eitaa logo
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
⊰بِ‌ـسْمِ‌ࢪَبِ‌بابڪ..!🎗⊱ •• ⊰جور؎زندگۍڪن‌ڪہ‌اگردیدنت‌ بگن‌این‌زمینۍنیست‌،شھید‌میشھ⊱ •• ⊰اطلـٰاعـات‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @etelatmoon " •• ⊰خـٰادم‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @Alllip " •• ⊰مدافـ‌؏ـان‌حࢪیم‌آل‌اللّٰـھ🎗⊱
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰• 🎀•⊱ . -خـون بـھاے شھیدان حـجـاب است..! 🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•🎀•⊱¦⇢‍ ⊰•🎀•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌻•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت پنجم...シ︎ پله هایش را بالا میروم و خودم را به پسر حوانی چه میگوید منشی دفتر است معرفی میکنم. او میگوید:حاجی مهمون دارن بفرماید بنشینید تا بهشون خبر بدم. روبروی اتاق رئیس مینشینم. گوشه شالم تو پیچش دستانم چروک شده و به نم نشسته. موزاییک ها را میشمارم . به صدای تند تایپ کردن خانم کناری گوش میکنم. حالا میدانم از جایی که نشسته ام ۱۲ موزاییک تا اتاق رییس فاصله است و سی و سه موزاییک تا میز منشی. صدایی میگوید: بفرماید خانم رهبر ........... مرد پشت میز بلند میشود. قد متوسطی دارد و لبخندی که اندازه ی هوش برخ‌رد بودنش گرم است. جوری سلام احوال پرسی میکند انگار سال هاست مرا می شناسد. صورت گرد اش در انبوهی از ریش های سفید و مرتب، مهربان تر جلوه میکند. امنیت و آرامشی که در نگاهش است، اضطرابم را به کترین حدش میرساند. صندلی تعارف میکند. مینشینم و چشم میگردانم به دور و بر اتاق. تازه متوجه حضور دو دختری میشوم که آن طرف اتاق نشسته اند....... نویسنده:فاطمه رهبر🌿 . ⊰•🌻•⊱¦⇢ ⊰•🌻•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•💚•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت ششم...シ︎ سری برای شان تکان میدهم .. اقای نوری معرفی میکند: دانشجو هستن و از یک مرکز فرهنگی اومدن تا اجازه ی نوشتن زندکی نامه بـابــکـ را بگیرن. تا حالا چند تا کتاب نوشته اند. میگویم: به به! چه عالی! حسی اما توی وجودم در حال جوشیدن است؛ حسی مثل اینکه در برابر دو دختر بازنده ام.. روسری ام را جلو میکشم. دختر ها همنجور دارند حرف میزنند. اقای نوری، لبخند زنان، به صحبت هایشان درباره روند کار و علت نوشتن شان گوش سپرده است. بالای سرش، عکس نقاشی شده ای از بـابــکـ است. بـابــکـ توی همه ی عکس هایش که در فضای مجازی هست هم لبخند بر لب دارد. انگار از زمان خلقتش، لبخند، عصوی از صورتش بوده؛ مثل دماغ یا چشمش. حواسم به حرف های شان نیست. فقط دستان پدر شهید را میبینم که بالا و پایین میرود و یقه ی کت قهوه ای اش روی پیراهن کرمش خیز بر میدارد . چشم میگردانم توی اتاق ؛ مستطیل شکل است. دور تا دورش صندلی چیده اند و وسطش یک میز کنفرانس با هشت صندلی گذاشته اند. صدر نشین اتاق، میز ریاست است و یخچال کوچکی زیر یکی از دو پنجره نورگیر اتاق جا گرفته. رنگ کرم دیوار ها با قهوه ای میز هماهنگی خوبی دارد .. به خودم می آیم که دختر ها در حال رفتن اندتا هفته دیگر بیایند برای شروع مصاحبه. روی صندلی جا به حا می شوم. قلبم دقیقا توی دهانم است؛ پشت دندان های خرگوشی ام! برای همین، لب هایم را محکم به هم فشار میدهم که یک وقت نپرد بیرون! اقای نوری میچرخد طرفم. خوشامد میگوید و با لبخندی که‌چاشنی کلمه هایش است حرف میزند. از خودش میگوید که سال ها در جبهه بوده و آرزوی شهید شدن داشته و نصییش نشده و حالا پسرش شهیده شده....... نویسنده:فاطمه رهبر🌿 . ⊰•💚•⊱¦⇢ ⊰•💚•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹🖇🗞› ‌ •° یڪ‌جوری‌زندگی‌ڪن‌ڪہ‌خدا عاشقت‌بشہ‌‌اگر‌خدا‌عاشقت‌ بشہ‌خوب‌توروخریداره🖐🏽:) •|شھیدمحسن‌حججۍ|• •° 🗞🖇¦⇢ 🗞🖇¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ↱  @Shahidbabaknourii
‹📓🖇› ‌ •° از‹ڪرونا‌›آموختیم‌ جواب‌امربہ‌معروف🕶 ونھۍازمنڪر‌بہ‌توچہ،نیست..! آلودگۍیڪ‌نفربہ‌‌همہ‌ربط‌دارد..🖐🏽 •° 🖇📓¦⇢ 🖇📓¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ↱  @Shahidbabaknourii
⊰•♥️•⊱ . مشڪلےنیستـ‌‌اگـرمبلــ نداریم‌ودڪور... زینت‌خانہ‌ماعڪس‌رخ‌خامنہ‌ایست . ⊰•♥️•⊱¦⇢ ⊰•♥️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•📻•⊱ . خدایا آرامش را سرلیستم تمام اتفاقات زندگیم قرار بده.. آرامش را تنها از تو میخواهم; مرا محتاج بنده ات نکن🤲 . ⊰•📻•⊱¦⇢ ⊰•📻•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌸•⊱ . اگر چادر بپوشے فلانے ها خوششون نمیاد اگر چادر بپوشـے میگن عقب مونده ست میگن امروزی نیست همه تیپ زدن ،‌تومیخوای با چادر بیای؟ دیگه کسے بهت توجه نمے کنه ها ! حالا هے خودتو از چشم بنداز از دختر عمو هات یاد بگیر مثلا تحصیل کرده ای ؟ میخوای چی رو ثابت کنے ؟ مردم چقدر دنیا رو جدی گرفتن . ⊰•🌸•⊱¦⇢ ⊰•🌸•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•☘️•⊱ . بوی‌محرم‌می‌اید!! . ⊰•☘️•⊱¦⇢‍ ⊰•☘️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌲•⊱ . هر بار بریدم تو پیوند زدی... هی قلب تو را شکستم و بند زدی :) آشفتہ‌تر از همیشہ بودم اما، حرفے نزدی! دوباره لبخند زدی♥️🕊 . ⊰•🌲•⊱¦⇢ ⊰•🌲•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii