‹✨💛›
•°
پدر شهید :👇🏻🔗
🌸✨بابک کارشناسی رو از دانشگاه فارغ التحصیل شد، ایام سربازیش رودر حفاظت اطلاعات لشکر قدس گذروند.
همون سال۹۶ که به سوریه اعزام شده بود ،
📌 همون سال هم در کنکور ورودی به دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شده بود.
درحال تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی ، دانشکده حقوق بودند.
📌 که ظاهرا دانشگاه بزرگی که باید فارغ التحصیل میشدند ؛ دانشگاه #ائمهاطهار و دانشگاه #حسینی بود.
خوشبحالش که رفت و بهترین مدرک رو
📌در دفاع از حرم گرفت ،
که جزئی از اعتقادات و وجودش بود ،
و در راه اعتقاداتش هم فارغ التحصیل شد و خوشبحالش که میزبانش خود خداست که کارنامه اش رو ائمه اطهار امضاکردند.
•°
✨💛¦⇢ #خاطࢪه داداش بابک
✨💛¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🎀🔮›
•°
رفیقشهید↯♥
🌱من بچه ی آستانه ام،بابک بچه رشت،
تو آموزش ها باهم آشنا شدیم یادمه
یکم آبان از رشت رفتیم تهران یک
شب تهران موندیم...تو تهران یکی از
بچه ها یه برگه📄 پیدا کرده بود آورد
پیشمون وقتی برگه رو برگردوند
دیدیم عکس سه تا شهید روش چاپ
شده بابک برگه رو گرفت و کلی گریه😭
کرد گفت:یعنی میشه منو هم بخرن؟؟؟💔
بهش گفتم:بابک ان شاءالله اول تو شهید
بشی بعدم من الان که اون دوستمو
میبینم میگم کاش دعا کرده بودم اول
من شهید بشم بعد بابک...❤🍃
•°
🎀🔮¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
🎀🔮¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹💡📜›
•°
اذان گفت دیدیم بابک یه تیکه نون و یه خورده حلوا برای خودش آورده بود، با همون نشست و افطار کرد.
هممون شوکه شدیم گفتیم:" بابک تو روزه بودی لااقل به ما میگفتی خوارکی هایی که بچه ها میخوردن رو جلوی تو نمی آوردیم.
گفت:" نه عمه این چه حرفیه بچه ها باید لذتشون رو ببرن منم به کار خودم مشغول باشم."
•°
💡📜¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
💡📜¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹💫🖤›
•°
بهنقلازهمرزمشهید :
شبقبلازشهادت #بابڪ بود.
یہماشینمهماتتحویلمنبود.
منهمقسمتموشکیبودموهمنیرویآزادادوات.
اونشبهواواقعاسردبود🌬
#بابڪ اومدپیشمنگفت:
" علےجانتوۍچادر⛺️جانیستمنبخوابم.
پتوهمنیست🤦🏻♂️"
گفتم : توهمشازغافلہعقبےبیاپیشخودم
گفتم:بیااینپتو ؛اینمسوءیچ 🔑
بروجلوماشین🚘بخواب،منعقبمیخوابم🤗
ساعت3شبمنبلندشدمرفتمبیرون🚶🏻♂️
دیدمپتوروانداختہرودوشخودش
دارهنمازمیخونہ📿
(وقتیمیگمساعت(۳)صبحیعنےخداشاهده اینقدرهواسردهنمیتونے ازپتوبیاۍ بیرون!!)
گفتم: #بابڪ
بااینکاراشهیدنمیشےپسر ..حرفےنزد😔
منمرفتمخوابیدم.
صبحنیمساعتزودترازمنرفتخط
وهمونروزشهیدشد🙂
•°
💫🖤¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
💫🖤¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🧸🎐›
•°
بسیجیجوانگیلانی
کههمزمانباسالروزشهادتامامرضا🖤
درنبردباتکفیریهایداعشدرسوریهبه
شهادترسید،🕊
ویبیستودومینشهیدمدافعحرم💔
میگفتدیگهقرارنیستاونآلمانبرم
آخهآلمانخودموپیداکردم✌🏼
(سوریهرومیگفت)عاشقشدهبود🥺
•°
🧸🎐¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
🧸🎐¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🍂🧡›
•°
مادرشہید :
بابڪبهظاهرشمےرسید
اماازباطنشغافلنبود🙂❌
مادرشہیدنوࢪیبابیاناینکہفرزندمازکودکی
بسیارزرنگبودومدرسهاشرابہموقعمیرفت،
اظهارکرد :بابڪوقتےکارشناسیاشراگرفت،
درمقطعارشددرتهرانقبولشد🎓👨🏻🎓.
ویبابیاناینکہبابڪهنگامورزش🏋🏻♂
آهنگزینبزینبرامےگذاشت،افزود :
همیشہبہفرزندممیگفتمتوجوانییکآهنگشاد🎧 بگذارچراایننوحہرادرموقعورزشمیگذاری،
میگفت :ماماناینطورینگومناینآهنگ
رادوستدارم🌸🖐🏻
مادرشهیدبابیاناینکہبابڪبہظاهرشمیرسید🧔🏻 اماازباطنشغافلنبود،گفت : درمشارکتهای اجتماعےوعامالمنفعہمانندهلالاحمر🏥🏥کےازفعالیتهایبابڪاست
ویبابیاناینکہبابڪمسجدی، هیئتی،ورزشکار بسیجیو ... بود،
تصریحکرد: منوپدرشوکلخانوادهبابڪ
راپسازشهادتششناختیم.
گفتنےاست؛ شهیدبابڪنوࢪیهریس
متولد21مهرسال1371بود
کہدر28 آبان96درمنطقهالبوکمالبہدست تکفیریهایداعشبہشهادترسید🕊
ودریکمآذرماهدررشت تشییعوتدفینشد🥀
•°
🍂🧡¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
🍂🧡¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🍂🧡›
•°
دوست شهید:
بابک جوانی مومن و اهل مطالعه بود. این را زمانی متوجه شدم که با او رابطه ی دوستانه ایی آعاز شد. ابتدای این رابطه از زمان خدمت وظیفه عمومی بود. یعنی درست زمانی که ما سرباز یک یگان خدمتی بودیم.
در برخورد اول بابک را با آنچه که در ظاهرش بود سنجیدم، شهید جوان ما از ظاهری آراسته و رویی خندان و قلب هر مخاطبی را مجذوب می کرد برخوردار بود تا آنجایی که فرماندهان همیشه از او به نیکی یاد می کنند ضمن این که یگان خدمتی ما مشترک، اما منتطقه مکانی ما متفاوت بود و بابک هفته ای یک شب در محل خدمتش به صورت ۲۴ ساعت باید آماده باش می بود.
یک روز ما از سمت واحد خود به ماموریت اعزام شدیم و به علت طولانی شدن زمان آن که با یک شب زمستانی سرد همزمان شده بود مجبور شدیم که هنگام برگشت از ماموریت به علت نماز و گرسنگی به یگان خدمتیه بابک برویم. به پادگان رسیدیم و پس از پارک کردن ماشین به سمت ساختمان رفتیم و چندین بار دَر زدیم، طبق معمول باید یک سرباز دَر را باز می کرد اما انگار کسی نبود.
بعد از ده دقیقه دیدیم صدای پا می آید و یک نفر دَر را باز کرد.
بابک آن شب نگهبان بود با خشم گفتیم بابا کجا بودی آخه یخ کردیم پشت دَر، لبخندی زد و ما را به داخل ساختمان راهنمایی کرد وارد اتاقش که شدیم با سجاده ای روبه رو شدیم که به سمت قبله و روی آن کلام الله مجید و زیارت عاشورا بود، تعجب کردم گفتم:"بابک نماز می خوندی؟. با خنده گفت:" همینجوری میگن.
•°
🍂🧡¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
🍂🧡¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🍂🧡›
•°
رفیقشــهیـد:
دو روز قبل از شهادت بابک بود. شدت درگیری زیاد بود و چون دشمن سالها دران منطقه حضور داشت پر از تله های انفجاری بود. بچه ها تله ها را پیدا میکردن و خنثی میکردن ولی گاهی هم انفجار رخ میداد و شهید تقدیم میکردیم. شهید صمدی به یکی از این تله ها برخورد کرد و شهید شد.
بعد از شهادت شهید صمدی دیدم بابک نامه مینویسد.
بهش گفتم چیکار میکنی؟
گفت : بعد میفهمی.
به شوخی گفتم: چیه بابک عاشق شدی؟! یاخبرش میاد یا نامه اش.
وقتی بابک شهید شد من پیشش بودم و دیدم داخل جیبش کاغذ هست. بازش کردم ،همون نامه بود که روز شهادت شهید صمدی مینوشت.
مضمون نامه: (متن نامه به صورت دقیق نیست و فقط کلیات است) من تا به حال نه شهید دیده ام نه لحظه شهادت . هرکس بعد از شهید صمدی به فیض شهادت نائل شود اسمش را داخل این نامه مینویسم. بعد از شهادت شهید صمدی ،خودبابک به فیض رفیع شهادت رسید و به اسمان عروج کرد.
•°
🍂🧡¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
🍂🧡¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🎼🎍›
•°
سرهنگجمشیدیفرماندهشهیدبابکنوریدردورانسربازی:👮🏻♂
🔸شهیدبابکنوریمدامازمامیپرسیدسربازهارا نمیبریدسوریه؟🤔مداممیپرسیدسربازهارا
نمیبریدبرایدفاعازحرم؟🤗
ماهممیگفتیمنه، سربازهااعزامنمیشوند
بهاوگفتمسربازیاتکهتمامشدانشاللهمیتوانی
بهعنوانبسیجیدرخواستاعزامبهسوریهبدهی...👍
🔸بلافاصلهپسازاتمامسربازیاشثبتنامکرد
ورفت...🙂🥀🕊
•°
🎼🎍¦⇢ #خاطࢪه داواش بابڪ
🎼🎍¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🎀🔮›
•.
از زبان رفیقشهید :
منظور از کارهای خیر،
کمک و سرکشی به نیازمندایی بود که خودش میشناخت
و گاهی به آنها سر میزد😇و کمکهای نقدی میکرد
و اگر خانوادهای نمیتوانست برای فرزندش لباس تهیه کند با هم دست آن بچه را میگرفتیم و و برایش خرید میکردیم،😍
گاهی وسایل منزل تهیه میکرد و سعی میکرد همه این کارها را کسی متوجه نشود🤫 و به صورت ناشناس انجام میداد، حتی در انجمنهای خیریه زیادی عضو بود.😊
•°
🎀🔮¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
🎀🔮¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🌾🌼›
•°
عاࢪفتوواڪمنشاونشعࢪمعࢪوف
آھنگࢪانڪہمیگہ(:🎵
مࢪااسبسفید؎بودࢪوز؎...
ࢪوداشت،یہشبدیدمبابڪ❤️
تاصبحگذاشتہبودبالاسࢪشوࢪیپیت
زدهبودوتاصبحتڪࢪاࢪشمیڪࢪد...🌱
مࢪااسبسفید؎بودࢪوز؎:)
شھادتࢪاامید؎بودࢪوز؎🥺
دࢪایناطࢪافدوشا؎دلتوبود؎(:
نگھباندیشبا؎غافلتوبود؎🚶🏻♂
بگواسبسفیدمࢪاڪہدزدید
امیدمࢪا،امیدمࢪاڪہدزدید...🦋
•°
🌾🌼¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
🌾🌼¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹💡📜›
•°
خالهشهید:
بابکوقتیبچهبودبهشکممیگفت👦🏻
شیمک😁ووقتیهمکهبزرگشدگاهی
بهیادبچیگیاشاینکلمهرومیگفت
کهمثلاایمامانشیمکمدردمیکنه😅
•°
💡📜¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
💡📜¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🎼🎍›
•°
همکاࢪهلالاحمر :
آخرینبارکہدیدمشدوروزبعدرفت
سوریهاومدپیشمهمیشہمیومدجلوی
دراتاقمن🚪یکچفیہگردنشبودواجازه
گرفتمثلهمیشہاومدنشست🛋
گفت:منامروزاومدمهرکاریداریبہ
شماکمککنموماشینهمدارم🚘
منهمچندتاموردتایپنشدهگواهینامہ
هلالاحمرداشتموبایدمیبردمکافینت📇
بااصراربابڪعزیزازمنگرفتوبردش
وبعداز۲ساعتبرگشتوبرامآمادهکرده
بودهرچیبهشگفتمفاکتورشوبده؟
چہقدرشدگفت:بعدحسابمیکنیم،
حالامیامبعداً😁🖐🏻
واونروزباخیلیازبچههاشوخیوخندهکرد
وخیلیخوشحال☺️بودودرآخربہمنگفت:
مندارممیرم✈️
چندروزدیگہبرمیگردم.
منازطریقدوستایصمیمیش👬
متوجہشده بودمومداماشک😭
میریختمومیدونستمبابڪ
دیگہبرنمیگردهولیبابڪهمچنانلبخند
میزدورفتودیگہنیومد😔💔
•°
🎼🎍¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
🎼🎍¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹💙🌪›
•°
به نقل از دوست شهید:
بابک توی هلال احمر حوزه امداد و نجات رشت بود..باهم توی دوره های مختلف هلال احمر از جمله کمک های اولیه و امداد و نجات و پیش بیمارستانی شرکت کرده بودیم...
باهم عضو کانون جمعیت بودیم که در این بخش نحوه یادگیری به جوانان به عهدمون بود
بخش امداد جمعیت مسئول کمک رسانی در شرایط خاص را دارد مثل تصادف و زلزله کرمانشاه...
•°
💙🌪¦⇢ #خاطࢪه داداش بابڪ
💙🌪¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹✨🎐›
•°
خاطره ای عجیب از یک جانباز عزیز....
•°
✨🎐¦⇢ #خاطࢪه
✨🎐¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
IMG_20230913_163012_861.jpg
64.7K
⊰•🕊🕯•⊱
.
رفیق شهید :
عاشق خونواده بود
عاشق زندگی بود...
بابک عاشق دورهمی بود...
خیلی چیزام داشت،خیلی چیزا که جوونای امروزی،همسنوسالای ما دوست دارند داشته باشن..
ولی فراری بود از گناه!
گفتش که اسمم دراومده دارم میرم سوریه...
یه روزی به من گفت که مسیرمو پیداکردم .
گفت که : فکرکنمنوبتمنه .
.
⊰•🕯•⊱¦⇢#خـاطࢪه
⊰•🕯•⊱¦⇢#ڪمیݪ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii