🏷دفاع مقدس تا جبهه مقاومت
شهید بزرگوار بسیار مردمدار، خاکی و متواضع بود و ارادهای قوی داشت و هر تصمیمی که داشت، انجام میداد تا به نتیجه برسد. حلّال مشکلات و دست به خیر بود.
او از سال ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ با آغاز جنگ تحمیلی در جبههها حضور یافت و بعد از جنگ هم برای آموزش نیروهای حزبالله به لبنان رفت و بعد از بازنشستگی هم به آموزش پاسداران دعوت شد مشغول بود.
شهید داییپور اولین کسی بود که در آموزش نیروهای حزبالله لبنان تانکهای مرکاوا را منهدم کرد و تا قبل از آن، این توان وجود نداشت.
🎙[راوے: برادر شهید]
🕊#شهید مدافعحرم
🕊#شاهرخ_دایی_پور
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰پیش بینی عجیب شهید....
💠 چهار ماه از اولین اعزام ایوب می گذشت.یکی از جوانان روستای دولت آباد به اسم محمد رسول کاظمی شهید شده بود که اولین شهید روستا بود. غروب پنج شنبه ای بود. به اتفاق ایوب رفتیم زیارت شهید کاظمی.کنار قبر او نشست و درد دل کنان گفت: اگر لطف خدا شامل حالم شود ، بعنوان دومين شهيد دهستان فرمشکان و اين روستا تا چهلمين روز شهادتت، کنارت خواهم آمد!
💠صبح جمعه بود. وسایلش را جمع کرد. همه فکر می کردیم مثل همیشه می خواهد به محل کارش برگردد. من برادر کوچکش بودم. دستم را گرفت و به گوشه ای برد و گفت:
کاکا، من دارم می رم جبهه، از پدر و مادر حلالیت بطلب. بگو ان شاالله هفته دوم نه، هفته سوم شهید می شم و بر می گردم. به پدر و مادر بگو برای تشیع جنازه من بیان کوار!
مو به تنم سیخ شده بود. صورتم را بوسید.
بعد هم رفت کنار بالین خواهرمان که مریض بود، پیشانی او را هم بوسید.
با لبخند از همه اعضا خانواده خداحافظی کرد و رفت. سه هفته بعد جنازه اش برگشت. ترکش به سر، گلو و پایش نشسته بود. پس از تشیع ایوب در شهر کوار، او را در روستا کنار قبر شهید کاظمی دفن کردیم.
🕊#شهید جان محمد(ایوب) حاملی
🕊#شهدای_فارس
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 #ام_البنین_های_لشکر_کربلا
.
🌷 پسرش بیسیم چی لشکر ۲۵ کربلا بود.بدست کومله تو غرب کشور اسیر شد و بر اثر شکنجه بشهادت رسید.وقتی پیکرش به زادگاهش بهشهر مازندران بازگشت ؛
مادر خودش پیکر غرق به خون و سوخته و اربا اربای علی اصغر را غسل داد و کفن کرد...
🌹 عکسی که میبینید لحظه ی عاشقی مادر با فرزند شهیدش است.براستی که این مادران عظمتی خلق کردند و در پيشگاه حضرت زهرا رو سفید شدند....
.
🦋 #شادی روح #شهید علی اصغر #مهردادی و #مادرش #صلوات...
✨#ایثارگران
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰همسرش تعریف میکرد:
یکبار بهش گفتم رحیم ؛
مگه تو فرمانده نیستی پس چرا
دیر به دیر میای مرخصی؟!
یهو چهرهاش تو هم رفت
و با ناراحتی گفت:
دیگه به من فرمانده نگو
فرمانده اونایی بودن که
#شهید شدن و رفتن ؛
من ته ماندهام...!
🕊#فرمانده_تخریب_لشکر۲۵کربلا
✨شهیددفاعمقدس
🕊#محمد_رحیم_بردبار
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#وقت_تیر!!
🌷تعریف میکرد تو حلب شبها با موتور، حسن، غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش میرسوند. ما هر وقت میخواستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم. یک شب که با حسن میرفتیم غذا به بچههاش برسونیم. چراغ موتورش روشن میرفت. چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناصها بزنند. خندید. من عصبانى شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم: مارو میزنند.
🌷....دوباره خندید و گفت: مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندی که گفته شب روى خاکریز راه میرفت و تیرهاى رسام از بین پاهاش رد میشد نیروهاش میگفتن فرمانده بیا پایین تیر میخورى!! در جواب میگفت اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده و شهید مصطفى میگفت: حسن میخندید و میگفت: نگران نباش اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده. و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهایى براش افتاد و بعد چه خوب به شهادت رسید....
🌹خاطره ای به یاد #شهید معزز مدافع حرم حسن قاسمی دانا
🕊راوی: #شهید معزز مدافع حرم مصطفی صدرزاده
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰تاسوعا در کربلا بودم که محمد با من تماس گرفت و گفت بابا جان!
زیر قبه امام حسین (علیهالسلام) برای من نماز بخوان.
گفتم باشد!
بعد از خواندن نماز با محمد تماس گرفتم. گفتم بابا خیلی شلوغ بود با این حال در روز تاسوعا در حرم امام حسین (علیهالسلام) و در روز عاشورا در حرم حضرت عباس برایت نماز خواندم، اما آنقدر شلوغ بود که نمیتوانستم رکوع و سجود بخوانم و ایستاده نماز خواندم.
محمد گفت بابا دستت درد نکند، انشاءالله که کارم درست شده! من از او نپرسیدم چه حاجتی داشت و چه از امام حسین طلب کرد، اما حالا میدانم که آن خواسته چیزی جز شهادت نبود.
قرار بود سال ۱۴۰۲،من، محمد و عروسم با هم برویم که شهادت محمد اتفاق افتاد. کاروانهایی که به موکب هییت اجناس را منتقل کردند با نام و تصاویر شهیدان جابر و محمد جهانگیری مزین شده بودند ...
🕊#شهید_محمد_جهانگیری
🕊#شهدای_فارس
🕊#شهید حمله تروریستی حرم شاهچراغ
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰بهش گفتم: دایی جون!
چرا همش میگی میخوام #شهید شم
تو هم مثل بقیه جوونها تشکیل خانواده بده ...
حتما پدر خوبی میشی و بچههای خوبی تربیت میکنی،مثلِ خودت!
بهم گفت: میدونی چیه دایی ..؟
شهدا چراغاند! چراغِ راه در تاریکیِ امروز ...
دایی من میخواهم چراغ باشم!
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#حسین_ولایتی_فر
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#خبرنگار: مادر شما چه انتظاری از #جامعه دارید؟
مادر: هیچ! مگر #شهید داده ام
که چیزی بخواهم، هیچی نمیخوام.
حتی توقع #احترام بیشتر رو هم ندارم...
🕊مادر ۴ #شهید و همسر #شهید_سجادیان❤️
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰و تو یادآوری کردی...
دخترهاهم میتوانند #شهید بشوند :)
برای انتخاب محل تدفین و مزار فائزه به قطعه ۵۰ بهشت زهرا رفته بودم، خانمی را در کنار مزار شهدا دیدم، او از من پرسید: برای چه آمدهاید؟ گفتم: دخترم شهید شده، آمدهام ببینم که او را در این قطعه تدفین کنم یا در قطعه ۲۸.
گفت: میشود تصویر دخترتان را به من نشان دهید؟ گفتم: بله.
بعد تصویری از فائزه به او نشان دادم. گفت: این دختر خانم دو هفته پیش کنار مزار شهید علیوردی بود و شهید را التماس میکرد و به او میگفت: باید شهادت را به من بدهی! من با زحمت توانستم او را از کنار مزار شهید جدا کنم.
🕊#شهیده_فائزه_رحیمی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🏴بمناسبت سالروز شهادت حضرت شاهچراغ (سلام الله علیه)
🔰اعتقاد عجیبی به حضرت شاهچراغ(س) داشت. می گفت من باید حداقل هفته ای یک بار به شاهچراغ بروم, در انجا به حرم بچسبم و گریه کنم و راز و نیاز...
🔰می گفت یک بار یکی از بچه هایم از بالای بالکن پایین افتاد. از همه جا قطع امید کرده بودم.رفتم شاهچراغ و با گریه متوسل شدم.
وقتی به خانه برگشتم دیدم حال فرزندم بهتر شده و بعد چند روز کاملا بهبود پیدا کرد.
🕊#شهید دکترسید محمد ابراهیم فقیهی
فوق تخصص جراحی ارتوپدی
💚#احمدبنموسی(ع)
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰آن کس که داشت نذرِ شهادت #شهید شد...
▫️شهید حاج قاسم سلیمانی :
بارها گفتهام اگر فقط یک عضو در بدنمان باشد، آمادهام آن را تقدیم کنم به دو نفر؛
💚رهبر معظم انقلاب
💚و سید حسن نصرالله
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰شهید حاج اصغر پاشاپور معروف به اصغر ذاکر
🔹امان از غیبت کردن و غیبت شنیدن. اینقدر از اصغر پیشم بد گفته بودن که کلی نظرم نسبت بهش منفی شده بود...
🔸گذشت گذشت تاسال ۹۸ عملیات آزادسازی اتوبان حلب به دمشق، دیدمش؛ بانیروهاش اومده بود. منم بعد از مجروحیتم دیگه ندیده بودمش.
🔹پایین خانطومان کنارتپهی قاسم دیدمش؛ من تو ماشین بودم و حاج اصغر کنار وحید ایستاده بود منتظر تا بزنه به خط و بره به سمت روستای زیتان...
🔸هی با خودم کلنجار رفتم بهش سلام کنم یانه؟! خلاصه دل وزدم به دریا و گفتم سلام حاج اصغر... اومد سمتم و گفت اسماعیل تویی؟ کاری کرد که حسابی شرمنده شدم. حاج اصغر خم شد و دستم روبوسید، خداحافظی کرد و رفت.
یک ساعت بعدش پشت بیسیم گفتن حاج اصغر #شهید شد...💔
✨راوی: امیرحسین حاجی نصیری (اسماعیل حلب)
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush