شهید محمدرضا تورجی زاده
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 📨 #قسمت_پنجاه_و_هفتم خيلي ناراحت بودم. بسياري از اعمال خوب من از بين رفت
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
📨 #قسمت_پنجاه_و_هشتم
↩️ بازگشت
کمتر از لحظهاي ديدم روي تخت بيمارستان خوابيده ام و تيم پزشكي مشغول زدن شوك برقي به من هستند. دستگاه شوك را چند بار به بدن من وصل كردند و به قول خودشان؛ بيمار احيا شد.
روح به جسم برگشته بود، حالت خاصي داشتم. هم خوشحال بودم كه دوباره مهلت يافته ام و هم ناراحت بودم كه از آن وادي نور، دوباره به اين دنياي فاني برگشته ام. 🔄
پزشكان بعد از مدتي كار خودشان را تمام كردند. در واقع غده خارج شده بود و در مراحل پاياني عمل بود كه من سه دقيقه دچار ايست قلبي شدم. بعد هم با ايجاد شوك، مرا احيا كردند.
من در تمام آن لحظات، شاهد كارهايشان بودم. پس از اتمام كار، مرا به اتاق مجاور جهت ريكاوري انتقال داده و پس از ساعتي، كم كم اثر بيهوشي رفت و درد و رنجها دوباره به بدنم برگشت.
حالم بهتر شد و توانستم چشم راستم را باز كنم، اما نميخواستم حتي براي لحظه اي از آن لحظات زيبا دور شوم.
من در اين ساعات، تمام خاطراتي كه از آن سفر معنوي داشتم را با خودم مرور ميكردم.
چقدر سخت بود. چه شرايط سختي را طي كردم. من بهشت برزخي را با تمام نعمتهايش ديدم.
من افراد گرفتار را ديدم. من تا چند قدمي بهشت رفتم.🌳🪴🎋
ادامه دارد ....
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯