📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۴۹)
🌟 ادامه ی کتاب :
3⃣بخش سوم : محبت شهيد به
فاميلها و بستگان
🖊پدر شهيد:
اواخر بهمن ماه 1397 بود. یک روز خادم امامزاده علی اشرف(ع) به من زنگ زد. گفت: یکی از دوستان عباس از شهر اصفهان آمده و یک جعبه گز برای شما آورده است. هرچه به او اصرار کردم که شماره تماسی به من بدهد تا پدر شهید با شما تماس بگیرد قبول نکرد.
چند روز بعد به امامزاده رفتم. خادم شیرینی گز را به من داد. من سر مزار شهیدان تعارف کردم. دیدم داخل جعبه شیرینی، یک نامه ای است.
نامه را خواندم. متوجه شدم که ایشان يك قولي به شهيد داده. گويا لغزشي از او سر زده، حالا به سر مزار آمده تا شهید کمکش کند.
بخشی از آن نامه به اين شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقای دانشگر. سر مزار شهید آمده ام. می خواستم به خانه تان بیایم روم نشد. از شما یک درخواست داشتم. از پسرت آقا عباس برام حلالیت بطلب. چون خیلی بی حرمتی کردم. به خدا بهش شرمنده ام. پشیمانم. ازش بخواه حلالم کند. از این که دستم را محکم بگیره نگذاره دوباره گمراه بشم. محبت عباس شما در دل من جاي گرفت خیلی خیلی دوستش دارم. احساس می کنم همیشه در کنارم است. ازش بخواه یک همسر خوب نصیبم شود و دستم را بگیرد و عاقبت در راه خدا شهید بشم. چه بگویم؟ دلم درد و سوز و گداز دارد و پشیمانم که بندگی خدا را نکرده ام. ممنونم.
در ضمن سلام من را هم به مادر آقا عباس برسونيد.
کوچک شما - عضو کانال شهید دانشگر
29/11/97- ساعت 16:06
ادامه دارد ...
#یادشهداباصلوات
🌷🇮🇷
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۵۰)
🌟 ادامه ی کتاب :
3⃣بخش سوم : محبت شهيد به
فاميلها و بستگان
🖊خانم نجفی - زن دایی شهید
اواخر سال ۱۳۹۷ بود. یک شب در عالم رویا عباس را دیدم. به او گفتم التماس دعا دارم. ما را فراموش نکن. گفت بروید به سردار سلیمانی التماس دعا بگویید. جايگاه و منزلت او در اين عالم بسيار رفيع و بلند است.
وقتی از خواب بیدار شدم به سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران بسيار علاقهمند شدم. با خود گفتم او در راه دفاع از اسلام و مردم مظلوم و مسلمان عراق، سوریه، لبنان و فلسطين جانفشانی کرده است و آن جايگاه، مزد زحمات و مجاهدتهاي او در راه خداست.
وقتی خبر شهادت سردار دلها حاج قاسم سليماني را در سیزدهم دی ماه سال ۱۳۹۸ شنیدم به ياد خوابم افتادم و وقتي تشييع پیکر با شکوه و با عظمت او را از تلویزیون دیدم آن جايگاه بلندي كه عباس در خواب به من گفته بود برايم معني شد.
ادامه دارد ...
#یادشهداباصلوات
#کتاب_تاثیرنگاه_شهید
🌷🇮🇷
.
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۵۱)
🌟 ادامه ی کتاب :
3⃣بخش سوم : محبت شهيد به
فاميلها و بستگان
🖊عمه شهيد
اربعین سال 1398 مدت سه شب برنامه عزاداری حضرت اباعبدالله الحسين(علیهالسلام) در خانه مان برگزار شد. برای پذیرایی در شب سوم حلیم پخته بوديم. دقايقي از پایان مجلس گذشته بود که یک نفر به من گفت:«خانمی رفته جلوی دیگ غذا و درخواست یک ظرف حليم كرده تا به خانه ببرد. اما یکی از فامیلها که کنار دیگ ایستاده بود، به ایشان با بي اعتنايي گفت مجلس بايد تمام بشود بعد اگر حليم ماند درخدمتتون هستيم. آن خانم سرش را پایین انداخته و با ناراحتي از خانه خارج شده است.»
بعد از شنيدن اين ماجرا، مي خواستم ظرف حليمي برای آن خانم بفرستم اما به خاطر خستگي زياد فراموش کردم. ساعت از نیمه شب گذشته بود. سرم را روی بالش گذاشتم و از خستگی خوابم برد. در عالم رؤیا عباس جلوی آشپزخانه کنار مبل نشسته بود. بلند شدم یک ظرف حلیم براش آوردم. در خواب می دانستم که عباس شهید شده به او گفتم امشب مجلس عزاداری داشتیم، حلیم در دیگ مانده برای شما آوردم تا ميل كنيد.
دیدم عباس سرش پایین است. گفت نمی خورم. در همان لحظه بیدار شدم. آنقدر خواب شفاف بود که من اول احساس کردم در بیداری دیدهام. قدری چشم هام را باز کردم فهميدم آنچه دیده بودم در خواب بوده است. احساس كردم ناراحتي شهيد از ناراحتي آن خانم بوده است
فردا صبح برای دلداری و جبران یک ظرف غذای حلیم را برای آن خانم بردم و عذرخواهی کردم.
ادامه دارد ...
#یادشهداباصلوات
#تاثیر_نگاه_شهید
🌷🇮🇷
.
.
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۵۲)
🌟 ادامه ی کتاب :
3⃣بخش سوم : محبت شهيد به
فاميلها و بستگان
🖊آقاي محمد حسین دانشگر- عموی شهید
یک روز در مغازه نشسته بودم که چند نفر از برادران سپاه نزدم آمدند. بعد از احوالپرسی گفتند میخواهیم در منطقه محلات شهرستان سمنان شورای محله اسلامی راهاندازی کنیم؛ به دنبال فردی مطمئن و پا به کار هستیم که به عنوان مسئول شورا معرفی کنیم. با پرس و جو از افراد متدین و سرشناس محل، همه شما را معرفی کردند. من گفتم چند مسئولیت فرهنگی در شهر دارم و وقت کافی ندارم. هرچه اصرار کردند قبول نکردم. چند روزی گذشت یک شب در عالم رویا دیدم شهيد عباس در حسینیه شهدای مدافع حرم است. میز و صندلی چیده شده و عباس روبروی من نشسته است. یک لحظه دیدم بیرون حسینیه چند نفر نیازمند کنار دیوار ایستادهاند. عباس به من گفت عمو جان مسئولیت این شورا را قبول کن این کار از همه مهمتر است، عاقبت خوب در كمك به اين نیازمندان است. وقتی از خواب بیدار شدم به فکر فرو رفتم. احساس کردم این خواب من یک رویای صادقه است. این مسئولیتی هست كه شهید به گردن من نهاده است و باید آن را به نحو شایسته انجام دهم.
در مدت دو سال، شورای محله اسلامی فعالیت های فرهنگی و عمرانی خوبی انجام داد. در لحظه تحویل سال ۱۳۹۹ وقتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنهای(مدظله العالي) امر فرمودند: باید کمکهای مومنانه به قشر آسیبپذیر و نیازمند انجام گیرد از ابتدای سال با کمک خیرین و نهادهای انقلابی بالغ بر ۳ میلیارد تومان برای هزاران نفر کمک معیشتی هزینه شد. در خصوص کارآفرینی و اشتغالزایی در سالی که رهبری معظم انقلاب آن را سال جهش تولید نامگذاری کردند با ایجاد کارگاههای خیاطی در حسینیه ۲۵ نفر از بانوان مشغول به کار شدند.
هرروز که از افتتاح شورای محله اسلامی میگذرد آثار و برکات آن رویای صادقه را میبینم يقين دارم که در حسینیهاي که به نام شهدای مدافع حرم نامگذاری شده است آن شهدا دست ما را میگیرند و همواره محبت و لطف آنان را در اين كارهاي خير می بینم.
ادامه دارد ...
#یادشهداباصلوات
#حسینیه_شهدای_مدافع_حرم_سمنان
🌟@semnan_hamdeli
╭─┅─•🍃🌸🍃
╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۵۳)
🌟 ادامه ی کتاب :
3⃣بخش سوم : محبت شهيد به
فاميلها و بستگان
🖊خانم اسماعیل پور- از بستگان شهید
داشتم از تلویزیون تشیع پیکر شهید سردار سليمانی در حرم مطهر امام رضا(علیهالسلام) را می دیدم خیلی منقلب شده بودم و اشک می ریختم با خودم میگفتم چه توفیقی دارد این مرد بزرگ که در چندین حرم مطهر ائمه اطهارعلیهمالسلام تشیع ميشود.
دو سه شب بعد در عالم رؤیا دیدم در حیاط خانه پدرم هستم و بعضی از اقوام هم حضور دارند. در آن جمع، جوانی خوش سیما و نورانی کنار مادر شهید عباس دانشگر ایستاده بود. از مادرم که در مجلس بود سؤال کردم آن جوان کیست گفت او شهيد عباس است. من به چهرۀ عباس خیره شدم دیدم بسیار خوشحال است یک لحظه دستش را گذاشت روي شانه مادرش و گفت: مادر امشب مهمان داریم. مهمان ما سردار سلیمانی است.
ادامه دارد ...
#یادشهداباصلوات
╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─
╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۵۴)
🌟 ادامه ی کتاب :
3⃣بخش سوم : محبت شهيد به
فاميلها و بستگان
🖊پدر شهید
اواسط مهر سال ۱۳۹۸، نزدیک ظهر بود كه گوشی تلفن همراهم زنگ خورد. گفت شما پدر شهيد دانشگر هستيد؟ گفتم بله. گفت: گرهی در زندگی ام افتاده بود. خیلی رنج می كشيدم چندین بار سر مزار شهيد دانشگر رفتم و از او كمك خواستم. به او گفتم شما پیش خداوند متعال و ائمه اطهارعلیهمالسلام آبرو و عزت داری. واسطه شو تا حاجتم برآورده شود.
دو سه ماهی گذشت همچنان منتظر بودم. یک روز پنج شنبه به امامزاده علي اشرف(ع) رفتم. سر مزار شهيد عباس نشستم. در حال درد و دل با او بودم. يك لحظه چشمم به عکس مقام معظم رهبری كه روی دیوار امامزاده نصب بود افتاد. گفتم عباس جان به جان رهبری قسمت می دهم حاجتم برآورده شود. دیگر طاقت ندارم. چند روزی گذشت مشکل به کلی برطرف شد.
ادامه دارد ...
#یادشهداباصلوات
🌷🇮🇷
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر شهيد مصطفي صدرزاده:))
احساس دلتنگی اذیتت نمیکنه تو این سال ها ؟!
مگه میشه اذیت نکنه؟...اذیت میکنه اما...
#یادشهداباصلوات
#پیشنهاددانلود
به قول ِ حاج قاسم ِ ما:
{کسی که اخلاص داشت
اتصال پیدا میکند
وصل میشود}
#حاج_قاسم
#رفیق_شهیدم
#یادشهداباصلوات
4.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجایید ای شهیدان خدایی؟
وصیت شنیدنی شهید باکری
حتما ببینید
#یادشهداباصلوات
------------------------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیــــــــــد میشــــــی 👇
🇮🇷https://eitaa.com/Shahidgomnam
🌹🍃🌹
#شهیدی_که
#مسئول_کمیته_ازدواجه💍💕
یادمہ از اولین دوره هاے راهیان نور ڪہ رفتہ بودم ،وقتے وارد هویزه شدیم قشنگے فضاش ما رو گرفت ...😊
ڪسایے ڪہ رفتن هویزه میدونن چے میگم ...
جلوے درش کفشاشو👟 میگیرن و واڪس میزنن ....
از تونل سر بندها ڪہ عبور میڪنے میرسے بہ یہ حیاط ڪہ دو طرفش شهدا دفنن و چند تا درخت🌴 رو مزار بعضے شهدا سایہ انداختہ و دلچسبے فضا رو دو چندان میڪنہ
یادمہ وارد شدیم و راوے روایت گرے میڪرد . یڪے از بچہ ها ڪہ سابقہ دار بود اصرار ڪرد بچہ ها بریم سر قبر 👈شهید علے حاتمے🌷
پرسیدیم چرا بین اینهمہ شهید به اونجا اصرار دارے ...⁉️
گفت بیاین ڪارتون نباشہ 🤔
رفتیم سر مزار شهید و مشغول فاتحہ و صحبت و دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایسادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت😓میڪشیدن جلو بیان
برام جاے تعجب بود خوب بقیہ شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحہ بخونن ...
ڪہ این رفیقمون گفت آخہ این شهید مسئول ڪمیتہ ازدواجہ 💑
هر ڪے با نیت بیاد سر خاڪش سریع ازدواج میڪنہ (پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن 😂😂😂)
ما هم از قصد هے ڪشش میدادیم و از روے مزار بلند نمیشدیم 😁...
یهو راوے اومد بلند جلومون با صداے بلند و🗣خنده 😄 گفت :آقایون این شهید شوهر میدهها ... زن نمیده به ڪسے
یهو همه اطرافیان و اون خواهراے پشت سرے خندیدند 😂و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم ..🌅
البتہ راوی بہ شوخے میگفت ؛ خیلے بچه ها با نیت اومدند و ازدواج 🎊هم ڪردند .
شهید علی حاتمی🌹
#یادشهداباصلوات
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
شهادت به آسمان رفتن نیست
به خود آمدن است.....🤍🕊️
#شهادت
#یادشهداباصلوات
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147