📌گفت و گوی روزنامه جوان، با پدر شهید مدافع حرم #حمید_قاسمپور 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
📝روزنامه جوان، در جدیدترین مطلب مطلب خود در موضوع ایثار و شهادت و جدیدترین شماره خود، مصاحبه ای با پدر شهید قاسمپور در مورد شهید مدافع حرم حمید قاسمپور را، منتشر کرده است.
🔶 این گفت و گو را در کانال مشاهده نمائید👇🏻👇🏻
🔹مشاهده متن کامل مصاحبه در پایگاه اطلاع رسانی خاطرات شهدای آباده
🔺http://seddiqin.blog.ir/post/158
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
📝روزنامه جوان، در جدیدترین مطلب مطلب خود در موضوع ایثار و شهادت و جدیدترین شماره خود، مصاحبه ای با پدر شهید قاسمپور در مورد شهید مدافع حرم حمید قاسمپور را، منتشر کرده است.
🔹مشاهده متن کامل مصاحبه در پایگاه اطلاع رسانی خاطرات شهدای آباده
🔺http://seddiqin.blog.ir/post/158
در این گفت و گو می خوانیم:
⭕️ سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: #شهید_حمید_قاسم_پور متولد سال ۱۳۷۲ و جزو اولین شهدای مدافع حرم استان فارس و #شهرستان_آباده است که سال ۱۳۹۴ به عنوان نیروی داوطلب #بسیجی به سوریه اعزام شد و طبق خوابی که دیده بود، در بیابانهای خانطومان سوریه به شهادت رسید. از آنجا که تروریستهای سلفی به پیکر بیجان حمید هم رحم نکردند و جگرش را از تنش بیرون کشیدند، شهید قاسمپور به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شده است. آنچه میخوانید حاصل همکلامی ما با مجید قاسمپور پدر شهید است که از نظرتان میگذرد.
◾️چند فرزند دارید و حمید فرزند چندم خانواده بود؟
چهار فرزند داشتم. حمید فرزند اولم بود که ۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۲ به دنیا آمد.
▫️گویا خودتان هم سابقه جبهه دارید؟
بله. بنده در عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو در واحد تخریب تیپ قمر بنیهاشم (ع) سه ماه حضور داشتم. آنجا به دشمن خیلی نزدیک بودیم و تیر مستقیم دشمن به پا و کتف دست راستم اصابت کرد. بعد از عملیات ماندیم تا جلوی تک دشمن را بگیریم. رفتیم پلی را منفجر کردیم تا ارتباط دشمن با نیروهایمان قطع شود. میدان مینی آنجا بود که من آنجا زخمی شدم.
🔺شغل حمیدآقا چه بود و چه سالی به سوریه اعزام شد؟
حمید دانشجوی ترم آخر کارشناسی حقوق بود. مثل خود من بسیجیوار به جبهه رفت. زمستان ۱۳۹۴ به #سوریه اعزام شد و ۱۳ فروردین ۹۵ در خانطومان حلب شهید شد. پیکرش معجزهوار بهدست ما رسید. ۱۳ فروردین ۹۵ که #خان_طومان سقوط کرد، حدود یک ساعت دشمن به خاکریز ما ورود کرده بود. حرامیها بالای سر حمید رسیده بودند و در حرکت خبیثانهای جگرش را از بدنش بیرون کشیده بودند. همین باعث شد حمید در بین شهدای مدافع حرم به حمزه شهدای حرم معروف شود. کمی بعد نیروهای کمکی ما میرسند و دشمن دوباره عقبنشینی میکند و حتی فرصت نمیکند جنازه نیروهای خودش را که در چند متری پیکر حمید بودند به عقب برگرداند. کمی بعد خانطومان را بچههای مازندران از بچههای لشکر ۱۹ استان فارس تحویل میگیرند. طی آتشبسی که صورت گرفته بود و در واقع حیله دشمن بود، خانطومان به دشت کربلا تبدیل میشود و ۱۶ دلاور مازندرانی ۲۵ روز بعد از شهادت حمید در همین سرزمین به شهادت میرسند.
▪️چقدر طول کشید تا پیکر فرزندتان به ایران منتقل شود؟
۱۳ فروردین که حمید شهید میشود، آن روز درگیری تا تاریکی هوا ادامه پیدا میکند. در تاریکی شب پیکر حمید را پیدا نمیکنند تا اینکه بعد از نماز صبح پیدا میشود و روز 19 فروردین ۹۵ در گلزار شهدای شهرستان آباده به خاک سپرده شد.
🔹اخلاق و رفتار حمیدآقا از بچگی چطور بود و چه شد که تصمیم گرفت به سوریه برود؟
اخلاق و معرفت حمید را باید از مردم بپرسید. واقعاً مرام و ادب حمید زبانزد خاص و عام بود. نه فقط ایشان بلکه شهدای دیگر هم اینگونه بودند. فوقالعاده ولایتمدار و مهمتر از همه ادبش نسبت به بزرگترها و خانواده نمونه بود. انصافاً هرچه در سیره مردان نیک و اولیای خدا مطالعه کردم در وجود این بشر دیدم، چون من مجروح جنگ تحمیلی بودم حمید از خدمت سربازی معاف بود. از زمانی که وارد مقطع راهنمایی شد مرتب به بسیج میرفت و بسیجی فعال بود. کار فرهنگی در مدارس و یادواره برای شهدا را بر عهده میگرفت و به واسطه این کارها شاخص شده بود. در حدی که دوره دبیرستان اکثر آموزشهای بسیج را دیده بود. سال ۹۱ دوره #فرماندهی_دسته را با موفقیت گذرانده بود. کارش به جایی رسیده بود که در #گردان به عنوان مربی اسلحهشناسی و تاکتیک نظامی فعالیت میکرد. گاهی اوقات میگفتم پسرم شما از دوستان پاسدار و نظامی بیشتر پوتین به پا داری. میگفتم چرا اینقدر آموزش میبینی؟ میگفت لازم میشود. بعدها، یعنی یکسال قبل از شهادتش، زمزمه رفتن سوریه داشت.
🔸غیر از خود شما، در اقوام هم خط رزمندگی و شهادت وجود داشت؟
پدر همسرم #شهید_باباجان_قربانی از شهدای #دفاع_مقدس هستند. خانوادگی صابون جنگ به تن ما خورده بود. من و مادرش که در کودکی با شیون مردم متوجه شد پدرش به شهادت رسیده، خوب میدانستیم جنگ چیست. وقتی حمید حرف از رفتن به سوریه میزد ما میدانستیم کجا میرود و چه خبر است. گاهی مادرش میگفت حمید ما دینمان را به اسلام ادا کردیم، اما حمید میگفت مامان بهخاطر اینکه آقاجان شهید شد و بابا مجروح شد شما حرف از ادای دین میزنید؟ نه این سعادتی بود که نصیبتان شد. دنبال این بود که دل ما را به دست بیاورد. چند ماه قبل از رفتنش متوجه شدیم رفتنش حتمی است.
🔳یعنی ابتدا مخفیانه اقدام به اعزام کرده بود؟
دو، سه سالی که پسرم اربعین به زیارت امام حسین (ع) میرفت با روابط عمومی بالایی که داشت پیگیر اعزام به سوریه شده بود. آن موقع سخت میگرفتند مخصوصاً برای نیروهای بسیجی. با دوستان حشدالشعبی عراق در مسیر پیادهروی اربعین رفیق شده بود. با بچههای سپاه بدر و جیشالمهدی و مبارزین عراقی ارتباط گرفته بود و آخرین کربلایی که رفت رسماً از ما خداحافظی کرد. گفت من به عراق میروم تا با حرامیها بجنگم. گفتم به چه عنوانی میخواهی بروی؟ به فرض بروی و آنجا بمانی، باید نیروی سازماندهیشده باشی. خیلی راحت جواب داد بابا حرامیهایی که از گوشه و کنار دنیا جمع شدند و آمدند مقدسات ما را مورد هدف قرار دادند، مردم و شیعیان را قتل عام میکنند چطور سازماندهی شدند؟ ما هدفمان این است که با آنها بجنگیم و خدا میداند نیتمان چیست. چه لزومی دارد تحت نام ایرانی بجنگیم یا عراقی. موقعی که این حرفها را میزد پیش خودم گفتم او واقعاً رزمنده بدون مرز است. همین طور هم بود. حمید خداحافظی کرد و رفت.
🔸ایشان که به عراق رفتند چطور سر از سوریه درآوردند؟
سفر حمید چند روز بیشتر طول نکشید. گفت پیش دوستان عراقی میمانم اگر شد یک سفر ۴۰ روزه هستم و بعد میآیم. گفتم توکل بر خدا. چند روزی گذشت و برگشت. موقعی که آمد فکر کردم منصرف شده است. گفتم حمید به سلامتی آمدی، جریان چیست؟ حرفهایی زد که در طی مصاحبه نمیشود بیان کرد. گفت بابا من برگشتم تا به سوریه بروم. گفتم با چه خاطرجمعی چنین حرفی میزنی؟ گفت بابا به من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم. میگفت یک روز قبل از اذان صبح در بینالحرمین راه میرفتم، بعد اذان به حرم حضرت عباس (ع) رفتم. خیلی دور ضریح خلوت بود. با قمر بنیهاشم (ع) عهد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم. مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم. عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفت. حمید گفت بابا شما هم دعا کنید قسمتم شود. خلاصه ورودش به دفاع از حرم حضرت زینب را از قمر بنیهاشم گرفت. دو، سه ماهی گذشت که اسباب رفتنش فراهم شد. شب قبل از رفتنش خانه فضای سنگینی داشت، آنموقع اعزام نیرو آشکار نبود و حفاظتی و امنیتی برخورد میشد. مردم آنچنان نمیدانستند چه خبر است. وقتی حمید شهید شد برادرم گفت جنگ که نیست حمید چرا شهید شد؟ به ما میگفتند چرا به ما نگفتید بدانیم. واقعاً اصرار خودش این بود کسی نفهمد.
🔸لحظات خداحافظی چطور گذشت؟
شب خداحافظی من و مادر و سه برادر و خواهر کوچکش بودیم. فضای خانه خیلی سخت و سنگین بود. حمید بچه اولم بود، با من مثل برادر بود. مردم که ما را در خیابان و محافل میدیدند میگفتند برادر هستید. خیلی غمانگیز بود به خودم اجازه ندادم در منزل از او خداحافظی کنم. مادرش سه بار او را از زیر قرآن رد کرد و بار سوم گفت حمیدآقا پولی از جیب خودت صدقه بگذار. حمید صدقه گذاشت روی سینی قرآن. مادرش که قرآن را روی سر حمید گرفته بود نتوانست تا ایوان خانه دنبالش برود. طاقت نیاورد و توی سالن نشست. وقتی وضعیت را اینطور دیدم به خودم اجازه ندادم حمید را در آغوش بگیرم و با او خداحافظی کنم. توی دلم میگفتم #حسرت_دیدار ما تا قیامت میماند، ولی باز طاقت نیاوردم. حمید هم طاقت نیاورد. رفت بیرون و منتظر خداحافظیام ماند. گفتم پسرم در پناه خدا و دستی تکان دادم. وقتی حمید در حیاط را بست به بچهها گفتم کارتهای بانکی و رمزهایم دست حمید بود کاش میپرسیدم. پسر کوچکم گفت داداش توی سررسید این موارد را برای شما نوشت. بالاخره به هر بهانهای از خانه بیرون زدم. دیدم حمید ماشین را روشن کرده و از خانه همسایه گذشته، اما همان جا منتظر من مانده است. کنار من آمد و همدیگر را در آغوش گرفتیم. لحظه سختی بود. وقتی که رفت میدانستم حسرت دیدنش به دلم خواهد ماند.
🔻از شهادتشان چطور باخبر شدید؟
حدود سه، چهار شبانهروز میدانستم حمید شهید شده و دلم آشوب بود. بستگان همه آمده بودند خانه داییحمید. فرمانده سپاه هم آمده بود. وقتی دیدم همه آمدند متوجه شدم. من خواب شهید شدن حمید را دیده بودم و قبل از رفتنش به او گفته بودم. روز ۱۳ فروردین که مردم برای تفریح به دامن طبیعت میروند و شاد هستند خانواده ما پریشان و نگران بودند. لحظهای که فهمیدیم درگیریشان با تکفیریها زیاد شده آتشی در دلمان برپا شد، حسی به ما میگفت خبری میشود. آخرین تماسی که با حمید داشتم ۱۱ فروردین بود. به من گفته بود نیروی کمکی که آمد و خط را تحویل دادند تا ۱۵ فروردین برمیگردم. با این وجود آمادگی داشتیم که خبر شهادتش را بشنویم. بستگان را که دیدم فهمیدم حمید شهید شده و آیه انا لله و انا الیه راجعون را خواندم.
☑️سخن پایانی؟
حمید بیشتر از فرزندان دیگرم در زندگیام حضور دارد. خداوند میفرماید کسی که #شهید میشود من خونبهایش میشوم. بعد از شهادتش، به عینه حضورش را دیدیم. من سه فرزند دیگر دارم، اما حمید را زندهتر میدانم. اصلاً فکر نمیکنیم حمید در جمع ما نیست. حمید آنقدر زنده است که به واسطه او زنده شدیم و باب دیگری به روی ما باز شد. نه ما که هر کس با او ارتباط داشت میگوید عکسش را که میبیند دلدادهاش میشود. شایستگی و سعادتی که نصیب حمید شد بهرغم سن کمش کار برای شهدا بود. همه دعا میکنند خدا طول عمر بدهد، من فکر میکنم فقط طول عمر مهم نیست، وسعت و برکت عمر بهتر است. حمید در سن 23 سالگی شهید شد و یکی از جوانترین شهدای مدافع حرم ایران است. نمایندگی رسمی مؤسسه علمی رزمندگان را در آباده داشت و کارهای فرهنگی زیادی میکرد. این شایستگی و سعادت را خدا برای کاری که پسرم برای شهدا میکرد به او داد. عاقبت بهخیریاش به خاطر شهدا بود.
📌منبع: روزنامه جوان / گفت و گو از: زینب محمودی عالمی
☑️لینک خبر در روزنامه جوان:
https://www.javanonline.ir/fa/news/1011793
🔹مشاهده در پایگاه اطلاع رسانی خاطرات شهدای آباده
🔺http://seddiqin.blog.ir/post/158
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
شهیدحمیدقاسمپور🇵🇸🇮🇷🇱🇧
📝روزنامه جوان، در جدیدترین مطلب مطلب خود در موضوع ایثار و شهادت و جدیدترین شماره خود، مصاحبه ای با پ
⬅️با تشکر از روزنامه جوان و آقای دکترعبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه، خانم زینب محمودی عالمی سرویس ایثار و مقاومت، و برادر مجتبی کرمی جهت هماهنگی
✅روزنامه جوان، نسخه 1 مرداد 1399، صفحه ایثار و مقاومت
📝روزنامه جوان، در جدیدترین نسخه خود در صفحه ایثار و شهادت به سراغ پدر شهید مدافع حرم، حمید قاسمپور رفته و گفت و گویی مفصل با وی در خصوص شهید حمید قاسمپور داشته است.
🔶 این گفت و گو را در لینک های زیر مشاهده نمائید👇🏻👇🏻
🔹مشاهده در پایگاه اطلاع رسانی خاطرات شهدای آباده
🔺http://seddiqin.blog.ir/post/158
☑️لینک خبر در روزنامه جوان:
https://www.javann.ir/004FDF
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
🔻عملیات مرصاد به روایت سردار فضلی
🔹از مصادیق درخشش سردار فضلی ،حضور نقش آفرین او درعملیات «مرصاد» است که منافقین در۵ مرداد۶۷، دست در دست صدام، به خیال خام خود،به ایران اسلامی ، حمله کردند و امروز، پس از ۳۲سال، جریان نفاق همچنان به شرارت علیه ملت ایران مشغولند.
🔹از بازجویی اسراء منافقین مشخص شد که آنان در خیال خود قصد داشتند با تصرف بایگاه هلیکوپتری ارتش، سوار بر هلیکوپترها به تهران پرواز و با هجوم به زندان اوین، منافقین زندانی را آزاد نمایند و پس از آن با حمله به جماران، امام را شهید و کار جمهوری اسلامی را یکسره کنند که عنایت الهی شامل حال رزمندگان اسلام شد و با سرکوب منافقین، برگ زرین دیگری بر تاریخ افتخارات ملت ایران افزوده شد.
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
🍃 چه سهل است با زبان «یا لیتنا كنا معكم» گفتن و چه سخت است تا پای جان در ركاب #حسین ایستادن.
💔 ای دل، صحرای بلا به وسعت تاریخ است و تا مؤمنین را به بلایی #كربلایی نیازمایند، رها نمیكنند.
"شهید سید مرتضی آوینی"
✅ @aviny_quote
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
🌷 #روز_عرفه...
🔰حاج مجتبایِ عزیز یکصدمین روز است که حسرت دیدار روی ماهت به دلمان مانده و عجیب دلتنگ صدای خس خس نفسهای خسته ات هستیم 😭 ...
💠البته خِس خِس سینه که نه ، بلکه برای گوش های شنوا نجوای عاشقانه ای که در طول این سال ها شهادت و وصال یاران را فریاد میزد ...
🤲🏻 💫شب های عرفه، سوزِ راز و نیاز و مناجاتت دیدنی تر از همیشه بود و سرانجام، در عرفه ی سال قبل دعای شما و حاج قاسم عزیز مستجاب شد و امسال در اولین عرفه ای که جسم نورانی شما و سردارِ مقاومت در بین ما نیست مزد سال ها جهادتان را گرفتید و با دوستان شهیدتان امشب میهمان اباعبدالله الحسین علیه السلام هستید ...
🌹خوشا به حسن عاقبتتان ...
🙏🏻امشب در جوار سیدالشهداء دستی به دعای خیر بردارید تا ما هم مثل شما پاکیزه پذیرفته شویم ...
🌹تقدیم به ارواح مطهر و نورانی شهیدان صلوات
🔺 سردار شهید حاج مجتبی ضیائی
https://eitaa.com/joinchat/95813686C711d1f84b7
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
🔸 عکس دعای عرفه در پشت بام حرم مطهر سیدالشهدا علیه السلام
🌷شهدای مقاومت، سردار حاج قاسم سلیمانی، شهید حاج ابومهدی مهندس
☑️ سال 2015 میلادی
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
🔶 از قافله های شهدا جاماندیم
رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم
🔶 افسوس که در زمانه دلتنگی
مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم
🔹عکس: #گلزار_شهدای_آباده
🔻هدیه به روح پاک #شهدای_دفاع_مقدس و شهدای #مدافع_حرم و شهدای #مدافع_سلامت صلوات
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
شهیدحمیدقاسمپور🇵🇸🇮🇷🇱🇧
🔻شب های جمعه، این حوالی ⏱ #ساعت 1:20 بامداد ... 💔 به وقت شھادت #حاج_قاسم😭😪 🍃 #بی_تو_سخته 🔸 #شب_جمعه
🔻داغی که کهنه نمی شود ....
شب های جمعه، این حوالی
⏱ #ساعت 1:20 بامداد ...
💔 به وقت شھادت #حاج_قاسم😭😪
🌷هدیه به روح تمامی شهدا فاتحه و صلوات
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
🔺 سردار دِل ها:
🔶 #ما_ملت_امام_حسینیم
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
☑️ شب اول #محرم 1442 ، مصادف با 1399
🔹 مسجد امام زمان(علیه السلام) آباده
به یاد سردار دل ها و شهید مدافع حرم #حمید_قاسمپور
🔺 #ما_ملت_امام_حسینیم
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
☑️ امسال هم جای خالی شهید مدافع حرم، حمید قاسمپور، در ماه عزای سید و سالار شهیدان حس می شود. به یاد تمام شهدا که همه عزادار و خادم سیدالشهدا بودند.
☑️ شب هشتم محرم 1442 #به_یاد_شهید_حمید_قاسمپور
🔺 #ما_ملت_امام_حسینیم
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor
هدایت شده از شهیدحمیدقاسمپور🇵🇸🇮🇷🇱🇧
✔️امشب، شب هشتم محرم...
🔺شب حضرت علی اکبر (علیه السلام)
به یاد شُهدا...
💠 و بھ یاد بسیجی دلاور، شهید مدافع حرم حمید قاسمپور
#اولین_شهید_مدافع_حرم_شمال_فارس
#خط_شکن✌️
🔺کانال شهید مدافع حرم حمید قاسمپور
@Shahid_Qasempor
هدایت شده از شهیدحمیدقاسمپور🇵🇸🇮🇷🇱🇧
📸صدها جوان ما فدای علی اکبر حسین (علیهالسلام)
رهبر معظم انقلاب:
🔹جوانان شهيد ما در راه آرمانها جان خودشان را فدا كردند... صدها جوان ما ارزش على اكبر حسين را ندارند.
🔹هزاران و ميليونها انسان ارزش سيد الشهدا را ندارند. اگر امام حسين آن روز فدا نمىشد اسلام در اين چهارده قرن نمىماند.
🔹http://seddiqin.blog.ir/post/112
🔺کانال شهید مدافع حرم حمید قاسمپور
@Shahid_Qasempor
شهیدحمیدقاسمپور🇵🇸🇮🇷🇱🇧
✔️امشب، شب هشتم محرم... 🔺شب حضرت علی اکبر (علیه السلام) به یاد شُهدا... 💠 و بھ یاد بسیجی دلاور، شهی
🎵 فایل صوتی، روایتی از وداع شهید حمید قاسمپور و ... 👇🏻👇🏻👇🏻
روایت_پدر_شهید_مدافع_حرم_حمید_قاسمپور.mp3
8.12M
☑️روایتی از وداع و بدرقه شهید حمید قاسمپور، شب سفر کردن به سوریه، به نقل از پدر شهید قاسمپور (انتشار در این کانال برای اولین بار)
🔺این خاطره و روایت در شب هشتم محرم سال 1395، در هیئت عاشورائیان منتظر، توسط پدر شهید قاسمپور بیان شده است.
⚫️ کانال شهید مدافع حرم حمید قاسمپور
@Shahid_Qasempor
🏴🎥 کلیپ کوتاه، #باید_رفت
💠 به یاد شهید مدافع حرم حمید قاسمپور
🔺 با مداحی حاج مهدی رسولی
و شامل تصاویری از شهید حمید قاسمپور 👇👇👇👇
.
🔺کانال شهید مدافع حرم حمید قاسمپور
@Shahid_Qasempor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #باید_رفت
☑️ باید رفت، باید دنبال پرچمت تا ابد رفت
باید موند، باید پای این روضه ها تا ابد موند
◾️سفر بخیر جوونی که شدی عاقبت بخیر
به مقصدت رسیدی مثل زهیر
🔸یه عده دست و پا زدن که کربلا نرن
یه عده دست و پا دادن تو راه کربلا
🔺ایشالا روز واقعه بهونه گیر نشیم
ایشالا جا نمونیم از سپاه کربلا
🏴 #ما_ملت_امام_حسینیم
🌹 به یاد شهید مدافع حرم، #حمید_قاسمپور
❤️ هدیه به روح پاک شهدای مدافع حرم، و شهید حمید قاسمپور صلوات
🌍کانال فرماندھ شھید مدافع حرم حمید قاسمپور
@shahid_Qasempor