eitaa logo
شہید مدافع حرمـ امیر لطفے🇵🇸
806 دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
58 فایل
کانال رسمی"❤️شهید امیر لطفی❤️" مدافع حرم حضرت زینب سلام الله متولد:1365/7/27 تهران شهادت:1394/9/29 حلب مزار:بهشت زهرا قطعه ۲۶ ردیف ۷۲ شماره ۲۰🕊 کپی مطالب با ذکر صلوات برای ظهور امام زمان "عج" جایز است💚
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم رب الشهداءوالصدیقین» نــام : احمد نـام خـانوادگـی : کاظمی نـام پـدر : عشقعلی تـاریخ تـولـد : ۱۳۳۷/۰۵/۰۲ مـحل تـولـد : نجف آباد سـن : ۴۷ سـال دیـن و مـذهب : اسلام شیعه وضـعیت تاهل : متاهل شـغل : پاسدار مـلّیـت : ایران دسـته اعـزامـی : سپاه پاسداران golzar.info 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد @Shahid_Amir_Lotfi_313
برگی از زندگی حاج احمد سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی در سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود و همچون سایر جوانان، سرگرم تحصیل گردید. با پیدایش جرقه های انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود، در اوایل سال ۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی بی امان، دشمنان داخلی انقلاب را منکوب نماید. او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه های نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه های جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوان بعثی در سِـمت هایی چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت. https://shahidkazemi.ir/ 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد @Shahid_Amir_Lotfi_313
شهید احمدکاظمی یکی از تاکتیکی‌ترین و خلاق‌ترین فرماندهان سپاه بود به صورتی که برنامه‌ریزان عملیات‌های مختلف با اتکای به هوش و توان اجرایی او، سخت‌ترین و پیچیده‌ترین طرح‌ها را برای نبرد با دشمن ارائه داده و بن‌بست‌ها را رفع می‌ساختند. به صورتی که نقش مؤثر و فرماندهی ایشان و هم‌رزمان شهیدش در عملیات‌های «بیت‌المقدس ۱، فتح‌المبین ۲، رمضان ۳، والفجر ۸، کربلای ۵ و ...» بارها طعم تلخ شکست را بر کام صدام و لشکریانش ریخت. حاج احمد در طول جنگ هشت ساله بارها تا مرز شهادت پیش رفت و ۴۵ درصد جانبازی ایشان ره‌آورد دوران خون و حماسه است. YJC.ir 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد @Shahid_Amir_Lotfi_313
حضور در لبنان احمد کاظمی‌ پس از پیروزی انقلاب، به اتفاق یک گروه ۵۰۰ نفری به سرپرستی شهید محمد منتظری جهت فراگیری آموزش‌های چریکی و مقابله با اشغالگران قدس به صف مبارزین جبهه‌های جنوب لبنان پیوست و تا پایان سال ۱۳۵۸ در آن خطه ماند.[۱] حضور فعال در جنگ تحمیلی احمد در سال ۱۳۵۹ همراه با سردار شهید غلامرضا صالحی در قالب یک گروه ۶۰ نفری در اواخر اردیبهشت‌ماه از نجف‌آباد عازم کرمانشاه و سپس سنندج شد و حدود هفت ماه با جدیت در عملیات‌های پاکسازی به مقابله با فتنه ‌انگیزان پرداخت و در یکی از این عملیات‌ها در روستای «افراسیاب» در منطقه‌ دیواندره از ناحیه‌ پا مجروح و به شهر خود منتقل شد و هنوز زخم‌هایش التیام نیافته بود که در اواسط آذرماه همراه با یک گروه ۵۰ نفری در جبهه‌های آبادان حضور یافت و فرماندهی یکی از مناطق عملیاتی به عهده‌اش سپرده شد که نقش مؤثری در این منطقه و سپس عملیات شکست حصر آبادان ایفا کرد. گروه ۵۰ نفره همره احمد کاظمی هسته اولیه تشکیل لشکری می‌شود که بعدها یکی از قوی ترین لشکرهای ایران با نام لشکر ۸ نجف اشرف می‌شود. احمد کاظمی که در ابتدای جنگ جوانی ناشناخته بود، در سال‌های بعد تبدیل به فرمانده‌ای قوی و تاثیرگذار می‌شود تا جایی که در جریان عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر، لقب فاتح خرمشهر را به او می‌دهند و او اولین فرماندهی بود که خبر آزاد سازی خرمشهر را از طریق بیسیم اعلام می‌کند. از جمله فعالیت‌های برجسته حاج احمد در دوران دفاع مقدس می‌توان به تثبیت «تیپ ۸ نجف اشرف» اشاره کرد. وی با جمع‌کردن انسان‌های بزرگی پیرامون خود این تیپ را سازمان‌دهی کرد و در اثنای جنگ، استعداد آن را تا سطح لشکر ارتقا داد و آن را به یکی از مانوری‌ترین یگان‌های دفاع مقدس مبدل ساخت. احمد کاظمی بخش عمده‌ای از تجهیزات و جنگ‌افزارهای مورد نیاز این لشکر خط‌ شکن را از غنایم به دست‌آمده از دشمن در نبردهای مختلف تأمین می‌کرد. وی در بیشتر عملیات‌ها و نبردهای مهم برای بیرون ‌راندن دشمن از خاک پاک میهن حضوری فعال و تأثیرگذار داشت و کم‌تر عملیاتی را می‌توان نام برد که نام حاج احمد در حماسه‌ آن ثبت نشده باشد. ahlolbait.com 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد
بسم الله الرحمن الرحيم الله اكبر اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان علياً ولي الله اعوذ بالله من الشيطان رجيم صدق الله العلي العظيم السلام عليكم و رحمه الله و بركاته بسم الله الرحمن الرحيم خداوندا فقط مي خواهم شهيد شوم شهيد در راه تو، خدايا مرا بپذير و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزي شهادت مي خواهم كه از همه چيز خبري هست الا شهادت، ولي خداوندا تو صاحب همه چيز و همه كس هستي و قادر توانايي، اي خداوند كريم و رحيم و بخشنده، تو كرمي كن، لطفي بفرما، مرا شهيد راه خودت قرار ده. با تمام وجود درك كردم عشق واقعي تويي و عشق شهادت بهترين راه براي دست يافتن به اين عشق. نمي دانم چه بايد كرد، فقط مي دانم زندگي در اين دنيا بسيار سخت مي باشد. واقعاً جايي براي خودم نمي يابم. هر موقع آماده مي شوم چند كلمه اي بنويسم، آنقدر حرف دارم كه نمي دانم كدام را بنويسم، از درد دنيا، از دوري شهدا، از سختي زندگي دنيايي، از درد دست خالي بودن براي فرداي آن دنيا، هزاران هزار حرف ديگر، كه در يك كلام، اگر نبود اميد به حضرت حق، واقعاً چه بايد مي كرديم. اگر سخت است، خدا را داريم اگر در سپاه هستيم. خدا را داريم اگر درد دوري از شهداي عزيز را داريم، خدا را داريم. اي خداي شهدا، اي خداي حسين(ع)، اي خداي فاطمة زهرا(س)، بندگي خود را عطا بفرما و در راه خودت شهيدم كن، اي خدا يا رب العالمين. راستي چه بگويم، سينه ام از دوريِ دوستانِ سفركرده از دردِ ديگر تحمل ندارد. خداوندا تو كمك كن. چه كنم فقط و فقط به اميد و لطف حضرت تو اميدوار هستم. خداوندا خود مي دانم بد بودم و چه كردم كه از كاروان دوستان شهيدم عقب مانده ام و دوران سخت وسخت را بايد تحمل كنم. اي خداي كريم، اي خداي عزيز و اي رحيم و كريم، تو كمك كن به جمع دوستان شهيدم بپيوندم. چه بدم و اي خدا تو رحم كن و كمك كن. بدي مرا مي بيني، دوست دارم بنده باشم، بندگي ام را ببين. اي خداي بزرگ، رب من، اگر بدم و اگر خطا مي كنم، از روي سركشي نيست، بلكه از روي ناداني مي باشد. خداوندا من بسيار در سختي هستم، چون هر چه فكر مي كنم، مي بينم چه چيز خوب و چه رحمت بزرگي از دست دادم. ولي خداي كريم، باز اميد به لطف و بزرگي تو دارم. خداوندا تو توانايي. اي حضرت حق، خودت دستم را بگير، نجاتم بده از دوري از شهدا، كارِ خوب نكردن، بندة خوب نبودن،... ديگر... حضرت حق، اميد تو اگر نبود پس چه؟ آيا من هم در آن صف بودم. واي چه روزهاي خوشي بود وقتي به عكس نگاه مي كنم. از دردِ سختي كه تمام وجودم را مي گيرد ديگر تحمل ديدن را ندارم. دوران لطف بي منتهاي حضرت حق، دوران جهاد، دوران عشق، دوران رسيدن آسان به حضرت حق، واي من بودم نفهميدم، واي من هستم كه بايد سختي دوران را طي كنم. الله اكبر خداوندا خودت كمك كن خداوندا تو را به خون شهداي عزيز و همة بندگان خوبت قسم مي دهم، شهادت را در همين دوران نصيب بفرماييد و توفيق ام بده هر چه زود تر به دوستان شهيدم برسم، انشاء الله تعالي. «منزل ظهرجمعه 6/4/82 » navideshahed.com 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد @Shahid_Amir_Lotfi_313
ما سینه زدیم بی صدا باریدند 🌿 از هرچه که دم زدیم آنها دیدند 🌿 ما مدعیان صف اول بودیم 🌿 از آخر مجلس شهدا را چیدند 🌿