‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌᪥࿐࿇﷽࿇࿐᪥ #شهیدانه #یادواره_شهدا 🕊️تاملی در #وصیتنامه #شهدا وصیتنامه شهید محمدعلی خدادادی اعوذ بالله من الشیطان الرجیم إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ س توبه آیه111 الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول[الله] و اشهد ان امیرالمومنین علی ولی الله بسم الله الرحمن الرحیم در حالی وصیت¬نامۀ خودم را می نویسم که احتمال شهید شدنم را خیلی کم می دانم، چون شهادت مقام خیلی بزرگی است. آن قدر بزرگ است که خدا جان انسان را با بهشت معامله می کند و جانش را می گیرد(شهید می شود) و بهشت را به بهای جان به او می دهد. که این تجارت برای یک انسان خیلی تجارت بزرگی است. «خدایا ما را لایق این تجارت بگردان» الهی آمین ولی با همۀ این¬ها لطف و رحمت خداوند متعال را در نظر گرفتم و گفتم پیش خدا کاری ندارد این همه لطف و رحمت او یعنی(ایزد متعال) شاید شامل حال من هم بشود. چون خدا خیلی رحمان و رحیم است که آن را نمی توان حساب کرد. در حالی برای امت و ملّت وصیت می نویسم که این صلاحیت را نمی بینم که من برای چنین ملّت حسینی و یاور خمینی با چنین شهدایی، چنین ملّتی که علی¬اکبرها و علی¬اصغرهایش جبهه¬ها را پر کرده است و در کوی[و] کوچه اش و در هر شهرش اکثراً شهید داده اند و هر کناری، کوچه¬های شهر بوی شهادت می دهند و انتظار مهدی صاحب-الزمان را می کشند. ولی با این حال موظف دانستم و هر انسانی موظف است که وصیت¬هایی بکند. باز تکرار می کنم من این صلاحیت را ندارم ولی آن چیزی را که درک کرده ام و شما امت هم درک کرده اید و شاید بهتر از من [درک] کرده اید می نویسم. اولاً اینکه شما ای امت رسول الله(ص) شما ای یاوران حسین و جانفشانان خمینی، شما ای قهرمانان و ملّت دلاور و غیور، شما ای منادیان حق و شما ای امت شهیدپرور و حزب¬الله، تا آنجایی که اینجانب تشخیص داده ام(البته این هم در من نیست که نظر دهم و صلاحیت آن را ندارم.) ولی می گویم. خط امام، خط اسلام و قرآن است. راه او را ادامه دهید و این را از ته دل می گویم به کوچک¬ترین نکته¬ها و حرف¬های او توجه و دقّت کامل کنید و مو به موی آن را عمل کنید که اگر چنین شود ان شاءالله اشکالی در کار نباشد و نخواهد بود. و مطلب دیگر اینکه امام امت این نعمت الهی و این نایب به حق امام زمان را و این حسین زمان خمینی بت¬شکن و امید مستضعفان جهان را در هر گوشه و کنار و مساجد و هرکجا که دعاو راز و نیاز دارید، دعا کنید که «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار. الهی آمین» و حتماً از ته دل دعا کنید که این بزرگ¬ترین نعمت است و شکر خدا کنید که چنین نعمتی به شما داده است. و دیگر اینکه بیایید به جبهه¬ها که فرمانده شما و رهبر شما در جبهه¬ها مهدی صاحب الزمان [است] و بیایید به کربلای ایران که در اینجا امام حسین(ع) آن سالار شهیدان و الگوی شهادت منتظر است و می گوید:« هل من ناصراً ینصرنی» آیا کسی نیست که جواب امام حسین(ع) را بدهد؟ آیا کسی نیست بگوید: «لبیک یا حسین(ع)» چنانکه علی اصغر در گهواره گفت. پس شما ای امت حزب¬الله بیایید به «هل من ناصراً ینصرنی» حسین(ع) و رهبر کبیر انقلابمان امام خمینی لبیک گویید. و بگویید لبیک یا حسین، لبیک یا خمینی. که ما مردم کوفه نیستیم. ما یاران توایم ای حسین، ما مانند کوفیان نیستیم که آقا و بابای تو را رها کنیم. ما جانبازان در راه توایم و به فرزندت امام خمینی لبیک می گوییم و جبهه¬ها را پر می کنیم و تا پای جان ایستاده ایم و دعا می کنیم که «خدایا از سال¬های عمر ما بکاه و بر عمر رهبرمان بیفزا. الهی آمین» و دیگر اینکه شاید من تا زمانی که در این دنیا بوده ام، نتوانسته ام دین خود را نسبت به اسلام و انقلاب و اماممان ادا کنم. امیدوارم با اهداکردن جان خود مقداری از نهال انقلاب اسلامی را آبیاری کرده باشم. و دیگر شما ای دوستان و خویشان و اقوام وخانواده ام، شاید تا هنگامی که با هم بوده ایم، من به شماها خیلی اذیت و آزار رسانده ام. امید عفو از جانب همۀ شماها دارم که مرا ببخشید. ان شاءالله پدر و مادر مهربانم، شماها به پای من خیلی رنج و زحمت کشیده اید و مقدار زیادی از عمرتان را صرف من کرده اید تا به اینجا رسیده ام. من که نمی توانم جبران کنم و جواب زحمات شما را بدهم. ان شاءالله خدا به عوض آن در دنیا به شما اجری عظیم بدهد که حتماً اجر می دهد.