eitaa logo
شهید‌مدافع‌وطن‌امیر‌سلیمانی
237 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
149 فایل
شهید‌امیر‌سلیمانی متولد:۱۳۷۸/۸/۲ تاریخ شهادت:۱۳۹۹/۲/۳ محل تولد:ارومیه محل‌شهادت:مرز‌ارومیه وضعیت‌تاهل:مجرد زیر‌نظر‌مــادر‌بزرگـوار‌شہید🙂🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
من غدیری ام غدیری‌ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌹✨ فعالیتـ امروز موڼـ رو هم ✨ نذر ظهور آقا صاحبـ الزماڼـ عج🤲🏼میکنیمـ اڼ شاءالله مورد پسند آقا قرار گرفتهـ باشهـ❤️ خادمین عزیز اجرتون با امام زمان‌عج💐 ✨✨✨ 👇 پست های ناب داریم بالا☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگیمو‌میدم‌برایه‌ثانیه‌نشستن زیرِ‌ایوون‌طلای‌تو♥️؛ .
😂😂 یہ جا هسٺ:•°✨°• شہید ابراهــیم هادے•°🧡°• پُست نگہبانےرو •°💥°• زودتر ترڪ میڪنه•°👀°• بعد فرمانده میگهـ •°🤨°• ۳۰۰صلوات جریمتہ•°📿°• یڪم فڪر میڪنه و میگه؛•°😌°• برادرا بلند صلوات•°🔊°• همه صلوات میفرستن•°😁°• برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...•°😂°•
چه‌قشنگه‌آخه(((:
میگم این‌مجریه‌برنامه‌ی‌مخاطب‌خاص‌ چیکار‌کرده‌انقدر‌ارباب‌دوسش‌داره‌ هر‌وقت‌دیدیمش‌کربلا‌بوده...
هَرراه‌بِہ‌جُزراهِ‌عـلۍ‌بُن‌بَست‌اَست…💚!
عاشقت‌فرق‌ندارد‌که‌کجایی‌باشد(:
آبروےحسین‌بہ‌کہکشان‌می‌ارزد یک‌موےحسین‌بردوجہان‌می‌ارزد گفتم‌کہ‌بگوبہشت‌راقیمت‌چیست؟ گفتاکہ‌حُ‌ـسِین‌بیش‌ازآن‌می‌ارزد")!♥️
هدایت شده از ضامن اهو
آغاز تبادلات گسترده ضامن آهو🌱✨ اد تبادلات می شم:)🌻 ¹🌱آمارتون +۱۲۰ باشه، کمتر پذیرفته نیست! ²🌱حتما در اینفو تب عضو باشید. (وگرنه از هرگونه تبادل معذورم) ³🌱وسط تبادل پست نگذارید... (به دلیل جذب بیشتر...) ⁴🌱کانالتون حتما مذهبی باشه... 🍃اطلاعات اینفو رو حتما بخونید🍃 https://eitaa.com/joinchat/1025310892C71343eda0c آیدی : @neoteric 🍒🦋
هدایت شده از ضامن اهو
...|🌿📎🧕🏻|... سلام علیک به همه دختران چادری.🌿. امࢪوز یه کانالی اوردم که مخصوص دختر خانوم های چادری هست.🧕🏻. همه دختران چادری جاشون اینجاست.🎼. کانالی به عشق چادر 📓. ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم💔🖤 ••|کانالے دخترانه😊 ••|کانالی زهرایی🧕🏻 ••|کانالی به عشق امام زمان(ج)🌿🕊 ••|کانالی به خاطر حضرت زهرا😌 📎♥️ 🔗💌 🌿🖇 🛍💕 🎼 💞 🍓 دختࢪان چادرے 💕🌸 دختࢪان چادرے🌿🌼 @hsydbts برادر عضو نشه لطفا☺️
هدایت شده از ضامن اهو
♥︎به نام خالق عشق♥︎ صدایـت‌مـیڪنـم‌. بـا‌جـان‌جـوابـم‌مـیـدهے! هـمـیـن‌جـان‌گـفـتـنـد،‌ دل‌راهـوایۍ‌مـیکنـد♥ «یا عشق تو چنان بشنو سخنم را » ♡طــــ🫀ـــرفداران مــ💋ـــستر♥︎بانــــᰔᩚـــــو♡ ♡دوعشق♡ ♥بچه مهندس 5♥ هرشب با یاد تو قلم را بر دست میگیرم و جوهرش را بر صفحه سفید دفترم نقش میزنم ، نقشی که رویای بی پایانم است نقشی که هرشب قلبم را به تپش می اندازد قلبم هرشب به یاد ارزو هایم با تو مینویسد. به قلم دل بی قرارم♥ ༺کانال بچه مهندس 5 با رمانی بسیار عالی و جذاب༻ ⏤͟͟͞͞سرنوشت سخت و خواندنی جواد و مرضیه❥ «چنان گفت عشق که سختی همین چند صباح است. » بخشی از نفس های دو مجنونᰔᩚ ♥︎_هر چقدر زنگ آیفون رو زدم در و باز نکرد... ♥︎_جواد جواد چشمات و باز کن... ♥︎_مرضیه خانم یک لحظه میشه بیاین اتاق من کارتون دارم... ♥︎_چرا رنگت پریده مرضیه... ♥︎_جون مرضیه، جون مرضیه اون چشات و باز کن، تو رو خدا... جون مرضیهههههه... ♥︎_نه به خاطر من به خاطر هیچ کس بخاطر... ♥_جواد خودت بهم قول دادی همیشه کنارمی خیلی نامردی... ♥_امیدی نیست باید دستگاه ها رو بکشیم! ♥_اما جواد من هنوز داره نفس میکشه.😭 ♥_مرضیه جان جواد داره با دستگاه نفس میکشه. ♥_بگو توروخدا بگو جوادم بهوش میاد...😭 ♥_اون قوی تر از این حرف هاست. ♥_الهی قربون صدات برم. ♥_یک هورمون که اضافه اس اما تشخیص داده نمیشه که چیه؟! ♥_بلند شو من بدون تو نمیتونم ˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎ 🇮🇷کانالی اسلامی🇮🇷 ˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎ ‌‌╭─┈┈ │♥️🖇 │ ➺ @p_a_r_m_i_d_a ╰────────────────
هدایت شده از ضامن اهو
سلام🤚 مارو که حتما یادتونه گروہ دختران عشق شہادت که حذف شده بود 😔ولی حالا پر قدرت تر برگشتیم🤓 حالا فعالیتامون😎 رمان های جدید ومذهبی📚 تلنگرایی که ادمو بیدار میکنه👊 کلی پروف و کلیپ مطالب درمورد شهدا مداحی اشپزی اموزش ادیت ایمووی اموزش کلی هنر وکلی فعالیت دیگہ باید بیای و ببینی لف نده بزن رو بی صدا🔕 راستی اینجا جمع دخترانیه که دارن زمینه سازی ظهور میکنن پس توهم دختر گل اگه جزو این افراد هستی یا دلت میخواد باشی بیا🙂😉 راستی ورود اقایون ممنوع❌❌ https://eitaa.com/joinchat/3261857967Ce4cfb16e23
هدایت شده از ضامن اهو
🦋🌿 یه رمان هیجانی از جنس گاندو😍 عضو نشی از دست دادی🤧 تکه هایی از رمان : رسول: فرمانده؟؟؟ پشت سرم بود، وقتی صداشو شنیدم انگار دنیا رو بهم داده بودن؛ چشمامو بستم و بغضم رو قورت دادم. آروم عقب گرد کردم و لبخند زدم و گفتم: خودمم اومد نزدیک، اسلحه ای که توی دستش بود رو آورد بالا و گفت: از این به بعد دیگه نیستی؛ از این به بعد دیگه وجود نداری؛ تویِ قاتل باید همینجا کشته بشی. حرفاش بویِ انتقام میداد. سعید توی بیسیم داخل گوشم گفت: آقا خطرناکه؛ بهتر نیست بزنید بیرون؟؟ بی توجه به حرف سعید قدم برداشتم سمتش و لب باز کردم که اسمشو صدا بزنم که یهو... -که یهو چی؟؟😯 رسول چش بود؟؟ یعنی میخواد فرمانده رو بکشه؟؟؟ محمدو کشت؟؟😕 اگه میخوای ادامشو بدونی بپر تو کانالشون؛ تازه یه رمان گاندو۳ هم داخلش پارت گذاری میشه که پیش بینی فصل سوم گاندوعه😍دیگه چی از این بهتر؟؟؟؟ @fadayiieshghromann اینم لینکش؛ بدو بدوو😁
هدایت شده از ضامن اهو
- هاے- مذهبے🤩❣🌪 ریحانه گفت: +راحت باش هیچکی نمیاد در بیار لباساتو ب حرفش گوش کردم و مانتومو در اوردم زیرش یه تیشرت سفید و تنگ داشتم موهامم بافته بودم🙎‍♀️ کتابمو باز کردم سکوت کرده بودیم و هر دو مشغول بودیم📖 سعی کردم بیشتر روش تمرکز کنم تمام حواسمو بهش جمع کردم .✏ که یهو یه صدای وحشتناک هم رشته افکارم و پاره کرد🗣 هم بند بند دلم و🌪 منو ریحانه یهو باهم جیغ کشیدیم😰 و برگشتیم طرف صدا🗣 چشام ۸ تا شده بود👀 یا شایدم بیشترررر 😨 با دهن باز و چشایی که از کاسه بیرون زده بود به در خیره شده بودم 😱 چهره وحشت زده و خشک شده ی محمد و تو چهار چوب در دیدم که....😲 🤯😍 ❕برای خوندن این رمان جذاب و هیجانی به کانال زیر بپیوندید 👇🏻 🌱|@khacmeraj رمان جذاب و پرطرفدار ♥️ انلاین🤗 🎀 وجذاب💫 ازدستش نده این قصه رو🙊🙈😻 رمان درکانال سنجاق شده🖇🧷
هدایت شده از ضامن اهو
🌹بسم رب شهدا 🌹 سلام علیکم اومدم یه کانال شهدایی بهتون معرفی کنم🙂 که شما از طرف شهدا به این کانال دعوت شدید☺️🌱 در این کانال در باره ی شهدا فعالیت میشه🌿تا با راه و رسم زندگی شهدا بیشتر آشنا بشیم 🌸 🌸 زندگی نامه و شهدا 🌸 تلنگر 🌸 نقل هایی از دوستان و خانواده و نزدیکان شهدا 🌸 وصیت‌نامه شهدا 🌸 کلیپ های شهدا 🌸 استوری های مناسبتی 🌸 عکس های شهدا 🌸 مداحی 🌸 معرفی کتاب های شهدا و کلی فعالیت های دیگه که رنگ و بوی شهدایی دارن✋🏻🌷 منتظر حضور گرم شما در این مفحل شهیدانه هستیم💐 التماس دعا ╔═.🌹.════╗ @Sheb1401 ╚════.🌹.═╝
هدایت شده از ضامن اهو
به نام خدای عشقـــــ🖤ــــــ رمان تبسمـــ🖤عشقــ🖤ـــــ »»———> خلاصه <———«« باورم نمیشد من دوقلو حامله بودم ولی باید چیکار میکردم ماموریتم خیلی حساس بود من نفوذی بودم قرار بود امروز بریم پیش رئیس حداقل باید امروز تو اون جلسه باشم ساعت سه بود لباسام رو پوشیدم با شاهین و ژانت سوار ماشین شدم وقتی رسیدیم پیاده شدم رفتیم یه خونه دیدم خونه که نبود انگار طویله بود وارد شدیم درسته طویله بود گوشیم رو در آوردم و زدم رو ضبط یک ربع گذشت بالاخره یک مرد وارد شد و نشست بلند + گفت توی گروه ما یک نفوذی هست اسلحه ش رو در آورد .... من به محمد قول داده بودم... ▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧▧ https://eitaa.com/joinchat/1077739701C965f78b7b1
هدایت شده از ضامن اهو
رمان بچه مهندس💖 سارا : سلام چطوری 😉 سارینا : سلام خوب نیستم 😓 سارا : چرا 🤷‍♀ سارینا : آخه یه کانال می گردم که از بچه مهندس باشه همیشه فعالیت کنه چالش بزاره رمان بزاره پیدا نمی کنم 😔 سارا : اینکه ناراحتی نداره 😌 خوب من دارم از بچه مهندس هم فعالیت هم چالش هم رمان تازه خودمم هم اونجا عضو هستم 😉 سارینا : واقعا 😍 سارا : بله 👍 سارینا : پس بدو لینک شو بده 😌 سارا : بفرمایید 😌 @Javad35 سارینا : مرسی عزیزم 😄 سارا : خواهش گلم 😝