#خاطرات_شهید
○ نماز شب علی هرگز ترک نمیشد، تا طلوع آفتاب نمیخوابید. میگفتم:«علیجان! بخواب خستهای!» میگفت:«کراهت دارد.» هیچگاه نمیتوانم حالات سیدعلی را هنگام نماز خواندن توصیف کنم.
●او همچون فردی ناتوان و فقیر به روی قبله مینشست، با گردنی کج با خشوع با خدای خویش راز و نیاز میکرد. سجدههای طولانی،حالات عرفانی و روحانی خاصی داشت. گاهی که نماز میخواند از پشت به او نگاه میکردم، میگفتم:«خوش به حالت سیدعلی! قامتت چون حضرت ابوالفضل (ع)، مظلومیت و ایثارت چون جدت امام حسین (ع) و سجدههایت چون امام سجاد (ع) است.»
○روضهی حضرت زینب خیلی در من تاثیر میگذاشت و تنفر مرا نسبت به یزیدیان بر میانگیخت، گفت: همیشه این تصور را داشتم که اگر در زمان امام حسین (ع) بودم حتما به یاری ایشان میرفتم.
●وقتی سیدعلی 15 سالش نشده بود و میخواست به جبهه برود من مخالفت میکردم و میگفتم:«نه؛ امکان ندارد، تو بچهای جلوی دست و پای رزمندگان را میگیری».
○سیدعلی از این حرفم ناراحت و افسرده شد، گفت: لحظهای به یاد روزهایی افتادم که آرزو داشتم در زمان امام حسین (ع) بودم و به آنان یاری میدادم. حس و حال علی هم برای شرکت در جبهه و یاری امام زمان خویش همین بود. اما من اجازه این کار را به او نداده بودم. لحظهای به خودم آمدم، پسر من که از علیاکبر (ع) امام حسین(ع) بالاتر نبود.
●برای همین با رفتنش به جنگ موافقت کردم. فقط برای این رفتن شرط گذاشتم که سیدعلی من تا شهادتش به آن عمل کرد.به او گفتم: «علی جان دوست دارم تا آنجا که میتوانی به کشورت خدمت کنی، تا آنجا که در توان داری از خاک و ناموست دفاع کنی و هر چه در توان داری از بعثیها بکشی، دوست ندارم خودت را بیجهت به کشتن بدهی و مفت کشته شوی. آنجا بچهگانه رفتار نکن.
○علی نگاهی به من کرد و بعد متوجه منظورم شد که هدفم خدمت بیشتر او به خلق خدا بود و گفت:«من تمام سعی خودم را میکنم که انشاالله هرچه در توان داشته باشم برای حفظ اسلام انجام بدهم. سعی من برای خدمت به دین اسلام است.
✍به روایت مادربزرگوارشهید
📎جانشین گردان مسلمابنعقیل لشگر ۲۵ کربلا
#سردار_شهید_سید_علی_دوامی🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۴۶/۱۰/۲ ساری ، مازندران ( ۲۱ رمضان)
●شهادت : ۱۳۶۷/۲/۱۸ شلمچه ، ( ۲۱ رمضان)
سن شهادت : ۲۱ سال
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#خاطرات_شهید
●یه شب نیمه هاى شب بود وبچه ها خوابیده بودن. ازصداى ناله یکى ازبچه ها بقیه بیدارشدن. یکى رفت بیدارش کرد گفت چیه سیدخواب بد دیدى؟ زد زیرگریه هرچى گفتن چی شده فقط گریه میکرد. تااینکه گفت خواب بى بى زینب دیدم. همه گفتن خوش بحالت اینکه گریه نداره.
●حالا بىبى چى گفت بهت؟
باگریه گفت بى بى فرمودن:
_ ما اهل بیت به شما بچه هاى شیعه افتخار میکنیم.
یهو دیدم دست راست بى بى خونى ودست چپ مبارکش سیاه وکبود. گفتم بى بى جان مگه ما بچه شیعه هاى حیدرى مرده باشیم که دستاى مبارکتون اینجور باشه. چی شده بى بى جان؟
ایشون فرمودن پسرم وقتى دشمن گلوله اى به سمت شما شلیک میکنه با دست راستم جلو اون گلوله رو میگیرم تابه شمانخوره واسه همین خونى شده
و زمانى که شما گلوله اى به سمت #دشمنان شلیک میکنین بادست چپ هدایتش میکنم تا به هدف بخوره واسه همین دست چپم کبودشده...
سه روزبعد سیدمصطفى حسینى که خواب حضرت زینب رو دیده بود #شهید شد.
#شهید_سیدمصطفی_حسینی🌷
#سالروز_شهادت
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌸 امامخمینی و شهید مدافعحرم
#محمدحسین_عطری رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔸رازِ نام|قبل از تولد، بخاطر مشکلی قرار بود محمدحسین سقط بشه، اما خواب دیدم توی دستهی عزاداری امامحسین(ع) هستم؛ محمدحسین هم به دنیا اومده و توی آغوشمه. به لطف خدا پسرم سالم بدنیا اومد و به برکت این خواب، اسمش رو محمدحسین گذاشتیم.
اهدایِ پسر|همیشه به مادرش میگفت: شما چهار پسر دارید، نمیخواهید یکی رو هدیه کنید؟ و آخر هم خودش هدیه شد به اسلام و انقلاب.
🕹 آمادهمون کرد|به مرور ما رو برا شهادتش آماده میکرد. قبل از تولد دخترمون یه CDگرفت که دختر شهیدناصری برا پدرش توی مراسمی متنی رو میخوند...بهم گفت: اگه دختردار شدم، اسمش رو زهرا میذارم تا بعد از شهادتم؛ اینجوری برام متن بخونه...
دخترمون زهرا ۱۴تیر۸۴ بدنیا اومد و طبق خواستهی پدرش توی مراسم ایشون، اشعار خودِ شهید پیرامون امامزمان(عج) و حضرت زینب(س) رو خواند.
#عروج
وقتی میخواست بره سوریه، مخالفتی نکردم؛ فقط گفتم: کمی نگران بچهها هستم که اذیت بشن... چون با هر بار مأموریت رفتن محمدحسین، بچههامون مریض میشدن. اما محمدحسین گفت:
بچههای من هم مثل طفلان شهدای کربلا... اگه نروم انگار به ندای هل من معین امام حسین(ع) پشت کردم... خلاصه محمدحسین رفت و بعد از ۴۰ روز حضور در سوریه؛
🌷 ۱۴خرداد۹۲؛ روز شهادت امامکاظم(ع) با زبان روزه به شهادت رسید.
#شهید_عطری
#شهدای_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#خاطرات_شهید
💠زهی خیال باطل
●| یک ماه بعد از نامزدی اش آمد پیش من؛ گفت «میخواهم به سوریه بروم»، قبلا هم چند بار به من گفته بود، بهش گفتم عباس سوریه رفتن تو با منه، من نمیخوام جوانی پیش من باشه که جنگ و خون و آتش را ندیده باشه؛ مطمئن باش بالاخره تو را میفرستم؛ اما چرا آنقدر اصرار میکنی که الان بروی؟
●عباس گفت «حاجی؛ من دارم زمینگیر میشم میترسم وابستگی من را زمینگیر کنه!». اصرار عباس آنقدر زیاد شد که گفتم عباس برو، وقتی گفتم برو، گل از گلش شکفت
●چون تازه داماد بود رفقای عباس در سوریه همقسم شده بودند که از او مراقبت کنند و او را سالم به ایران برگردانند. بعد از شهادتش، من به بچهها گفتم: زهی خیال باطل...!!! خداوند برای او نقشه کشیده بود؛ عباس درس عاشقی را چشیده بود و باید میرفت.
📎پ ن : شهیــدی ڪہ ماننـد مادرش زهــــــرا بین #در و #دیــوار
سوخت و پــــرڪشیـد .
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#سالروز_شهادت
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
خونِ خود را بر زمین میریزم تا شاید کسی به هوش بیاید، تا مگر وجدانی بیدار شود؛ ولی افسوس که منافعِ مادی و حبِ حیات، همه را به زنجیر کشیده است!
#سالروز_شهادت
#شهید_مصطفی_چمران🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم.
ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند.
تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم، و یا زخم بخوریم و به خاک بیفتیم؛
والا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.
#سالروز_شهادت مظلومانه شهید دکتر #بهشتی و ۷۲ تن از یارانش🌷
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
شهادت یک سردار با زبان روزه هنگام اذان گفتن🥀🥀
در روزهای قبل از شهادت، جلال حال و هوای دیگری داشت. حالات او واقعا عجیب بود.
همیشه قرآن ورد زبانش بود، روزانه حداقل یک ساعت قرآن می خواند. اکثر روزها را روزه می گرفت و هر روز به تکیه شهدا میرفت.
در یکی از همین روزها، قبل از این که برای آخرین بار به جبهه برود من و برادر کوچکش را به تکیه شهدا برد. آن روز بر مزار دوستانش میرفت و بسیار گریه میکرد. گویا دیگر تحمل نداشت.
شهادت آرزویش بود و یک هفته بعد در ایام قدر ماه مبارک رمضان در عملیات رمضان ۱۳۶۱ به آرزویش رسید.
#شهید_جلال_افشار #سالروز_شهادت🕊🌹
راوی: مادر شهید
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
همراه سردار رفته بودیم اصفهان ، مأموریت .
موقع بر گشتن ، بردمان تخت فولاد .
به گلزار شهدا که رسیدیم ، گفت : بچه ها ؛دوست دارین دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم ؟ !
گفتیم : چی از این بهتر سردار !
کفش هایش را در آورد ، وارد گلزار شد .
یکراست بردمان سر مزار شهید خرازی . گفت ، با یقین گفت : از این قبر مطهر دری به بهشت باز می شه .
نشستیم . موقع فاتحه خواندن ، حال و هوای سردار تماشایی بود .
توی آن لحظه ها هیچکدام از ما نمیدانستیم که این حال و هوا ، حال و هوای پرواز است ؛ به ده_روز نکشید که
خبر آسمانی شدن خودش را هم شنیدیم .
وصیت کرده بود حتما کنار شهید_خرازی دفنش کنند . دفنش هم کردند .
تازه آن روز فهمیدیم که بنا بوده از اینجا ، در دیگری هم به بهشت باز بشود !
#شهید_احمد_کاظمی🌷
#سالروز_شهادت
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 امروز شهادت علمدار کانال کمیل، هادی دلها، شهید #ابراهیم_هادی هست.
مثل دیشبی با رفقاش دور هم جمع شدن و قول شفاعت از هم گرفتن، و خودش ظهر امروز (۲۲بهمن) پر کشید که رفقاش رو شفاعت کنه.
وی بعد از ۵ روز مقاومت در روز جمعه، ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۱، در کانال کمیل به شهادت رسید و تا به امروز مفقودالاثر است.
شادی روح همـــه شهدا بخصوص آقا ابراهیم صلواتی هدیه کنیم.
#سالروز_شهادت💔
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
845.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوشا به سعادت اونی که در راه خداوند شهید میشه🌷
فیلم را باز کنید و صدای آسمانی شهید تورجی زاده را با لهجهی شیرین اصفهانی بشنوید🌱
به مناسبت #سالروز_شهادت
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷خاطره رهبر انقلاب از توصیه به شهید رئیسی درخصوص مراعات در انجام فعالیت و کار مداوم.
۱۴۰۴/۲/۳۰
#سالروز_شهادت 🥀
#شهید_جمهور
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#شهید_محسن_حججی:
#سالروز_شهادت🕊
✍🏻 «امام_زمان ارواحنافداه منتظر شماست؛
قلب خود را پاک ڪنید و همچنان محڪم و
استوار بر عقیده و ایمان خود باشید و
زمان را برای ظهور حضرتش آماده و مهیا سازید...!
مگرنمیبینی ڪه ظلم سراسر گیتی را
فرا گرفته ومهدی فاطمه
ارواحنافداه سرباز می طلبد»
"از ولایت_فقیه غافل نشوید
و بدانید که من به این یقین رسیدم
که امام خامنه ای نائب بر حق امام زمان است.
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯