقا انقدر قلب های همه رو با خودش برده که دیگه کسی خودخواهی نداره که بخواد متحد نباشه...»👌 ✅💢«اگه دیدی خیلی سخته که دینداری کنی، بدون که هنوز امام زمان (عج) رو نفهمیدی...» 🌹 تو از خدا فقط اینو بخواه که معرفت امام رو بهت بده. ✅ حتماً بهت میدن تا زندگیت آسون بشه. خیلی زود نورانی میشی...💞✨ 🌺 اصلاً اهل بیت خلق شدن برای همین که زندگیت رو آسون کنن. اصلِ موضوع همینه! تا حالا همش فرع بوده.... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_51155672.mp3
5.92M
⏯پادكست 🎧با موضوع 3⃣1⃣ 🎤استاد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔴از شهدایی که همراه با حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسید؛ #شهید_هادی_طارمی است |🌷او از بچه های باغیرت
دو در یک قاب ما هميشه تاريخ محرومان و پابرهنگانيم. ما غير از خدا کسي را نداريم و اگر هزار بار شويم دست از مبارزه با ظالم برنمي داريم❌ امام خميني (ره) (شهادت ۱۳۹۸بغداد) (شهادت ۱۳۶۲ جزیره مجنون)🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸دعای مشترک شهید مهدی باکری و شهید قاسم سلیمانی به فاصله ۳۵ سال: خدایا مرا پاکیزه بپذیر 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین🌺 ⭐️ #ختم_قرآن 👈برای نابودی دشمنان اسلام و سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب
👆👆 دوستان قرآن انجام شد✅ ان شاءالله از همه شما بزرگواران قبول باشه🌺 از قرآن هدیه به روح شهید و همراهان شهیدش جا نمونید 👆👆 🌾ان شاءالله عنایت (عج) و شهدا🌷 شامل حالتون بشه لطفا های انتخابی خودتون رو به آی دی زیر اعلام بفرمایید.↙️ 🆔 @alireza71
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 6⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وششم 📖نی
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 7⃣5⃣ 📖صبح با صدای بلند خداحافظی کرد. ایوب با چشم هدی را دنبال کرد تا وقتی در را به هم زد🚪 و رفت مدرسه. گفت: شهلا، هیچ دقت کرده ای که هدی خیلی بزرگ شده؟ 📖هدی تازه راهنمایی بود خنده ام گرفت. _اره خیلی بزرگ شده، دیگه باید براش درست کنم خیلی جدی نگاهم کرد😕 +جهیزیه⁉️ اصلا انقدر از این کاسه و بشقابی که به اسم جهاز به دختر میدهند بدم میاید. به دختر باید فقط داد که اگر روزی روزگاری مشکلی پیدا کرد، سرپناه داشته باشد. -اووووه، حالا کو تا شوهر کردن هدی؟چقدر هم جدی گرفتی!😄 📖دستش را گذاشت زیر سرش و خیره شد به سقف _اگر یک روز ببینم، خودم برای هدی خواستگاریش میکنم. صورتش را نیشگون گرفتم. خاک بر سرم😟 یک وقت این کار را نکنی، آن وقت میگویند کور و کچل بوده 📖خنده اش گرفت😅 _خب می ایند میبینند دخترمان نه کور است و نه کچل. خیییلی هم است میدانستم ایوب کاری را که میگوید "میکنم" انجام میدهد✅ برای همین دلم شور افتاد نکند خودش روزی  پا پیش بگذارد. 📖عصر دوباره را از دست داد. اصرار داشت از خانه بیرون برود. التماسش کردم فایده ای نداشت. را فرستادم ماشینش🚗 را دستکاری کند که راه نیوفتد. درد همه ی هوش و حواسش را گرفته بود. اگر از خانه بیرون میرفت حتی راه برگشت را هم گم میکرد😔 📖دیده بودم که گاهی توی کوچه چند دقیقه مینشیند و به این فکر میکند که اصلا میخواهد برود. از فکر این که بیرون از خانه بلایی سرش بیاید تنم لرزید، تلفن را برداشتم📞 با شنیدن صدای ماموران ان طرف، بغضم ترکید. صدایم را میشناختند. منی که به سماجت برای درمان معروف بودم، حالا به التماس افتاده بودم. 📖_ اقا تو را بخدا...تو را به جان عزیزتان، امبولانس🚑 بفرستید، ایوب حال خوبی ندارد، از دستم میرود آ، میخواهد از خانه بیرون برود +چند دقیقه نگهش دارید، الان می اییم چند دقیقه کجا، کجا. از صدای بیحوصله ان طرف گوشی باید میفهمیدم دیگر از من و ایوب خسته شده اند و سرکارمان گذاشته اند😞 📖ایوب مانده بود خانه ولی حالش تغییر نکرده بود. دوباره راه افتاد سمت در"من دارم میروم ، کاری نداری؟ 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 8⃣5⃣ 📖خب صبر کن فردا صبح بلیت هواپیما✈️ میگیرم برایت. پایش را توی کفشش کرد"محمد حسین را هم میبرم" -اورا برای چی؟ از درس📚 و مشقش می افتد اماده شده بود. به من گفت: مامان زیاد اصرار نکن، میرویم یک دوری میزنیم و برمیگردیم🙂 ایوب عصایش را برداشت _میخواهم کمکم باشد. محمد حسین را فردا صبح با هواپیما میفرستم 📖گفتم: پس لا اقل صبر کن برایتان میوه🍎 بدهم ببرید. رفتم توی اشپز خانه +ایوب حالا که میروید کی برمیگردید؟ جلوی در ایستاد و گفت: محمد حسین را ک برایت میفرستم، خودم....." کمی مکث کرد +فکر کنم این بار خیلی طول بکشد تا برگردم.... 📖تا برگشتم توی اتاق صدای ماشین🚗 امد ک از پیچ کوچه گذشت. ساعت نزدیک صبح بود. جانمازم را رو به  قبله پهن بود. با صدای تلفن☎️ سرم را از روی مهر برداشتم. سجاده ام مثل صورتم از اشک خیس بود. 📖گوشی را برداشتم. محمد حسین بلند گفت: الو.......مامان -تویی محمد؟ کجایید شماها؟ محمد حسین نفس نفس میزد "مامان ....مامان....ما.... کردیم......یعنی ماشین چپ کرده 📖تکیه دادم ب دیوار "تصادف😱 کجا؟ الان حالتان خوب است⁉️ - من خوبم اب دهانم را قورت دادم تا صدایم بغض الود نباشد +خیلی خب محمد جان، نترس بگو الان کجا هستید؟ تا من خودم را به شما برسانم -توی جاده هستیم. دارم با موبایل📱 یک بنده خدا زنگ میزنم. به اورژانس هم تلفن کرده ام. حالا میرسد. فعلا . 📖تلفنمان یک طرفه شده بود. چادرم را جمع کردم و نشستم توی پله ها و گوش تیز کردم تا بفهمم کی از خانه ی سر و صدا بیرون می اید. یاد خواب مامان افتادم. یک ماه قبل بود. اذان صبح را میگفتند که مامان تلفن زد📞"حال ایوب خوب است؟" 📖صدایش میلرزید و تند تند  نفس میکشید گفتم: گوش شیطان کر، تا حالا که خوب بوده چطور‼️ -هیچی شهلا دیده ام +خیر است ان شاءالله -دیدم سه دفعه توی اسمان ندا میدهند: جانباز ایوب بلندی 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دم پایانی: در حان ما هر دم غوغای عاشوراست - برادر میثم مطیعی - Haj Meysam Motiee.mp3
5.15M
🏴 بمناسبت شهادت سردار 🔊 هیهات منا الذله، شوق شهادت باماست 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh