eitaa logo
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
⊰بِ‌ـسْمِ‌ࢪَبِ‌بابڪ..!🎗⊱ •• ⊰جور؎زندگۍڪن‌ڪہ‌اگردیدنت‌ بگن‌این‌زمینۍنیست‌،شھید‌میشھ⊱ •• ⊰اطلـٰاعـات‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @etelatmoon " •• ⊰خـٰادم‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @Alllip " •• ⊰مدافـ‌؏ـان‌حࢪیم‌آل‌اللّٰـھ🎗⊱
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 👀❤️🔥 پارت٢ چشم قشنگه: اوهوم خانووووم... حواستون کجاست... اوه اوه از اون موقع دارم همینجوری عین بز پسر مردمو دید میزنم وای آبروم رفت خودمو جم و جور میکنم... _بله آقا من اصلا دوس دارم بگم باطل میکنه شما مفتشی... چشم قشنگه: نخیر مفتش نیستم طلبه هستم و باید مشکلات دینی افراد رو حل کنم... _عه پس امامه ت کو اصلا عبام نداری که.... چشم قشنگه: یعنی بنظر شما هرکس لباس نداشته باشه طلبه نیس... _نع نیست.... چشم قشنگه: بابا خانوم شما عجب رویی دارید ها روحانی که تا اون موقع ساکت بود با صدایی که توش خنده موج میزد گفت : عه ! جواد از تو بعیده دخترگلم بی ادبی پسر منو ببخشید... اوه اوه فامیل در اومدن _عه چیزه یعنی چیزه... اهان یعنی میخواستم بگم نه بابا این چه حرفیه خداببخشه... روحانی: ممنون دخترگلم لطف کردی التماس دعا... با فاطمه به طرف بچه ها برگشتیم ولی فکرم پیش چشمای پسره بود وای خدایا خودت ببخشم من که چشم ناپاک نبودم فاطمه:وااااایییی خاک تو سرم _عه خاک تو سر عمر چرا تو سر تو... فاطمه: بچه ها رفتن حالا تو این شلوغی چجوری پیداشون کنیم بدبخت شدیم فائزه خدا لعنتت کنه _فاطمه مگه عصر حجره بابا زنگ میزنیم پیداشون میکنیم دیگه فاطمه: عه راس میگی ها بزنگ ببین کجان .... _از دست تو... گوشیمو از جیب شلوارم بیرون آوردم وااای فاطمه شارژ برقی نداشتم خاموش شده فاطمه: وای فائزه یه کاری کن برو از یکی گوشی بگیر تورو خدا یک آن یه فکر به ذهنم رسید... حاج آقا و پسرشون... آروم و متین به سمتشون حرکت کردم ... هنوز همونجا بودن... _ببخشید حاج اقا حاجی: عه شمایید دخترم بفرمایید _حقیقتش ما از دوستامون جدا شدیم حالاهم گوشیم شارژ نداره باهاشون تماس بگیرم میشه از گوشی شما استفاده کنم حاجی: عه این چه حرفیه دخترم جواد جان گوشیتو بده تا تماسشونو بگیر جواد (همون چشم قشنگه خودمون): بله بفرمایید... وقتی گوشیشو به طرفم گرفت دستامو بردم جلو برای گرفتنش که یهو یه لرزش کاملا ضایع افتاد توی دستام به هر بدبختی بود گوشی رو از دستش گرفتم تا رسید دستم قفل شد دوباره روی صفحه قفل نوشته بود ... سید محمد جواد وای خدا اونم سیده... _عه ببخشید قفل شد... آقا سید آروم جوری که من نفهمم (البته ارواح عمش یجوری اتفاقا گفت من بفهمم ) گفت:از بس استخاره کردید موقع گرفتنش دیگه گوشی رو دوباره دستش دادم اونم رمز و زد و بهم پس داد حالم بی خود و بی جهت گرفته بود... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ـ روزتـون مبارك‌ :)!
⊰•🧡👀🕯•⊱ . رهبر من نور چشمان من است عشق او آیین و ایمان من است ذوالفقار حیدری در دست او طاعتش میثاق و پیمان من است! . ⊰•🧡•⊱¦⇢ ⊰•🧡•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
|ـب‌ـسم‌ࢪب‌‌بابڪ••♥️ |ـصب‌ـح‌ـتون‌بخیـࢪ••🎗
⊰•🔐⛓👀•⊱ . • آرزوےشھـادٺ‌را‌همـ‌ہ‌دارنـد! امــا... ♥️ • تنھــاانـدڪی‌شھــیدمےشــوند؛ چــون...🕊 • تنھـا‌اندڪی‌شهیدانـ‌ہ‌زندگےمےڪنند.(: . ⊰•🔐•⊱¦⇢ ⊰•🔐•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰•🧡🕊⛓•⊱ . خداکند،‌‌نورِ‌چشمِ‌تو‌باشم دراین‌ظلمت‌بی‌انتهایِ‌جهان..🌱 اَلسـلامُ‌عَلَيْـكَ‌اَيُّہاالاِْمـامُ‌الْمَاْمـوُنُ‌ . ⊰•🧡•⊱¦⇢ ⊰•🧡•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا