eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
86 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
➣ 🌷حاج اســماعیل دولابی: همیشه سعی کنید #خــیرخـــواه دیگران باشید و برای بندگان خدا چیز خوب بخواهید. مـــــومن میتواند با #دل خود به اهل زمین و آسمان خـیر برساند... @shahidgomnam
خیلے ها آرزوهـــــایشان را پشت #سنـگر جا گذاشتند شده ازخودت بپرسے مگر آنهــا #دل نداشتند #شهدا_شرمنده_ایم😔 شهدا رهرو میخوان نه شرمنده...💔 @Shahidgomnam
گـاهـےوقـت‌ها ڪہ #بغـض دلتنـگـے بـر دلـت سنـگینـے مـےڪند و #دل محـرمـے را نمـےیـابــے شایـد اگـر چشمـانت را ببنـدے و در ڪنج خـاڪریزے از خـاڪریزهاے #شـرهانـے یا #شلمـچہ بیتـوتہ ڪنـے! ڪمـے آرام شـوے #مـدیــون‌شهـــداییـــم #دلتنـگــ‌شـهـــدا #یـادشون‌بـا‌ذڪـر‌صـلـوات @Shahidgomnam
شهر را به ما سپردند! و رفتند... از شهر چیزی باقی نمانده!! برگردید... #مقاومت کار ما نیست... خانه به خانه! نفر به نفر! در حال #انهدام ! برگردید! دست #دلمان را بگیرید... آی #شهدا با فراموشی درس شما؛ تخریبچی #ماهری شدیم! #منفجر می کنیم دل را با #چاشنی وسوسه های #شیطان ! #انفجار پشت انفجار... و پس لرزه های این انفجار؛ می لرزاند #دل #مهدی_فاطمه سلام الله علیها را... #برگردید ! مقاومت کار ما نیست؛ آقا گناه دارد! بس که ما #گناه داریم... برگردید؛ #آقا_تنهاست ... . #شهدا_شرمنده_ایم #شهدا_گاهی_نگاهی #شهدای_مدافع_حرم #شهدای_مدافع_وطن #شهدای_جنگ_تحمیلی #شهدای_گمنام #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات @shahidgomnam
آی شهدا... که بودم...🍃😞 دیگر توان ماندن نیست!💔 این روزها امان نمی دهد!😭 دل تر از همیشه می تپد!❣ و به سختی بالا می آید...☘ هوای در جان مان افتاده...✨ آی شهدا... به رسم ... به بی توان... به بی امان... به بی قرار... به های به شمارش افتاده... ... دعایم کن... وقتی می گویم: دعایم کن! یعنی دیگر کاری از دست برای خودم بر نمی آید... من به محتاج ترم تا ! پس؛ برایم بخواه... فقط شهادت... ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✍قرارگاه صالحین شهیدهمت🎋 @Shahidgomnam •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
🌷کجاست #هم‌نفسی تا به #شرح عرضه دهم ❤️که #دل چه می‌کشد از روزگار #هجرانش . . . #شهید_محمد_اینانلو🕊 @Shahidgomnam
🌷🕊شهید شدن #دل مے خواهد دلے کـه‌ آنقــدر قوے باشد و بتوانـدبریده شود از همه #تعلقات؛ دلے کـه آرام،لـه شود زیر پایـت؛❤️ و #شهدا "دلدار بے دل" بودنـد...🕊🌷 #اللهم_ارزقنا_شهادت #شهیـد_جواد_محمـدی🕊 @Shahidgomnam
اگر جایی جز کربلا و روزی غیر عاشورا می‌شد شد... همه ‌جا و هر روز نبود... این هم از قوانین بی ‌نظیر شهر اگر لایق شد را می‌ستانند... @shahidgomnam
°•| 🌿🌸 ابری ترین هواست دلم بی هوای تو دل را سپرده ام به #دل مبتلای تو هرروز #میروم به مسیر همیشگی آنجاکه مانده است به جا رد پای تو #شهید _داریوش _ساکی °•| 🌿🌸
#دلتنگم آقا براۍ چند #نفسِ عمیق در هواۍ#جمڪران ، دَوایَم به تأخیر اُفتاده...، [بیا و #بطلب این ، #دلِ از پا افتاده َمرا. . @Shahidgomnam
در صحنه ی زندگی! اگر مراقب لوکیشن نباشیم؛ قطعا کات میخوره... نه این که کارگردان(خداوند) کات بده! خودمون تو نقش جا نیفتادیم... خودمون! میدونیم! شنیدیم! خوندیم! دیدیم! از شهدا... اما باز کار میکنیم... الهی را؛ تو کن... برا تنبل ها نیست! برا شاگرد شده ها نیست! برا خدا بشیم... @shahidgomnam https://eitaa.com/Shahidgomnam
{ مراقب باشیم "" آرام، سربه هوا و عاشق پیشه است.. و خیلی سریع "انس" میگیرد. اگر غفلت کنیم می رود و خودش را به چیزهای "بی ارزش" وابسته میکند.💔🍃}
... تنها نردبانے است ڪہ آدمے را به آسمان میرساند و تنها وسیله‌اے ست... ڪہ را دَر مے یابد...
. . من تو را بہ سر دارم✨ تـو هواے مـرا دارے♥️ هر چہ هم بیاید باز تـو براے همـہ دارے🌱 دل شڪستہ بہ من مےگفٺ:💔 خوش بہ حالٺ دارے✋ 💛 ----------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🍃🌸🍃 از #شهيدبابايى پرسيدند: عباس جـان چه خبر؟ چه كار ميکنى؟ گفت به نگهبانى #دل مشغوليم که #غيرازخدا كسی وارد نشود. ----------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دل هوای ماندن ندارد...http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147 اینجاکلیک کنی شهیدمیشی👆😅
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... . . دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... 🌷🌷ادامـه👇👇
دلم شده است... براے آوینے! براے چمران! براے علم الهدے! براے خرازے! براے هاشمے! براے ابراهیم هادے! دلم تنگ شده است براے باقرے.. براے کاوه و همت! براے دیالمه! براے کاظمے! دلم تنگ شده است براے برونسے... شجاعت مصطفوے... غیرت ، بصیرت ... اخلاص، پشتکار، صفا، محبت... ، ایثار و ایمان... و ... رفقا! کجایید؟! که ببینید ما، اینجا... هر روز و هر ساعت... تیر خلاصےِ ؛ نصیبمان می‌شود... و ما در ماندگانِ مسیرِ خداییم... شهید سید مرتضے آوینے: راه کاروان از میان تاریخ مے گذرد؛ و هر کس در هر زمره که میخواهد ما را بشناسد! داستان را بخواند؛ اگر چه خواندن داستان را سودے نیست! اگر کربلایے نباشد... ✨ ----------------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
با یاد تو سنگم، نَرم چشمانم، اشڪ بار🌷 و اعتقادم، مےشود 🌷 در آن روزی ڪہ مثل تو " پـرواز " ڪنم..🌷. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدان که را به دریا زدند‌ عجب پشت پایی به زدند...🕊 ...🌹 ----------------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
. با من بگو : " أ أدْخُلُ ..." مشکی بپوش با من بخوان سراسر اذن دخول را ... با من بخوان سراسر اذن دخول را : أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟ أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ ؟ أَ أَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ الْمُقِيمِينَ فِي هَذَا الْشهر الشريف؟ أَ أَدْخُلُ يَا حسين بن علی؟ آقا جان اجازه ورود به ماهت را می دهی؟ ...♡
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین… نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی… جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم… . . دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود… عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا… چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم… . . به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی… به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم… . . به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه… آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم… . . به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران… صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار… حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار… از حال معنوی ام… گذشتم… . . ششمین کوچه و شهید عباس بابایی… هیبت خاصی داشت… مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی … کم آوردم… گذشتم… . . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی… انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم… از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم… . . هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند… انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند… شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد … . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان… . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت… از تا ! فاصله زیاد بود… . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم… خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد… . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت… گاهی،نگاهی 😭🥀💔 🍃 🌹
آدم نشسته بود ، شش نفر آمدند ، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.🚶‍♂🚶🏻‍♂🚶🏼‍♂🚶🏽‍♂🚶🏾‍♂🚶🏿‍♂ به یکی از سمت راستی‌ها گفت : «تو کیستی؟»🔦 گفت : « »⛓ پرسید : «جای تو کجاست؟»➕ گفت : « »⛓ از دومی پرسید : «تو کیستی؟»🖇 گفت : « »➕ پرسید : «جای تو کجاست؟»🗝 گفت : « »➕ از سومی پرسید : «تو کیستی؟»⛓ گفت : « »➕ پرسید : «جایت کجاست؟»⛓ گفت : « »🖇 سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد : «تو کیستی؟»🔗 جواب داد : « »🕳 پرسید : «محلت کجاست؟»✖️ گفت : « »➖ گفت : «با یک جایید؟»⛓ گفت : «من که آمدم می‌رود.»✖️ از دومی پرسید : «تو کیستی؟»✖️ جواب داد : « »🕳 محلش را پرسید.🔗 گفت : « »⛓ پرسید : «با یک دارید؟»🕳 گفت : «من که بیایم ، خواهد رفت.»✖️ از سومی پرسید : «کیستی؟»✖️ گفت: « »➖ پرسید : « کجاست؟»🔗 گفت:« »🕳 گفت:«با یک جا هستید؟»⛓ گفت:«چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»✖️