#التمـاس_تفکـر
قـدرایـن خـونـاروبـدونـیم چنـدتـابچـه پـدرنـازنیـن ازدسـت داد؟
#مـدافع_چـادر_اسـلام باشیـم
هدایت شده از شهید حاج مرتضی مسیب زاده
🍃🌺
🌺🍃
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
بزرگداشت دومین سالروز شهادت شهید جبههٔ مقاومت اسلامی #حاج_مرتضي_مسیبزاده 🌷
یکشنبه سیزدهم خرداد ماه ساعت ۱۷:۳۰
با سخنرانی استاد #علی_اکبر_رائفی_پور، روایتگری #حاج_حسن_شمشادی و نوای مداح اهل بیت کربلایی #محمد_بهرامی
مکان: استان البرز_ کرج (فردیس)_ شهرک وحدت_ نبش کوچهٔ پنجم شرقی_ مسجد حضرت ابوالفضل (ع)
لطفا #اطلاع_رسانی فرمایید
@shahidmosayebzadeh
هدایت شده از #مهدی_یار
،مطیعی دختران شهید.mp3
3.16M
#مداحی
پدر ها به شوق تو ای مولا...
دوباره به میدان کمر بستند
-----------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیـــــــــــــــــد میشـــــــــــی👇😄
🇮🇷 @shahidgomnam
💢کدام روزه مقبول است؟
#شهید_مطهری
اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شبهای احیایی را گذراندیم، #روزههای متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان #احساس کردیم که بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از #سابق بیشتر مسلّط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلّط هستیم و بالاخره بر #نفس خودمان بیشتر مسلّط هستیم و میتوانیم #جلو نفس امّاره را بگیریم، این علامت قبولی روزه ماست.
📚 آزادی معنوی، ص۵۰
-----------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیـــــــــــــــــد میشـــــــــــی👇😄
🇮🇷 @shahidgomnam
چگونه فردخوبی باشیم❓
💐 امام علی علیه السلام می فرماید:
🔸خود را به خوبان نزدیک کن تا از آنها شوی
🔸و خود را از بدان دور کن تا از جرگه بدها جدا شوی.
✍ شاید نزدیک شدن و دور شدن را به معنای ظاهری حمل کنیم
👈 اما چه بسا منظور حضرت این باشد که
🔹هر صفاتی که خوبان دارند تو نیز سعی کن در خود ایجاد کنی
🔹 و هر ویژگی که بد ها دارند سعی کن از خودت دور کنی
✅ در این صورت است که به خوبان نزدیک شده و از بدها دور می شوی
🌴 قَارِنْ أَهْلَ الْخَيْرِ تَكُنْ مِنْهُمْ وَ بَايِنْ أَهْلَ الشَّرِّ تَبِن عَنْهُم 🌹
📚نهج البلاغه نامه 31 🌷
-----------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیـــــــــــــــــد میشـــــــــــی👇😄
🇮🇷 @shahidgomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢توهین بی شرمانه به #شهدا در پیج مسیح علینژاد(مسیح پولینژاد😒)
-----------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیـــــــــــــــــد میشـــــــــــی👇😄
🇮🇷 @shahidgomnam
هدایت شده از #مهدی_یار
11 - قالب ماه مبارک رمضان _mixdown.mp3
8.63M
#ماه_عسل_97_11
#استاد_شجاعی
#پشنهـاد_دانلـود👌
-----------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیـــــــــــــــــد میشـــــــــــی👇😄
🇮🇷 @shahidgomnam
#نکات_اخلاقی
#پای_درس_بزرگان
استاد فاطمی نیا:
در ماه رمضان خيلي مراقب باشيم
دراین ماه بايد پرواز كنيم؛ نورانیت کسب کنیم.
اگر كسي نورانيتي در اين ماه كسب كند و آن را به ماه رمضان ديگر برساند ، عاقبت بخير ميشود!
اين طور نباشيم كه بعد از ماه رمضان عبادت و طاعت را تعطيل كنيم!
نورهاي كسب شده را بعد از ماه رمضان حفظ کنید
--------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیـــــــــد میشـــــــــی😄👇
🇮🇷 @Shahidgomnam
#جــان_حسـن
شُغلم این استـ #گدایی_زِ_دیار_حسنم
بعد با حفظ سِمَت #نوڪر_یڪ_بی_ڪفنم
--------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیــــــــــــد میشـــــــــــد😄👇
🇮🇷 @shahidgomnam
#دوازدهمين_روز_مهماني_عشق❤️
بي تو تمام اهل قیامت رفوزه اند؛
اي نمره قبولے دنیا... #دوازده....
#یا_صاحب_الزمان_عج🌹
--------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیــــــــــــد میشـــــــــــد😄👇
🇮🇷 @shahidgomnam
💐🍃 #خاطره_ای_زیبا🍃💐
🍃🌸⬇️🍃🌸⬇️🍃🌸⬇️🍃🌸⬇️🍃🌸
💠💐هر روز وقتی بر می گشتیم، #بطری آب من خالی بود، اما بطری (شهید) مجید پازوکی #پر بود.
💠💐 توی این حرارت آفتاب لب به آب نمی زد.
همش دنبال یک جای خاصی می گشت.
💠💐 نزدیک ظهر، روی یک تپه خاک با ارتفاع هفت هشت متر نشسته بودیم و دیدیم که مجید بلند شد.
💠💐 خیلی حالش #عجیب بود تا حالا این طور ندیده بودمش؛ هی می گفت پیدا کردم این همون بلدوزره و..
💠💐یک خاکریز بود که جلوش #سیم_خاردار کشیده بودند،
روی سیم خاردار #دوشهید افتاده بودند که به سیم جوش خورده بودند و پشت سر آن ها #چهارده_شهید دیگر.
💠💐مجید بعضی از آن ها را به #اسم می شناخت مخصوصا آنها که روی زمین افتاده بودند
💠💐مجید بطری آب را برداشت، روی #دندان های #جمجمه می ریخت و گریه می کرد و می گفت:
💠💐« بچه ها! #ببخشید اون شب بهتون آب ندادم.به خدا نداشتم ! تازه، آب براتون ضرر داشت…»😭
مجید #روضه_خوان شده بود و... .
#شهید_مجید_پازوکی
--------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهیــــــــــــد میشـــــــــــد😄👇
🇮🇷 @shahidgomnam
------------------------❣
.
#قسمت_دهم
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
. اقاسیدبهم گفت مطمئنیدشما؟!کارسختی هستا
.
توچشماش نگاه کردم و باحرص گفتم بله آقای فرمانده پایگاه😑
.
در همین حال یکی از پسرهای بسیجی بلند شد و گفت محمدجان من برم خواهرم توحرم منتظره
.
-برو علی جان
.
-تااینجا فهمیدم اسمشم محمده😊
.
داشتم بیرون میرفتم که دیدم یه پسردیگه رفت و گفت حاج مهدی منم میرم یکم استراحت کنم😆
.
-به سلامت سجاد جان
.
-داشتم گیج میشدم😯😨
.
-چرا هرکی یه چی میگه؟!😕
.
رفتم جلو:
.
-جناب فرمانده؟!😐
.
-بله خواهرم؟!
.
-میتونم بپرسم اسم شما چیه؟!😯
.
-بله اختیار دارید.علوی هستم
.
-نه منظورم اسم کوچیکتون بود😐😐
.
دیدم یکم مکث کرد که سریع گفتم چون هرکس یه چی صداتون میکنه کنجکاو شدم بپرسم.همین😐
.
-اها.بله.من محمد مهدی هستم.دوستان چون لطف دارن سر به سرم میزارن هربار یه کدومو صدامیزنن😄
.
اها.خوب پس.حالا من اگه کارتون داشتم چی صداتون کنم😊
.
هر چی مایلید ولی ازاین به بعداگه کاری بود به خانم مولایی(منظورش زهرا بود) بگید و ایشون به من منتقل میکنن☺
.
اعصابم خوردشد و باغرض گفتم:
.
باشهه.چشم😑😑
.
.
موقع شام غذا هارو پخش کردم و بعدشم سفره رو جمع کردم.سمانه با اینکه مسول فرهنگی بودوکارش چیز دیگه ولی خیلی بهم کمک کرد.یه جورایی پشیمون شدم چرا قبول کردم😕.تو دلم به سمانه فحش میدادم که منو انداخت تو این کار😒
.
خلاص این چند روز به همین روال گذشت تا صبح روز اخر که چند تا ازدخترها به همراه زهرا برای خریدمیخواستیم بریم بیرون
.
-سمانه
.
-جانم؟!
.
-الان حرم نمیخوایم بریم که؟!😯
.
-نه.چی بود؟!
.
-حوصله چادر گذاشتن ندارم اخه.خیلی گرمه😞
.
-سمانه یکم ناراحت شد ولی گفت نه حرم نمیریم😐
.
.
رفتیم تو بازار رضا و مشغول بازدید بودیم که زهرا بادوستش که تو یه مغازه انگشتر فروشی بودن مارو دیدن:
.
-دخترا یه دیقه بیاین
.
-بله زهرا جان؟!😯
.
و باسمانه رفتیم به سمتشون
.
-دخترا به نظر شما کدوم یکی از اینا قشنگ تره؟!😕
(تو دستش دو تا انگشتر عقیق مردونه داشت)
.
که سمانه گفت به نظر من اونیکی قشنگ تره و منم همونو باسر تایید کردم و زهرا هم خرید و گفت:
.
راستی دخترا قبل اذان یه جلسه درباره کارهای برگشت داریم.حتما بیاین
.
یه مقدار خرید کردیم و با سمانه رفتیم سمت حسینیه و اول از همه رفتم چادرمو گذاشتم و منتظر ساعت جلسه شدیم
.
وارد اطاق شدیم که دیدم اقا سید و زهرا با هم حرف میزنن
.
در همین حین یکی ازپسرها وارد شد.
.
اقا سید دستشو بالا اورد که دست بده✋
.
دیدم همون انگشتری که زهرا خریده بود تو دستشه😢
.
#ادامه_دارد
ڪلیڪ ڪنی شهیـــــــــــــــــد میشـــــــــــی👇😄
🇮🇷 @shahidgomnam
🔻انسانی که از #خواب_غفلت بیدار شده، لحظه به لحظه دوری از امام زمان برایش جهنم است، آتش است!
شما تا بحال عشقهای مجازی را دیدید؟ شخص عاشق می نشیند، بلند میشود، راه میرود، به فکر محبوبش است، لحظه شماری می کند تا وقت دیدار برسد...
آیا ما برای #امام_زمان اینطوری هستیم⁉️
🔻امام زمانی که با ارزشترین و عزیزترین منبع علم و حکمت، و خیر و سعادت است، در بین ماست، چقدر حرکت کردیم به طرف ایشان؟
چقدر فراق، لحظه های دوری از امام زمان را برایمان سخت کرده⁉️
🔻مگر خود امام زمان نفرمودند: اگر به اندازه مرغ گمشدهتان دنبال من می گشتید مرا پیدا می کردید؟؟؟
انصافا چقدر تلاش کردیم؟
چقدر قدم برداشتیم؟
شب با خیال راحت رفتیم خوابیدیم!
اگر هم خوابمان نبرده از فکر چک فردا و خستگی کار و درد دل و ... بوده یا واقعا از فراق امام زمان خوابمان نبرده⁉️
🔻آیا تا بحال گفتیم: آقا جان، وای برمن! یک روز گذشت، من شما را ندیدم!!!
مگر در دعای ندبه نمی خوانیم: اَینَ بقیة الله؟ پس دیده میشود!
مگر نمیگوییم: هل الیک یابن احمد سبیل فتلقی؟ یعنی راه هست! منتها حرکت نکردیم، باور نداریم.😔
@shahidgomnam
#شهیدانہ♥️🍃
بمونه برای بعد....
نزدیک عملیات بود میدانستم دختر
دار شده 😍یک روز دیدم سر پاکت نامه✉️
از جیبش زده بیرون .گفتم:🗣این چیه؟؟!!
گفت عکس دخترمه🙂گفتم بده ببینمش 😍گفت هنوز خودم ندیدمش .گفتم چرا؟!!!گفت الان موقع عملیاته میترسم مهرپدرو فرزندی کاردستم بده😔بمونه برا بعد...
🌸شهید مهدی زین الدین
🖊 @shahidgomnam