20.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسم من رو تو گوشیت چی ذخیره کردی!؟ #کربلا_من #شب_جمعه شب زیارتی کربلا #امام_حسین علیه السلام کجا بریم !؟ کربلا، کربلا #کربلا به یاد #شهدا #مدافع_حرم و #دفاع_مقدس #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
.
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@Shahidgomnam
دختر که باشی...👇👇👇
دختر ڪه باشے بهت میخندن اگه دلت #شهادت بخواد...
ڪیا شهید میشن؟
-مدافعان حرم✌️🏻
-ڪسایی که تو عراق و سوریه باشن! . .والسلام!
دختر ڪه باشی بهت میگن #اربعین #کربلا رفتن صلاح نیست...
دختر که باشے هیئت و روضه رفتنت یه جور دیگه است...😢
دختر که باشے اگه روضه سنگین بخونن توی جمعے، دست و بالت بسته است برا سبک شدن...😭
دختر که باشے حسرت یه جاهایے تنهایی رفتن مے مونه رو دلت...😞
اصلا یه چیزایی برا دخترا همیشه #حسرت میمونه..😓
اما...
دختر که باشی {اونم از نوع زهراییش}
وارث ارثیه مادری...😌✌️🏻
و روزی مفتخر میشے به رسالت شریف #مادری...☺️💞
مادرے که در دامنش
قاسم سلیمانی ها✊🏻
احمدی روشن ها✊🏻
و محمدرضا دهقان ها✊🏻
رو تربیت میکنه...
اخه شنیدی که میگن👥
"از دامن زن مرد به معراج میرسه ☺️
این را به هوای #کربلا پُست کنم
یا اینکه به #مشهدالرّضا پُست کنم؟
یک #نامه نوشته ام برایت بی بی!
این را به نشانی کجا پست کنم؟
دیروز
#شاهرخ_ضرغام
امروز
#مجید_قربانخانی
و خدایی که در کاخ فرعون
موسی را بزرگ کرد
در قهوهخانه هم کارش را بلد است
یافتآباد
چهارراه قهوهخانه
تشییع باشکوه پیکر داشمجید
این هم از حر عصر خامنهای
عصر خمینی
آوینی فهمید
که در کافهها خبری نیست
قبلترش طیب بود
که فهمید
لوطیتر از همه
خود امام بود
که در چهارراه تاریخ
از عربدهی لاتهای استکبار
هرگز نترسید
آسدروحالله اما خال نداشت
روی بازویش
بلکه
خالکوبیدهها را متحول کرد
داشمشتیها را
مجید سوزوکیها را
بیسوادها را
هنرنخواندهها را
هنرخواندهها را
باسوادها را
اگر پاتوقت کافه بود
و اگر قهوهخانه
اگر عاشق پیپ بودی
و اگر اهل قلیان
اگر خراب نیچه بودی
و اگر عشق موتورهزار
اگر با کتاب هربرت مارکوزه حال میکردی
و اگر با نانچیکوی بروسلی
هیچ سخت نبود برای خمینی
که متحولت کند
که از کافه
بکشاندت جبهه
و از قهوهخانه
بیاوردت جنگ
و مرحبا به خدا
هر تیپ شهیدی
که دیروز داشتیم
امروز هم داریم
از بس سیدعلی
همان روحالله است
با همان دم مسیحایی
چهارراه قهوهخانهی یافتآباد کجا
و رزم در بیخ گوش اسرائیل کجا
این هم عبور مجید سوزوکی نسل ما
از سیمخاردار نفس اماره
و مادر شهیدی با مقنعهی سفید
از تبار همان مادران شهدای دههی ۶۰
اگر خمینی
در روزگار بدون اینترنت
شاهرخ ضرغام را متحول کرد
کار خلف شایستهاش
مهمتر است
آری!
خامنهای
در این زمانهی سرشار از مجازستان
بدل به شمس مجید قربانخانی شد
به #مولانا
برسانید پیام مرا
اینک وقت #سماع است
و به #فردوسی بگویید
دیگر دنبال #آرش نگردد
بزن!
محکمتر مارش را بزن!
این فرجام حذف حسین فهمیده است
از کتب درسی
اصلاحطلبان
بیخود با خامنهای مچ میاندازند
خامنهای
فقط رهبر انقلاب نیست
رهبر اپوزیسیون این عالم است
و خودش اینکاره
بخوان؛ "ختم روزگار!"
هر تقریظ آقای ما
پای هر کتابی
خودش یک پا کتاب درسی است
که حتی
تا قهوهخانهی چهارراه قهوهخانهی یافتآباد هم برد دارد
خامنهای
تکرار خمینی است
تکرار آدمیت
نه تَکرار سیاست
محل درس خارجش
#بیت_رهبری است
لیکن معجزهی فقاهت این است؛
حتی گندهلاتهای یافتآباد هم
درست را بگیرند
و عوض شوند
و عاشق شوند
و بهجای کفتر
خودشان را پرواز دهند
چه اردیبهشت روسفیدی
حقا که دومین ماه فصل بهار
زیباترین ماه زمین است
اردیبهشت ۶۱
آنجور
اردیبهشت ۹۸
اینجور
و شهید به شهید
داریم به قدس نزدیکتر میشویم
دههی ۶۰
پیکر شهدا که برمیگشت
عطر #کربلا با خود داشت
و ما به کربلا رسیدیم
امروز اما
رایحهی مقدس #قدس داشت
تابوت مجید
داشمجید!
ترک موتورت جا نداری؟!
#حسین_قدیانی
✖️ماجرای #راننده_اسنپ از زاویه ای دیگر
👈لابد شنیدید که چه #اتفاقی افتاد !
☝خلاصه ماجرا بر اساس آنچه که در خبرها آمده اینگون است :
🔹راننده به #زنی که در خودروی او #کشف_حجاب کرده بود تذکر می دهد که قانون را رعایت و #حجابش را درست کند !
🔹زن در مقابل تذکر #محترمانه راننده مقاومت می کند !
🔹گویا راننده اسنپ بعد از این تذکر #قصد داشته تا خانم مسافر را به #مبدا برگرداند !
☝اما این خانم پیاده میشود و به پلیس زنگ میزند و میگوید راننده مزاحمش شده و ...
👈 آخر سر هم #عکس راننده را در #فضای_مجازی منتشر و به حسب ظاهر #آبروی او را می برد !
☝اما در ادامه ماجرا خیلی #جالب می شود !
😊 سردبیرفلان خبرگزاری در توییتر خود از دعوت به #همکاری راننده اسنپ که به دلیل امر به معروف از کار برکنار شده خبر می دهد !
😊یک آدم خیًر پیدا می شود و برایش بلیط رفت و برگشت به #کربلا تهیه می کند !
😊جمعی از وکلا و حقوقدانان برای پیگیری #رایگان مسائل حقوقی راننده اسنپ در مقابل شخص قانونشکن اعلام آمادگی می کنند !
😊به تلوزیون #دعوت می شود و اینگونه به شهرت می رسد !
😊هزاران نفر به یاری او می آیند و در #کمپین نه به اسنپ شرکت می کنند و یک کار خوب اینگونه تبلیغ می شود !
😊و صدها مورد دیگر از این دست #اتفاقات_خوب برایش #رخ می دهد !
✋🏻متوجه شدید می خواهم چه بگویم !؟
🔹او در جایی که بجز خودش و آن زن و #خدا کس دیگری نبود اول از همه #قانون_خدا را رعایت کرد !
🙏🏻حالا ببینید خداوند چگونه به #جبران این #محبت برخاست !
👌و نکته #زیبای کار اینجاست :
👈عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد !
▪️خدا به دست #دشمن اینهمه #خیر را برایش #رقم می زند تا به این بشر نشان دهد که اینقدر نگوئید مگر فلان کار ممکن است !؟
▪️زن به قصد #انتقام و هتک آبروی مرد راننده عکس او را منتشر می کند اما می بینید که چگونه همه چیز به سود راننده تمام می شود !
ان ربک لبالمرصاد 💐✋🏻
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
💢یه #جوان تو دل برویی💗 بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه😍 من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم🚷 بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
💢هیئتی🏴 راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود‼️ میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند👌 به امام حسین(ع) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم❣
💢دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب💧 بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود🚱 تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
💢 #نذر حضرت ابوالفضل بود، ده دقیقه الی یک ربع⏰ قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که 24 سال🗓 پیش نذر حضرت عباس(ع) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اشک_روضه 😭
#دم_غروب 🌄
#بریم_حرم 🕌
#کربلا🕌
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
🌷 #شهید_علیرضا_کریمی 🕊 به امید دیدار در کربلا ولا تحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتأبل احیاء عندر
💠 #شهیدی که برات #کربلا میدهد
این گوشه ای از قصه علیرضای۱۶ ساله است که با همه ی ما در کربلا وعده دیدار کرده است...🌷
#بسم_الله
ایام عید نوروز برای دیدار اقوام به اصفهان رفتیم . روز آخر تعطیلات به گلزار شهدا و سر مزار شهید خرازی رفتم وسط هفته بود و کسی در آن حوالی نبود با گریه از خدا خواستم تا ما هم مثل شهدا راهی کربلا شویم. توی حال خودم بودم. برای خودم شعرمیخواندم.از همان شعرهایی که شهدا زمزمه میکردند:
این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد
ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هرچه خواهی کن
هنوز به مزارش نرسیده بودم. یک دفعه سنگ قبر یک شهید توجهم را جلب کرد. با چشمانی گرد شده بار دیگر متن روی سنگ را خواندم. آنجا مزار شهید نوجوانی بود به نام علیرضا کریمی👇
اوعاشق زیارت کربلا بوده، و درآخرین دیدار به مادرش چنین گفته: میروم و تا راه کربلا باز نگردد باز نمیگردم!!
در روزی هم که اولین کاروان به طور رسمی راهی کربلا میشود پیکر مطهرش به میهن باز میگردد!!
این را از ابیاتی که روی سنگ مزارش نوشته بود فهمیدم. حسابی گیج شده بودمد.انگار گمشده ای را پیدا کردم. گویی خدا میخواهد بگوید که گره کار من به دست چه کسی باز میشود.
همان جا نشستم.حسابی عقده دلم را خالی کردم.
با خودم میگفتم :این ها در چه عالمی بودند و ما کجائیم؟! این ها مهمان خاص امام حسین علیه السلام بودند. ولی ما هنوز لیاقت زیارت کربلا را هم پیدا نکرده ایم.بار دیگر ابیات روی قبر را خواندم:گفته بودی تا نگردد باز، راه راهیان کربلا عهد کردی برنگردی سرباز مهدی پیش ما و....با علیرضا خیلی صحبت کردم.از او خواستم سفر کربلای مرا هم مهیا کند. گفتم من شک ندارم که شما در کربلایی تورا بحق امام حسین ع ما را هم کربلایی کن با صدای اذان به سمت مسجد حرکت کردم. درحالی که یاد آن شهید و چهره ی معصومانه اش از ذهنم دور نمیشد.
روز بعد راهی تهران شدیم.آماده رفتن به محل کار بودم. یک دفعه شماره تلفن کاروان کربلای روی طاقچه ، نظرم را جلب کرد. گوشی تلفن را برداشتم. شماره گرفتم. آقایی گوشی را برداشت. بعد از سلام گفتم: ببخشید، من قبل عید مراجعه کردم برای ثبت نام کربلا، میخوام ببینم برای کی جا هست؟ یک دفعه آن آقا پرید تو حرفم و گفت: ما داریم فردا حرکت می کنیم. دو تا از مسافرامون همین الان کنسل کردن،اگه میتونی همین الان بیا!!
نفهمیدم چطوری ظرف نیم ساعت از شرق تهران رسیدم به غرب. اما رسیدم . مسئول شرکت زیارتی را دیدم و صحبت کردیم. گفت:فردا هفت دستگاه اتوبوس از اینجا حرکت می کنه. قراره فردا بعد از یک ماه،مرز باز بشه و برای اربعین کربلا باشیم. اما دارم زودتر می گم، اگه یه وقت مرز رو باز نکردن یا ما را برگردوندن ناراحت نشین!
گفتم:باشه اما من گذرنامه ندارم. کمی فکر کرد و گفت:مشکل نداره،عکس برای شناسنامه خودت و خانمت رو تحویل بده. بعد ادامه دادم: یه مشکل دیگه هم هست،من مبلغ پولی که گفتید رو نمی تونم الان جور کنم. نگاهی تو صورتم انداخت. بعداز کمی مکث گفت: مشکلی نیست، شناسنامه هاتون اینجا میمونه هروقت ردیف شد بیار. با تعجب به مسئول آژانس نگاه میکردم انگار کار دست کس دیگه ای بود. هیچ چیز هماهنگ نبود. اما احساس میکردم ما دعوت شدیم.
از صحبت من با آن آقا ده روز گذشت. صبح امروز از مرز مهران عبور کردیم، وارد خاک ایران شدیم! حوادث این مدت برای من بیشتر شبیه خواب بود تا بیداری.
هشت روز قبل،با ورود کربلا,ابتدا به حرم قمر بنی هاشم رفتیم.در ورودی حرم،برای لحظاتی حضور علیرضا،همان شهید نوجوان ،را حس کردم.ناخودآگاه به یادش افتادم. انگار یک لحظه او را در بین جمعیت دیدم. بعد از آن هرجا که می رفتم به یادش بودم. نجف،کاظمین ،سامرا و...سفر کربلای ما خودش یک ماجرای طولانی بود. اما عجیبتر این که دست عنایت خدا و حضور شهید کریمی در همه جا می دیدم.
در این سفر عجیب ،فقط ما و چند نفر دیگر توانستیم به زیارت سامرا مشرف شویم. زیارتی بود باور نکردنی. هرجا هم می رفتیم ابتدا به نیابت امام زمان(عج) و بعد به یاد علیرضا زیارت می کردیم..این مدت عجیب ترین روزهای زندگی من بود.
پس از بازگشت بلافاصله راهی اصفهان شدم.عصر پنج شنبه برای عرض تشکر به سر مزار علیرضا رفتم.هنوز چند کلامی صحبت نکرده بودم که آقای محترمی آمدند. فهمیدم برادر شهید و شاعر ابیات روی سنگ قبر است. داستان آشنایی خودم را تعریف کردم. ماجراهای عجیبی را هم در آنجا از زبان ایشان شنیدم. عجیب تر این که این نوجوان شهید در پایان آخرین نامه اش نوشته بود: به امید دیدار در کربلا-برادر شما
🌷 #علیرضا_کریمی
علیرضا با همه ما در کربلا وعده کرده بود.
📚مسافر کربلا
هدیه روح مطهرش صلوات
راوی👇
@dararezooyeshahadat
-------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی
شهـیدمیشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🔴 #کارت_عروسی_برای_اهل_بیت
💠 دعوتنامهها را خودمان نوشتیم. کارتهای #عروسی را که توزیع میکردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی، امام حسین، حضرت ابوالفضل، امام جواد، امام کاظم، امام هادی و امام عسگری علیهمالسلام و دعوتنامهها را به عموی آقا مرتضی که راهی #کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامهای مخصوص نوشتیم. از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در #عروسی ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای #توسل خواندیم.
💠 چند شب قبل عروسی #خواب دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفتهاند، به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند. خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار #خوشحال شد و گفت: خوشا به حال شما!
🔴 #همسر_شهید_مرتضی_زارع
🔴 خدا رحمت کند
آقای مشکینی را، یکبار قبل از #انتخاباتی در خطبه هایش انتخابات را تشبیه میکرد به #کربلا و میفرمود:
✅صحنه انتخابات صحنه کربلا است.
✅کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گویا دارد یزید را یاری می کند.
✅کسی که در انتخابات شرکت می کند ولی رای سفید می دهد انگار در کربلا است ولی تیر به سوی هدف خاصی نمی اندازد.
✅ کسی که به غیر صالح رأی می دهد گویا دارد علیه امام حسین شمشیر می زند.
✅ کسی که می گردد و اصلح را انتخاب می کند گویا دارد از امام حسین دفاع می کند.
🔴 رأی مسئولیت آور است.
🔴 با دقت و بصیرت رأی دهیم