💠| ما الان تنها با آن هایی کار داریم که رهرو عشقند نه رهرو تکلیف، رهرو عشق یک گام بالاتر از تکلیف است |💠
✍عجیب این جمله رو #دوست داشت، امام خمینی(ره) در خواب این جمله #رو بهش گفته بود #اما طوری با این جمله حال میکرد که انگار امام(ره) اون رو مستقیم توی #گوشش زمزمه کرده...
وقت هایی که از کم #لطفی_ها دلش میگرفت همین جمله رو تکرار #میکرد……
👌این جمله روی #سنگ_مزارش هم نوشته شده است...
#شهید_مجید_پازوکی
#جستجوگر_نور
🍃🌹
@Shahidgomnam
YEKNET.IR - mojtaba ramezani.mp3
4.14M
⏯ #شور احساسی
🍃سنگ يادبود برام نذاريد...
🍃حسنی ام من...
🎤 #مجتبی_رمضانی
@Shahidgomnam
✍شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون داعش بود و آزادسازی هنوز انجام نشده بود
❤️✨حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم بابک بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم نماز_صبحه
❤️✨به بابک گفتم چرا منو بیدار نکردی پست بدم؟ گفت لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود
❤️✨گفت من خودم داشتم با خدای خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود،
❤️✨بنده خدا بابک نوری از خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای سرد حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو شرمنده خودش کرد...
#شهید_بابک_نوری_هریس🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌷یادش با #صلوات
@Shahidgomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا روح الله
.
.
@Shahidgomnam
یادی کنیم از پرستار جبهه مقاومت سوریه، #شهید_علی_الهادی❣
💠چشمان شیدایی
🌷در بین بچههای رزمنده، خصوصاً رزمندههای #حزبالله لبنان اصطلاح «چشم شیدایی» معروف است. یعنی کسی که چشمهایش داد میزنند #شهید خواهد شد! علی الهادی #چنین چشمهایی داشت.
🌷من او را تا وقتی که به دفتر حزبالله در بیروت آمد، نمیشناختم. یک روز نوجوانی کم سن و سال به دفتر آمد و گفت: میخواهد به #سوریه اعزام شود. من مسئولیتی در دفتر نداشتم. به عنوان یک فرد علاقهمند به کارهای #فرهنگی با بچههای حزبالله همکاری میکردم. ولی وقتی دیدم یک نوجوان با ظاهری بهاصطلاح امروزی میخواهد #داوطلبانه به سوریه برود، #کنجکاو شدم.
🌷جلو رفتم و نگاهی به قد و هیکلش انداختم. #زیبارو بود و چهرهای جذاب داشت. توی دلم گفتم پسر جان تو نمیتوانی از #پس چنین جنگی بربیایی. همین را به زبان آوردم و #علت تصمیمش برای مدافع حرم شدن را پرسیدم.
🌷سرش را بلند کرد و نگاهم کرد. برای یک آن چشم در چشم شدیم و از نگاهش #دلم_لرزید. من از چشمهای #شیدایی شنیده بودم و حالا نمونه بارزی از این چشمها را روبهرویم میدیدم. چشمهای علی الهادی داد میزدند که #شهید خواهد شد.
#شهید_علی_الهادی❣
#شهید_مدافع_حرم
شادی روحش #صلوات
🍃🌹
@Shahidgomnam
💟✨در باشگاه بیشتر از همه به یکی از شاگردان که پدر_نداشت توجه نشان میداد، بچه های باشگاه خیلی دوستش داشتند
💟✨به بزرگ_تر و ارشد از خودش خیلی احترام میگذاشت مثلا وقتی کسی از اساتید کاراته می آمد اینقدر با حیا و با ادب بود که میرفت انتهای کلاس پشت سر بچه های کمربند پایین به احترام استاد می ایستاد.
💟✨حمید آقا نسبت به درآمدشان خیلی حساس بودن که حتما حلال باشه، حتی گاهی اوقات ساعت کاری که تمام میشد حمید آقا مشغول به کار بودن چون نمیخواستند که کم_کاری کرده باشند و پولی که به خانه می برند مورد داشته باشد.
✍به روایت دایی شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷یادش با #صلوات
@Shahidgomnam