eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پستهای روز
4_167583232978584365.mp3
6.82M
✧✦•﷽‌ ✧✦• 🎧 🎧 دلم از خرابه دیگه خــونه امشب مزاحم شدم من بــرا عـمه زینب😭 🎤 میثم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
عشق #حسین_بن_علی(ع) ما را به #وادی کشانده بود و بس... #شهیدمحمدرضا_ایزدپور:‌ حسین(ع) زیباست. حسین(ع) همه جا هست و نزدیک‌ترین جا، #قلب ماست. #یا_حسین 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#مستانہ بہ این دنیا خندیدنـد و #رفتنــــد و ما #مُشتاقانہ درگیرِ دنیاییم ! ای ڪاش #بیدار شویم قبل از آنکہ بیدارمان ڪننـد...😊🙏 #شهید_محمدرضا_دهقان🌷 بر سر مزار #شهید_رسول_خلیلی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مستانہ بہ این دنیا خندیدنـد و #رفتنــــد و ما #مُشتاقانہ درگیرِ دنیاییم ! ای ڪاش #بیدار شویم قبل ا
0⃣8⃣4⃣ 🌷 💠فرح بعد روضه 🔰 ظهربود که کلاسم تو دانشگاه🏢 تموم شد.زنگ زدم📞 به محمد گفتم بریم؟؟؟ گفت:من میخوام برم میای؟! باهم راهی شدیم👥،تو راه که میرفتیم محمد شروع کرد به خاطره تعریف کردن از خودش از آموزش از حرم و... 🔰نزدیک مزار که رسیدیم ترمز زد📛 ؛گفت:بریم سر مزار .علاقه شدیدی به داشت❤️😍 🔰یک شب🌙 وقتی برای اولین بار به هیئت رفتیم و جلوی در هیئت عکس را به من نشان داد متوجه این علاقه‌اش شدم👌 🔰-میشناسیش⁉️ +فقط اسمش رو شنیدم -رسول من است☺️. چیزهای زیادی از او می‌دانم برایت تعریف میکنم. 🔰سر مزار مشغول خواندن فاتحه بودم که گفت: بذار +ندارم از گوشیم📱 پاک شده -خدا خیرت بده سریع یه روضه زینب دانلود کن گوش بدیم🎧. سریع دانلود کردم و زدم برای پخش ⏸ بعداز آن روز همیشه روضه حضرت زینب رو داشتم 🔰روضه که تمام شد رو کردم به و گفتم بشین از تو یه عکس بگیرم📸،نشست عکس رو بغل کرد و لبخند زد.گفتم اینجوری نه زشته😕! 🔰وقتی بشی میگن شهید لوس بوده...گفت: اشکال نداره فرح بعد از روضه است.دوربین گوشی من آن لحظه را ثبت کرد📲 یک عکس با همیشگی😊... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعیت عزادار اباعبدالله الحسین در تشييع پيکر مطهر 135 شهيد گمنام دفاع مقدس _ تهران 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_19588927.mp3
7.75M
... 🌹خورده گره با اسم زهرا، شهید گمنام... 🎤🎤 سید رضا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
آیا دل شڪسته ها را راهے هست؟! آری، پنجشنبه ها #گلـزار_شهـدا شهــــدا #دل_شڪسته مےخرند... #پنجشنبه_های_دلتنگی💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣2⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #عاشقانہ_شہدا🌹 #شهید_سیدمجتبی_علمدار❤️🕊 💠خواب #پیامبر را دیدم 🔹مـݧ قبل ازازد
#رفیق_شهید، عاقبت شهیدت میکنه #شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌹 و رفیق شهیدش: #شهید_سیدمجتبی_علمدار🌹 🔹دوست شهیدت کیه؟ 🔸باهاش عهد بستی؟ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رفیق_شهید، عاقبت شهیدت میکنه #شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌹 و رفیق شهیدش: #شهید_سیدمجتبی_علم
1⃣8⃣4⃣ 🌷 👈ازدواج شهید مدافع حرم و همسرش به واسطه 🌷 💠 شهدا حاجت میدن👇👇 🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم. این مطالعات به شکل کلی من را با ، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌. 🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان (عج) و از اولیا باشد. 🔹حاجتی که با عنایت ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم. 🔸یک شب خواب را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥. شهید لبخندی زد😊 و به من گفت (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅. 🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر کنم. غافل از اینکه شدنی خواهد بود👌. 🔸فردا شب سید مجتبی به خواب آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که این کارها را آسان می کنیم☺️. 🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️. 🔸پدر بدون هیچ رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به یکدیگر درآمدیم.  همان شب خواستگاری قرار شد با صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم. 🔸یاد خوابم افتادم. او همان بود که شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود. وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه دیده ام. 🔹خواب را که تعریف کردم شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟ در کمال تعجب او هم از خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن و متدین برایم گفت☺️. راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهید علمدار: هر وقت خواستید برای من کاری انجام دهید، 👈 #زیارت_عاشورا را بخوانید،سه بار هم در اول و
🕊🌷🕊 هر کاری مى كردن دکترا، سید به #هوش نمی ‌اومد. اگر هم می اومد.. یه #یازهرا (س) می‌ گفت؛ دوباره از هوش می‌ رفت. کمی آب #زمزم با #تربت به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبای سید. چشماشو باز کرد وگفت: این چی بود؟ گفتم: #آب... گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کارو نکن..! من با مادرم تو کوچه های #مدینه بودیم،تازه #راز یازهرا(س) گفتناشو فهمیدم. #شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷 @shahidNazarzadeh
👈اصلا رقیه نه به خدا دختر خودت 😔یک شب میان کوچه بماند چه می‌کنی⁉️ 💔در بین ازدحام و شلوغی بترسد و 😭یک تن به او کمک نرساند چه می‌کنی⁉️ #جانم_رقیه💔 #سوم_محرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
1_25377214.mp3
5.95M
🎧🎧 💠 نوکرتم رقیه خاتون .. ❤️ شور بسیار زیبا 🎤🎤 جواد مقدم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
جاے #شهید_همت خالی ڪه: همیشه آرزو میکرد مانند امام #حسین(ع)شهید بشودو چه زیبا به #آرزویش رسید،خمپاره سرش را از بدنش #جدا ڪرد #سرداربےسر #ابراهیم_همت #یادش_باصلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 كليپ سر جدا 📌 راز داستان تولد #شهید_همت در #كربلا و امانت حضرت زهرا به مادر شهید 🎤 به روایت #حاج_حسین_یکتا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 💠تا شهدا حواله نکنن، نمیشه 🔰اينطوريام كه ميگي نيست، اگه ، اينا رو نمي طلبيدن نميتونستن برن🚫!! گفتم: ساده اي پسر! فرض كن ماها رو باشن، ما كه خواهي نخواهي داريم مي ريم😏. جواب داد من ديگه نميدونم، ولي اينو مي دونم كسي كه ميخواد بره ، حتما براش حواله شده😊 وگرنه نميشه❌! 🔰اين گذشت تا اينكه نرسيده به اتوبوس 🚎پنچر شد، چند ساعت وقت برد تا عيبشو برطرف كردن، از قضاي روزگار شب، حالش به هم خورد و توي خرم آباد پياده شد😕. راننده اصلي هم كه خيلي خسته بود اتوبوسش رو كنار جاده زد و چهار پنج ساعت⌚️ تمام خوابيد! 🔰محل اسكان ما حميد بود. برنامه هم طوري بود كه هر چندتا كاروان طبق برنامه با هم مي رسيدن. و روز از مناطق بازديد👀 مي كردن و مي رفتن. يعني تو نوبتاي سه روزه بازديد مي كردن✓.ما صبح🌤 روز دوم به رسيديم. 🔰صبحونه خورده و نخورده سوار اتوبوس🚎 شديم. آخه يه روز كه از دستمون رفته بود،گفتيم رو از دست نديم. به اهواز كه رسيديم اتوبوس خراب شد😒 و تا ظهر معطل شديم. راوي هم كه ميان سالي بود و از حميديه با ما اومده بود گفت كه ديگه دير شده و به بقيه نمي رسيم🚫 و بايست برگرديم حميديه. 🔰توي راه برگشت بد جوري حالم گرفته بود😔. وقتي رسيديم توي  پادگان نبود. ماها بوديم و يك پادگان خالي😞 !!!... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⚡️دانشجو بودی، #جوان بودی و بسيجي... اما چرا فقط تو #آسماني شدي و ما اسير زمينيم😔؟؟؟؟ ما هم مثل تو
🌺روایت برادر شهید دانشگر از #عللی که شهادت را نصیب عباس کرد: 🔴برادرم از کودکی بچه #هیئتی بود و عشق امام #حسین(ع) در دلش بود و هر جایی می‌دید مراسم سینه‌زنی برای سیدالشهدا(ع) برقرار است خودش را به آنجا می‌رساند. #شهید_عباس_دانشگر 🌷 #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
کلاً بنا بر این نبود که همیشه همدیگر را ببینیم . اصلاً برا خودم حرام می دانستم که او را ببینم ، چون
گاهی یک #حدیث یا جمله قشنگ که پیدا می‌کرد، با ماژیک می‌نوشت روی کاغذ📝 و میزد به دیوار،بعد در موردش با هم حرف می‌زدیم، هر کدام هر چه فهمیده بودیم می‌گفتیم آن جمله هم می‌ماند روی دیوار و توی ذهنمان #شهید_مهدی_زین_الدین 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گاهی یک #حدیث یا جمله قشنگ که پیدا می‌کرد، با ماژیک می‌نوشت روی کاغذ📝 و میزد به دیوار،بعد در موردش ب
2⃣8⃣4⃣ 🌷 🔰در ستاد لشگر بودیم. یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی با او صحبت می کرد👥. نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست. 🔰آن برادرم دائم می کرد و جوش می زد😠. آقا مهدی با نرمی و آرامش می کرد. یکهو دیدم این برادر ترک ما یک چاقوی🔪 ضامن دارد از جیبش درآورد😧، گرفت جلوی شهید زین الدین و با عصبانیت گفت: « یعنی این!» و چاقو را نشان داد. 🔰خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم می خندد😄. بامهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد👌. 🔰ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند✅. 🔰بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد یکی از گردانهای لشگر✌️! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#دلنوشته برای شهید شدن باید راه و رسم شهیدانه زیستن را آموخت با ما همراه شو حیف است بمیریم... #التماس_دعای_شهادت #شهیدمحمدرضا_دهقان🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
آیت الله مجتهدی تهرانی: اگر دیدید #نمازتان به شما #لذت نمیدهد،قبل تکبیر و شروع نماز بگویید"صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین"این نماز دیگر #عالی میشود 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے 0⃣4⃣ ⭕️ برای آنکه ظهور حضرت واقع شود چه شرایطی باید مهی
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے 1⃣4⃣ ⭕️آیا پس از ظهور و تشکیل حکومت حضرت ، امکان گناه کردن وجود دارد⁉️ نقش اختیار انسان چه می شود ⁉️ ✅ بعد از ظهور حضرت حجت عجل الله تعالي فرجه، مانند قبل از ظهور اختيار باقي است و براي انسان امكان گناه كردن مي باشد و اين مطلبي است مسلم از نظر ادله عقلي و نقلي. 👈1⃣ادله عقلي👇 ✅الف) انسان موجودي است كه ذاتا مختار در افعالش مي باشد كه يك امر وجداني است كه اگر انسان در خود تأمل كند اين مطلب را درك مي كند. ✅ب) يكي از اصول دين ما معاد است كه ما معتقديم قيامت براي تمام افراد از اول هستي تا به آخر حتي براي پيامبران و ائمه(ع) ثابت است و هيچ استثنائي در بين نيست و روشن است كه مسئله قيامت و ثواب و عقاب فرع صحت تكليف است و تكليف متفرع بر اختيار است. خداوند نسبت به بندگان خود رحيم تر از آن است كه آنان را به گناه مجبور سازد و سپس آنان را كيفر دهد. پس اگر معاد براي همه هست بايد اختيار هم براي همه باشد. 👈2⃣ادله نقلي ✅ خطابات در قرآن كريم يا با لفظ ناس (مردم) است مانند «يا ايها الناس» و يا با مؤمنين مانند «يا ايها الذين آمنوا» و لفظ ناس شامل تمام افراد مي شود و هيچ دليلي هم بر تخصص نداريم. و نسبت به خطاب «الذين آمنوا» يا افراد و انسانهاي پس از ظهور ايمان مي آوردند كه مشمول اين خطابات و تكاليف هستند و يا ايمان نمي آورند كه باز هم نشانگر اختيار و امكان گناه براي آنان است و هيچ دليلي بر تخصيص و خروج آن افراد از تحت اين خطابات نداريم. 📘منبع : کتاب آفتاب مهر 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
وداع آخر شهید رضا حاجی زاده با خانواده😭 🔹قابل توجه اونایی که میگن ما واسه پول میریم.. 🔻قیمت این لحظ
خیلی بهش حساس بودم. دوست داشتم فقط برای من باشد. #آخرین دفعه هم بهش گفتم: می‌خواهی بروی اجازه می‌دهم ولی باید یک #قول بدی☝️. پرسید: چه قولی⁉️ گفتم: عروس اول و آخرت #من باشم. خندید گفت: باشه. #شهید_رضا_حاجی_زاده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞ڪوفـيان بـا «ظهور» حسيـن(ع) و مـا بـا «غـيبـت» تـو #امـتحـان شـديــم، 💞بـہ راستے ڪداميڪ سخـت تـر اسـٺ!!! ظهور.... يـا غيــبـٺ؟! امیدغریب های تنها کجایی؟! 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh