سر مهدی تشنه لب را به زانو گذاشته بودم .
دیدم لب مهدی به هم میخوره ؛گوشم را نزدیک بردم ؛ گفت: آقارضا سرم را روی زمین بذار،
بیهوش بودم مهدی با لباس یکپارچه از نور لبخند کنارم آمد
گفت حضرت زهرا (سلام الله علیها) میخواست سرم را به دامن بگیرد
بخاطر همین از شما خواستم سرم را از روی زانوهایت برداری....😭
یا حضرت مادر مددی...
#شهید_مهدی_نظیری
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان رواحنافداه و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
•••شهید گمنام•••