eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
86 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافع عشق/قسمت 31 چشم هایم را باز می کنم و سمت راستم را نگاه می کنم. خودتی! اینجا؟ چشم هایم را ریز می کنم و با تردید زمزمه می کنم: عل…علی! لبخند می زنی و باران، لبخندت را خیس می کند. – جانم!؟ یک دفعه از جا می پرم و کامل به سمتت گردم. از شوق یقه پیراهنت را می گیرم و با گریه می گویم: تو…تو اومدی! اینجا! اینجا…پیش…پیش من؟ دست هایم را می گیری و لب پایینت را گاز می گیری و می گویی: زشته همه نگاهمون می کنن!…آره اومدم! شوکه و ناباورانه چهره ات را می کاوم. انگار صد سال می شود که از تو دور بودم. – چه جوری توی این حرم به این بزرگی پیدام کردی!؟ اصلاً کِی اومدی؟ چرا بی خبر؟ شش روز کجا بودی؟ گوشیت چرا خاموش بود؟ مامان زنگ زد خونه، سجاد گفت ازت خبر نداره. من… دستت را روی دهانم می گذاری و می گویی: خب خب… یکی یکی. ترور کردی ما رو که! یک دفعه متوجه می شوی دستت را کجا گذاشته ای. با خجالت دستت را می کشی. – یک ساعت پیش رسیدم. آدرس هتل رو داشتم، اما گفتم این موقع شب نیام. دلمم حرم می خواست و یه سلام. بعد هم یادت رفته ها! خودت روز آخر لو دادی رو به روی پنجره فولاد… نمی دونستم اینجایی… فقط…اومدم اینجا چون تو دوست داشتی! آن قدر خوب شده ای که حس می کنم خوابم. با ذوق چشم هایت را نگاه می کنم. “خدایا من عاشق این مَردم؟ ممنون که بهم دادیش.” – بازم از اون نگاه قورت بده ها کردی بهم؟ چیه خب؟…نه به اون ترمزی که بریدی… نه به این که…عجب! – نمی تونم نگاهت نکنم.    لبخندت محو می شود و یک دفعه نگاهت را می چرخانی روی گنبد. حتماً خجالت کشیدی. نمی خواهم اذیتت کنم. من هم نگاهم را می دوزم به گنبد. باران هر لحظه تندتر می شود. گوشه چادرم را می کشی و می گویی: ریحانه! پاشو الآن خادما فرش ها رو جمع می کنن. هر دو بلند می شویم و وسط حیاط می ایستیم. – ببینم دعام کردی؟ مثل بچه ها چند باری سرم را تکان می دهم. – اوهوم! هر روز…    لبخند تلخی می زنی و به کفش هایت نگاه می کنی. سرت را که پایین می گیری موهای خیست روی پیشانی ات می ریزد. – پس چرا دعات مستجاب نمیشه خانوم؟ جوابی پیدا نمی کنم. منظورت را نمی فهمم. – خیلی دعا کن. اصرار کن تا دست خالی برنگردیم. باز هم سکوت می کنم. سرت را بالا می گیری و به آسمان نگاه می کنی. – اینم دلش گرفته بودا! یهو وسطش سوراخ شد! می خندم و حرفت را تأیید می کنم.  – خب حالا می خوای همین جا وایسی و خیس بخوری؟  – نچ!    می دویم و گوشه ای پناه می گیریم. لحظه به لحظه با تو بودن برایم عین رویاست. تو همانی هستی که یک ماه برایش جنگیدم. صحن سراسر نور بود. آب روی زمین جمع شده و تصویر گنبد را روی خود منعکس می کند. بوی گلاب و عطر حرم، حال و هوایی خاص دارد. زمزمه خواندن زیارت عاشورایت در گوشم می پیچد. مگر از این بهتر هم می شود؟ از سرما به دستت می چسبم و بازویت را می گیرم. خط به خط که می خوانی، دلم را می لرزانی. نگاهت می کنم. چشم های خیس و شانه های لرزانت… من پاکیت را دوست دارم. یک دفعه سرت را پایین می اندازی و زمزمه ات تغییر می کند. – منو یکم ببین. سینه زنیم رو هم ببین. ببین که خیس شدم. عرق نوکری ببین. دلم یجوریه، ولی پر از صبوریه. چقد شهید دارن میارن از تو سوریه. چقد…شهید… منم باید برم… برم… به هق هق میفتی. مگر مرد هم…! با هر هق هق تو، گویی قلبم را فشار می دهند. یک لحظه در دلم می گذرد. تو زمینی نیستی. آخرش می پری ادامه دارد... نویسنده این رمان: محیا سادات هاشمی
!... ! اطلب من المهد الی تا به ابد باید این جمله برای همه دستور شود نعمت و کرم زمین را خیس و معطر میکند. هوا رفته رفته سردتر میشود و تو سربه زیر آرام به هق هق افتاده ای.دستهایم راجلوی دهانم میگیرم و ها میکنم،کمی پاهایم را روی زمین تکان تکان میدهم.چیزی به اذان صبح نمانده.بادستهای خودم بازوانم را بغل میگیرم و بیشتر به تو نزدیک میشوم. چنددقیقه که میگذرد با کناره کف دستت اشکهایت را پاک میکنی و میخندی _ فکرشم نمیکردم به این راحتی حاضر شم گریه کردنم رو ببینی... نگاهت میکنم.پس برایت سخت است مرد بودنت را اشک زیر سوال ببرد!؟...دستهایت را بهم میمالی و کمےبخود میلرزی  _ هوا یهو چقد سرد شد!! چرا اذان نمیده..؟ این جمله ات تمام نشده صدای الله اکبر در صحن میپیچد.تبسم دل نشینی میکنی.. _ مگه داریم ازین خدا بهتر؟.. و نگاهت را بمن میدوزی.. _ خانوم شما وضو داری؟! ... _ اوهوم _ الان بخاطر بارون توحیاط صف نماز بسته نمیشه.باید بریم تو رواقا....ازهم جدا شیم. کمی مکث و حرفت را مزه مزه میکنی _ چطوره همینجا بخونیم؟.... _ اینجا؟..رو زمین؟ ساک دستی کوچیکت را بالا مےآوری،زیپش را باز میکنی و چفیه ات را بیرون میکشی... _ بیا! سجادت خانوم! با شوق نگاه مدافع‌حرم‌و‌چادر‌خانم‌زینب: ت میکنم.دلم نمی آید سرمارا به رویت بیاورم.گردنم را کج میکنم و میگویم _ چشم! همینجا میخونیم توکمی جلوتو می ایستی و من هم پشت سرت.عجب جایی نمازجماعت میخوانیم!!! صحن الرضا،باران عشق و سرمایی که سوزشش از گرماست! گرمای وجود تو! چادرم را روی صورتم میکشم و اذان و اقامه را ارام ارام میگویم.نگاهم خیره به چهارخانه های تیره و خطوط سفید چفیه ی توست.انتظارداشتم اذان و اقامه را تو زمزمه کنی،اما سکوتت انتظارم را میشکند.دستهایم را بالا می آورم تا اقامه ببندم که یکدفعه روی شانه هایم سنگینی میخوابد.گوشه ای از پارچه تیره روی چهره ام راکنار میزنم. سوئـےشرتت راروی شانه هایم انداخته ای و روبه رویم ایستاده ای.... پس فهمیدی سردم شده!فقط خواسته بودی وقتی اینکار راکنی که من حواسم نیست... دستهایت را بالا مےآوری، ڪنارگوشهایت و صدای مردانه ات _ اللـــــــــه اڪبر... یڪ لحظه اقامه بستن رافراموش میکنم و محو ایستادنت مقابل خداوند میشوم.سرت را پایین انداخته ای و باخواهش و نیاز کلمه به کلمه سوره ی حمد را به زبان می آوری.آخر حاجتت را میگیری آقای من! اقامه میبندم _ دورکعت نماز صبح به اقامه عشق به قصد قربت...اللــــــه اکبر...
سلام علیکم برای شرکت درختم فقط تعداد صلوات ها به ایدی زیر را بفرستید @shahidgomnam_315 ✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 ختم برای سلامتی یوسف فاطمه (س) تعداد صلوات های هدیه شده: 1200صلوات ✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 رسول خدا(ص) فرمود: «هر کس، هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد، خدا گناهان او را در همان روز یا همان شب می آمرزد.»
💎 ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای اسلام 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
{ مراقب باشیم "" آرام، سربه هوا و عاشق پیشه است.. و خیلی سریع "انس" میگیرد. اگر غفلت کنیم می رود و خودش را به چیزهای "بی ارزش" وابسته میکند.💔🍃}
ی جمله .. کی کربلایی تره ؟ اونی که همه جای کربلا رو دیده یا اونی که همه جا رو کربلا دیده؟
أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا... ڪجاست؟! صاحب، دلهاےگردوخاڪۍ مان.؟! 🌱
در قیامت قیمتی تر چیست غیر از یاحسین قیمت یک "یاحسین" آن جا قیامت می‌کند
... تنها نردبانے است ڪہ آدمے را به آسمان میرساند و تنها وسیله‌اے ست... ڪہ را دَر مے یابد...
اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی آناءِ لَیلِکَ وَ أطرافِ نَهارِکُ سلام بر ، در شبانه‌ات و ساعت‌های روزت ... - سلام بر تمام لحظه های انتظارت و تک تک لحظه های نیامدنت ...
با عمامه ي امام خون هاي روي چڪمه هايشان را پاك ميڪردند ...💔
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
سلام علیکم برای شرکت درختم فقط تعداد صلوات ها به ایدی زیر را بفرستید @shahidgomnam_315 ✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
اگر امام زمان غیبت کرده است این غیبت ماست نه غیبت او... این ما هستیم که چشمان خود را بسته ایم این ما هستیم که آمادگی نداریم..