eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
974 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
93 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• 🥀زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست🥀 تازنده‌ایم‌رزمنده‌ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهید_محمد_بلباسی #شهدای_خان_طومان ❤ @shahidgomnam
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
#شهید_محمد_بلباسی #شهدای_خان_طومان ❤ @shahidgomnam
کارهای فرهنگی اش زبانزد بود. خیلی ها شاید او را به خاطر فعالیت هایش در ستاد راهیان نور بشناسند یا به خاطر تلاش هایش در راه اندازی موکب و... در پیاده روی اربعین. اما گوشه و کنار استان اگر اقدامی جهادی برای کمک به محرومین نیاز بود، میتوانستی حضور فعال و خستگی ناپذیر محمد راهم ببینی. در جریان بازسازی خرابی های زلزله ی ارسباران هم اسم بچه های مازندران سر زبان ها افتاده بود. در حلقه نیروهای مازندرانی، محمد بلباسی نگیتی بود که به زیبایی می درخشید. با همین روحیه به سوریه هم که رفت ، شب ها وقتی همه می خوابیدند او غیبش می زد . مدتی طول کشید تا بفهمیم نیمه های شب، تک و تنها و بی صدا کیسه های شن را پر می کند و با خودش زمزمه ای شیرین دارد... "به نقل از همرزمان شهید" ❤️ 🌹🍃 @shahidgomnma
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷کاش میشد فهمید محمد بلباسی زیر آن تابوت های شهدا چه نجوایی میکرد ؟ #شهیدان_را_شهیدان_میشناسند #شهید_محمد_بلباسی🕊 @Shahidgomnam
23.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همسر محترم#مدافع_حرم #جاویدالاثر #شهید_محمد_بلباسی : #دلتنگی چيزي هست كه هميشه و تا أبد با من باقي ميمونه،هر لحظه با ديدن هر چيزي كه منو يادش بندازه،و من عاشق اين دلتنگي هامم و حاضر نيستم با هيچ چيزي عوضش كنم چون #اعتقاد دارم دلتنگي كه پيش مياد دو طرفه هست..! در مورد اينكه چرا گذاشتي بره با اينكه احتمال شهادت بُود.. من #عاشق همسرم بودم و اون هم عاشق رفتن و عشق اون و به #عشق خودم ارجح ميدونستم و بعضاً متهم به سنگدلي و كم علاقه مند بودن ميشدم ولي من عشق رو اينطور فهميدم كه همه ي تلاشم رو بكنم كه كسي كه بهش علاقمندم به بالاترين ارزشي كه يك انسان ميتونه بهش برسه،برسه. حس ميكردم اگه نگذارم به دنبال راهي كه اعتقاد بعش داره بره خودخواهي كردم و اونو منحصر به خودم ميدونم و در واقع اونو دوست دارم چون كنارم ميمونه و بهم كمك ميكنه و بهم محبت ميكنه! الان كه نزديك سه سال از شهادتش ميگذره هر لحظه كنارم بُود تو تمام كارهام سهيم بُود و هنوز هم دو نفري داريم زندگيمونو ميچرخونيم و اگر سختي ظاهري هم وجود داره مدام بهش ميگم"رو كن به هر كه خواهي گل پشت و رو ندارد" 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 @Shahidgomnam
🕊🌹 #سومین یادواره مدافع حرم #شهید_محمد_بلباسی 🌹🍃 پنج شنبه ۱۲ اردیبهشت از نماز مغرب حسینیه عاشقان ثارالله قائمشهر @shahidgomnam
❁ ﷽ ❁ تو سینہ زدے و عرش الهـے شد جایگاهتــ مـا هم سینہ زدیـم . . . نوڪرے تو ڪجا.. و نوڪرے ما ... شهید خستگی ناپذیر -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😌👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
واکنش قابل تامل همسر #شهید_محمد_بلباسی به گرانی بنزین بی شرف تمام عیاری و خائن به اسلام! #روحانی #بنزین 👌👏آفرین به این شیرزن ----------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
یه روزی هم میاد رو بَنِرای سطح شهر می‌بینیم نوشته: « کاروان راهیان » . کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت ... می بردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه... وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چند سال فراق رو جبران کردیم... . یکی مثل که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه برامون شروع میکنه به روایت کردن... . " اینجا که نشستید اسمش است! قریه‌ای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره... همینجا بود که مدال گردن ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند...‌ . تو همین خاک بود که محمود رضا بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید... " . بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه: " اینجا حلبِ... همونجایی که رو به آسمون پرواز داد... همینجا بود که ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش! خبرنگاری که دختر سه ساله ‌شو به دختر سه ساله‌ی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد... . اینجا مقتلِ و ... جووناالوارثینو سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن... . مقصد بعدیمون ، جنوب غربِ حلب... همونجایی که تروریستا محاصره‌ش کردن و نیروهای مقاومت رو مجبور به عقب نشینی.‌.. همونجایی که وقتی آزاد شد،همه سجده شکر بجا آوردیم... هر چند برای آزاد شدنش دادیم و اسیر... یکیشون بود که با رفتنش چهار تا بچه‌ش یتیم شدن... ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن: ما بچه های شهید بلباسی ‌ایم!‌ " مثل ،‌ مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم... یه روزی گذرمون بهشون میخوره.. [ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن... « کاروان راهیان قدس » کاروانی که این بار مقصدش فراتر از و ! کاروانی که میره به سمت خود نماز میخونه تو مسجدالاقصی... با امامت امام دوازدهم... و با حضور تمام شهدا... شهدایی که روزی برای زیارتشون ‌هامون و هامون خاکی شد ... و دیر نیست اون روز ! روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در‌ ورودی نوشته: «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»
خوابش رو دیدم گفتم:چی اون دنیا خیلی بدردتون خورد؟ گفت: تو دنیا خیلی کارهای خوب انجام دادم ولی به دردم نخورد... چیزے که خیلے به کارم اومد خدمت به خلقِ؛ همین اردوهای جهادی...🍃
مادرش باردار بود پدرش هفده اردیبهشت ۹۵ شهید شد مفقود الاثر در شهریور که شد دردانه بدنیا آمد به عشق پدر اسم نوزاد را زینب گذاشتند حال دخترک قصه ما منتظر است تا پیکر پدری را به آغوش بکشد که هیچگاه اورا ندیده خوش آمدی