eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 سلام استاد. خیلی تمرین ها و نکاتی که می فرمائین جالب و کار آمد هستن. 🌱تمرینات رو هم که هر روز انجام میدیم و الان از قبل خیلی بهتر و سریع تر میخونم الحمدلله. _______________________ 🌸 نظر یکی از اعضای کانال تندخوانی👆 🌱 تقریبا همه کسانی که در این کانال هستند، سرعت مطالعه شون چند برابر شده و نهایت رضایت را دارند. اینم لینک کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/4254924907C1b19f7c464
🌱 دوستان کانال بسیار خوبیه و میتونه زندگیتونو تغییر بده و ما هم خیلی پیشنهادش میکنیم.👇 https://eitaa.com/joinchat/4254924907C1b19f7c464
ظهور و خطر نفاق.mp3
11.28M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۶۲ 🎤 حجت‌الاسلام 🔸«ظهور و خطر نفاق»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جمعه های انتظار 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃وحی بر نازل شد که رسالتت را تمام کن.مردم را صدا کرد که هرکس جلوتر رفته بازگردد و هرکس عقب است خود را برساند.همه جمع شدند، دست رفیق و یار با وفایش را در دست گرفت و گفت: ... 🍃همه گفتند ، کردند اما عده ای در دلهایشان کینه علی جوانه زد. بعد از پیامبر انکار کردند آنچه را دیده و شنیده بودند .دست بیعتشان شد شمشیر ظلم . 🍃از ظلم هایی که به (ع) و فاطمه(س) کردند بگذریم اما ، داغ بزرگی شد بر دلمان که روز به روز تازه تر می شود و غمش سنگین است وسنگین.آنان به امام زمانشان کردند. 🍃حال، ما مانده ایم در دنیایی که چشم هایمان از دیدن امام زمانمان ناتوان است و دل هایمان دست کمی از چشم هایمان ندارد.می ترسم از روزی که باید در مقابل یاری جواب پس بدهم و دستانم خالی باشد و زبانم سنگین شود از عهدهایی که باید جامه ی عمل می پوشید اما..... 🍃کاش کسی بود همه را جمع می کرد و از مهدی می گفت.شاید همه بیعت می کردند اما ۳۱۳ یارباوفا می ماندند پای با امام زمانشان و تمام می شد سایه سنگین . 🍃آقاجان،صدای پای به گوش می رسد.ما که شرمنده ایم اما بخاطر لب تشنه بیا.... .. ✍نویسنده : 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃والفجر۳؛ محلِ عروجِ او به ابدیت بود. آن هنگام که با لبِ تشنه، تمامِ آب را میانِ مجروحان تقسیم کرد بدون اینکه قطره ای بنوشد، و ساعاتی بعد بال گوشود به آغوش مولایِ بی سَرَش. 🍃علی ماهانی پسری متولد و پرورش یافته در آب و خاکِ سلیمانی پرورِ کرمان. بزرگ شده در زمانِ ستم‌شاهی اما با قلبی مملو از شجاعت و به حق♡ 🍃تا اینکه بانگِ ستمگران، او را به میدانِ مبارزه کشاند. ماه ها اسیرِ دژخیمانِ ساواک بود اما لب از لب باز نکرد و با تمام توان، از دفاع کرد تا زمانی که حتی حکمِ اعدام او را صادر کردند. 🍃بعد از پیروزی، بانگِ جنگ که نواخته شد، پا به گذاشت تا قطره ای باشد از دریایِ حق در برابرِ نیلِ دشمنان. 🍃والفجر ۳، آخرین حضورِ او در میدانگاهِ حقانیت بود. تا اینکه پس از مجاهدت های بسیار، با لبی تشنه ، به آغوش ارباب پر گشود و پیکرش در آغوش خاک امانت ماند. 🍃پس از ۱۵ سال چشم انتظاری، به آغوشِ بازگشت تا بارِ دیگر عطر حضور علی، زندگی را در شریانِ شهر به جریان بیندازد. ✨ علی آقا♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣٣۶ 📅تاریخ شهادت : ٨ مرداد ۱٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۸ مرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : مهران 🥀مزار شهید : گلزار شهدای کرمان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید علی ماهانی 🍁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو... حدودا یہ سال پیش اوݧ موقع همراه دوستتوݧ خانم شایستہ بودید(مریم و میگفت) همینطور کہ میبینید  کمتر دخترے پیدا میشہ ک مثل شما تو دانشگاه چادر سرش کنہ حتے صمیمے تریـݧ دوستتوݧ هم چادرے نیست البتہ سوتفاهم نشہ مـݧ خداے نکرده نمیخـوام ایشـونو ببرم زیر سوال _خلاصہ ک اولیـݧ مسئلہ اے ک توجہ مـݧ رو نسبت ب شما جلب کرد ایـݧ بود اما اوݧ زماݧ فقط شما رو بخاطر انتخابتوݧ تحسیـݧ میکردم بعد از یہ مدت متوجہ شدن یہ سرے از کلاساموݧ مشترکہ _با گذشت زماݧ توجہ امـ نسبت ب شما بیشتر جلب میشد سعے میکردم خودمو کنترل کنم و براے همیـݧ هر وقت شمارو میدیم راهمو عوض میکردم و همیشہ سعے میکردم از شما دور باشم تا دچار گناه نشم _اما هرکارے میکردم نمیشد با دیدݧ رفتاراتوݧ  وحیایے ک موقع صحبت کردݧ با استاد ها داشتید و یا سکوتتوݧ در برابر تیکہ هایے ک بچہ هاے دانشگاه مینداختن _نمیتونستم نسبت بهتوݧ بی اهمیت باشم دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم با دقت ب حرفاش گوش میدادم و یہ لبخند کمرنگ روے لبام بود ب یاد سہ سال پیش افتادم مـݧ وروزهاے ۱۷-۱۸سالگیم و اتفاقے ک باعث شده بود مـݧ اینے ک الاݧ هستم بشم اتفاقے ک مسیر زندگیمو عوض کرد _اما سجادے اینارو نمیدونست برگشتم ب سہ سال پیش و خاطرات مثل برق از جلوے چشمام عبور کرد یہ دختر دبیرستانے پرشر و شوروساده  و در عیـݧ حال شاگرد اول مدرسہ _واسہ زندگیم برنامہ ریزے خاصے داشتم در طے هفتہ درس میخوندم و آخر هفتہ ها با دوستام میرفتیم بیروݧ از همـــوݧ اول خوانواده ے مذهبے داشتیم اما مـݧ خلاف اونا بودم _اوݧ زماݧ چادرے نبودم و در عوض با مد پیش میرفتم از هموݧ اول علاقہ ے خاصے بہ نقاشے داشتم و استعدادمم خوب بود همیشہ آخر هفتہ ها ک میرفتیم بیروݧ بچه ها کاغذو مداد میوردݧ  تا مـݧ چهرشونو بکشم _یہ روز ک با بچہ ها رفتہ بودیم بیروݧ مینا(یکے از بچه ها  مدرسہ )اومد همراهش یہ پسر جوون بود همہ ما جا خوردیم اومد سمت مـݧ و گفت سلام اسماء جاݧ بعد اشاره کرد ب اوݧ پسر جووݧ و گفت ایشوݧ برادرم هستن رامیـݧ رامیـݧ اومد سمت مـݧ  دستشو آورد جلو و گفت خوشبختم با تعجب بہ دستش نگاه کردم و چند قدم رفتم عقب مینا دست رامیـݧ و عقب کشید و در گوشش چیزے گفت ￿ک باعث شد رامیـݧ ازم معذرت خواهی کنہ گفتم خواهش میکنم و رفتم سمت بچه ها مینا اومد کنارمو  گفت اسماء جوݧ میشہ چهره ے برادر مـݧ  و هم بکشے؟؟؟ _خیلے مشتاقہ لبخندے زدم و گفتم ن عزیزم اولا ک مـݧ الاݧ خستم دوما مـݧ تا حالا چهره ے یه پسرو نکشیدم ببخشید رامیـݧ ک پشت سرما داشت میومد وسط حرفم پریدو گفت ایرادے نداره یه زماݧ دیگہ مزاحم میشیم بالاخره باید از یہ جایے شروع کنے مـݧ باعث افتخارمہ ک اولیـݧ پسرے باشم ک شما چهرشو میکشید _دست مینارو گرفت و گفت  پس فعلا و ازم دور شدݧ اوݧ شب خیلے ذهنم مشغول اتفاقاتے ک افتاده بود.... _اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت آخر هفتہ با دوستام رفتیم بیروݧ مشغول حرف زدݧ بودیم ک دوباره مینا ورامیـݧ اومد..... رامیـݧ پشتش چیزے قایم کرده بود... . ادامــه.دارد... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان خورشید تابه کی به پس ابرها نهان عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان سلام امام زمانم ✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨°•"♥️"•°✨ عشق که تــــو باشی مگر می شود پروانه نشد و دورت نچرخید عشق که تــــو باشی مگر می شود که در غم دوری ات مثل شمع آب نشد 🌹✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللّهم عجّل لولیک الفرج بحق زینب س✅ 🤲 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر دانشجو از استادش [شهید دیالمه] سوالی می‌پرسد شهید دیالمه سرش را پایین می‌اندازد و جواب می‌دهد ... دختر دانشجو عصبانی می‌شود و می‌گوید: مگر تو استاد ما نیستی؟! چرا نگاهم نمی‌ڪنی؟! شهید دیالمه گفت: اگر به تو نگاه ڪنم، اونی ڪه باید نگاهم ڪنه، دیگه نگاهم نمی‌ڪنه ...!(: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰معرفی یادمان | 🔻 یادمان شهدای مطلع الفجر در غرب جاده گیلانغرب – سرپل ذهاب و در کنار روستای آوزین در غرب گورسفید واقع است که به صورت کانال‌ها و سنگرهای برجامانده حفظ و بازسازی شده است. 🔅 عملیات مطلع الفجر در سال ۶۰ با رمز یا مهدی(عج) ادرکنی با هدف جلوگیری از تحرکات دشمن و فراهم نمودن امکان آزادسازی شهر قصرشیرین و نفت شهر در محور گیلانغرب- سرپل ذهاب انجام شد که در پی این عملیات حدود ۲۰۰۰ نفر از قوای دشمن کشته شده و طی چند عملیات رزمندگان اسلام به پیروزی رسیدند. صدای شهیدان می آید، صدای تکبیر، صدای رزمنده غلطیده در خون ،صدای ابراهیم هادی ها می آید ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
202030_1722807772.mp3
3.83M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۶۳ 🎤 استاد 🔸«همه ما مسئولیم»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سلام عرض ادب🙋‍♂ خدمت تمامی شما بزرگواران و خیرین غدیری 💚 به لطف بزرگواران و تونستیم مراسمی باشکوه💪 و بی سابقه به مناسبت غدیر برگزار کنیم 😍 از مراسممون😇 گرفته تا پخش ۶۰۰ پرس غذای گرم در حاشیه شهر و ۱۴۰ پرس در هیئت محبان جواد الائمه (علیه السلام) به کمک شما بزرگ 😍🙏 باتشکر از همه که در برگزاری هرچه بهتر این عید بزرگ مارا کمک کردند 🌹 یاعلی (علیه السلام)
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید علی حیدر حیدری🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh