💔
باران زده و
خاطره ها
تر شده است
دل من، هوائےتِ
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
🔴کاااااش ذره ای از این تفکر امروز حاکم بود
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
14.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 افشاگری استاد حسن عباسی از #توطئه_2020
👈 برآورد آمریکایی ها این بوده که حاج قاسم کاندیدای ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ است.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
آیتالله بهجت قدسسره:
در زمان خیلی نزدیک به ظهور که ظلم فراگیر میشود ـ «مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْراً» ـ مظنون است، بلکه بالاتر از ظن که به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان ثابتقدم هستند، عنایات و الطاف خاصی میشود، تا از دین خارج نشوند.
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#امام_خامنه_ای :
جشن های #دهه_فجر انقلاب اسلامی
باید همچون مراسم اعیاد مذهبی گرامی
داشته شود.
زنده نگه داشتن یاد شهدای
انقلاب باعث #تداوم و #حرکت انقلاب اسلامی است.
#دهه_فجر
#فداےسیدعلےجانم❤️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
خدایا عاشق آنقدر به معشوق عشق می ورزد تا بمیرد
من آنقدرعاشق تو هستم که میخواهم در راه تو تکه تکه شوم ...؛
#شهیدحجت_الله_رحیمی
#دم_اذانی
#اللهمالرزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
bde851ddbf-5e36c6497a1ed8fbbb8b5ac0.mp3
2.37M
💔
📽 #صوت_مهدوی
💢 هنگام عبور حضرت زهرا (سلام الله علیها) از صحرای محشر چه رخ میدهد؟
#استاد_عالی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
✨بسم الله النور
#مردی_در_آینه
قسمت 1⃣
اولین شعاع نور
همیشه همین طوره ... از یه جایی به بعد می بری ...
و من ... خیلی وقت بود بریده بودم ...
صداش توی گوشم می پیچید ... گنگ و مبهم ... و هر چی واضح تر می شد بیشتر اعصابم رو بهم می ریخت ...
- هی توم ... با توئم توم ... توماس ... چشمات رو باز کن دیگه ...
عصبی شده بودم ... دیگه داشت با تمام وجود روی مغزم راه می رفت ... اونم با کفش های میخ دار ... اما قدرت تکان دادن دستم یا باز کردن دهنم رو هم نداشتم ...
به زحمت تکانی به خودم دادم شاید دست از سرم برداره اما فایده نداشت ... حالا دیگه داشت با لگد می زد به تخت ...
به زحمت لای چشمم رو باز کردم ... اولین شعاع نور، بدجور چشمم رو سوزوند ...
لعنتی هیچ جور بی خیال من نمی شد ... به زور دوباره لاشون رو باز کردم ... تصویر مات چهره اوبران در برابرم نقش بست ...
بلند شدم و نشستم .... سرم داشت می ترکید ... انگار داشتن توش، سرب داغ می ریختن ... به اطراف نگاه کردم ...
- من اینجا چه غلطی می کنم؟ ...
هنوز مغزم کار نمی کرد ... با تمسخر بهم نیشخند زد ...
- تو اینجا چه غلطی می کنی؟ ... همون غلطی رو که نباید بکنی ... تا کی می خوای اینطوری زندگی کنی؟ ... می دونی دیروز ...
صداش مثل چنگک روی شیارهای مغزم کشیده می شد ... معده ام بدجور داشت بهم می پیچید ... دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ...
- لعنت به تو توماس ... سلول رو به گند کشیدی ... من احمق رو باش که واست قهوه آورده بودم ...
- برو گمشو لوید ... دست از سرم بردار ...
چند قدم رفت عقب ... نگاش نمی کردم اما سنگینی نگاهش رو حس می کردم ...
اومدم بلند بشم که روی استفراغ خودم سر خوردم و محکم وسط سلول پخش زمین شدم ...
دستم رو گرفتم به صندلی و خودم رو کشیدم بالا ...
- نمی دونم چرا توی آشغال رو اخراج نمی کنن؟ ...
سرم رو آوردم بالا و بهش نگاه کردم ... انزجار خاصی توی چشم هاش موج می زد ...
- یه پرونده جدید داریم ... زودتر خودت رو تمییز کن قبل از اینکه سروان توی این کثافت ببیندت ...
قهوه رو گذاشت کنارم و رفت بیرون ... و من هنوز گیج بودم... اونجا ... توی سلول چه غلطی می کردم؟ ...
⏪ ادامه دارد...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
نوشته ی: شهید مدافع حرم طه ایمانی
ارسال داستان فقط با لینک کانال مجاز و شرعی است.
شهید شو 🌷
💔 ✨بسم الله النور #مردی_در_آینه قسمت 1⃣ اولین شعاع نور همیشه همین طوره ... از یه جایی به بع
💔
✨ بسم الله النور
#مردی_در_آینه
قسمت 2⃣
برداشت اول
قهوه رو برداشتم و رفتم بیرون ... افسرپشت میز، زل زده بود بهم ... چهره اش جدید بود ... نهایتا بیست و چند ساله ... سرم تیر می کشید ... تحمل نگاهش رو نداشتم ...
- به چی زل زدی تازه کار؟ ...
-هیچی قربان ...
و سریع سرش رو انداخت پایین ...
قهوه رو گذاشتم روی میزش و رفتم رختکن ... شلوارم رو عوض کردم و بدون اینکه برم سمت دفتر، راهم رو گرفتم طرف در خروجی ...
- هی کجا میری؟ ...
با بی حوصلگی چرخیدم سمتش ...
- می بینی دارم میرم بیرون ...
- کور نیستم دارم می بینم ... منظورم اینه کدوم گوری میری؟ ... همین چند دقیقه پیش بهت گفتم یه پرونده جدید داریم ...
منتظر نشدم جمله اش تموم بشه ... رفتم سمت خروجی ...
- توی ماشین منتظرت می مونم ...
در ماشین رو باز کرد ... تا چشمش به من افتاد با عصبانیت، پرونده های دستش رو پرت کرد روی صندلی عقب ...
- با معده خالی؟ ... همین چند دقیقه پیش هر چی توی شکمت بود رو بالا آوردی... هنوز هیکلت بوی گند میده ... اون وقت دوباره ...
- هر احمقی می دونه قهوه ... هر چقدرم قوی، خماری رو از بین نمی بره ...
شیشه های ماشین رو کشید پایین ... و با عصبانیت زل زد توی صورتم ...
- می دونی چیه توم؟ ... من یه احمقم که نگران سلامتی توئم ... و اینکه معلق یا اخراجت نکنن ... اما همه اش تا الان بود ... دیگه واسم مهم نیست ... هر غلطی می خوای بکنی بکن ... دیگه نمی تونم پشت سرت راه بیوفتم و کثافت کاری هات رو جمع کنم ...
با بی حوصلگی چشمم رو چرخوندم و نیم نگاهی بهش انداختم ...
- من ازت خواسته بودم کثافت کاری هام رو جمع کنی؟ ...
تکیه دادم به صندلی و چشم هام رو بستم ...
- وقتی رسیدیم صدام کن ...
صحنه جرم ...
مقتول: کریس تادئو ... 16 ساله ... سفیدپوست ... دانش آموز دبیرستانی ... ساعت تقریبی قتل: 9 صبح ... برداشت اول از علت مرگ ... خونریزی شدید بر اثر برخورد ضربات متعدد چاقو ... دو ضربه به شکم ... سه ضربه به پهلو ...
⏪ ادامه دارد.....
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
نویسنده: شهید مدافع حرم سید طه ایمانی
ارسال داستان فقط با لینک کانال مجاز و شرعی است.
شهید شو 🌷
💔 ✨ بسم الله النور #مردی_در_آینه قسمت 2⃣ برداشت اول قهوه رو برداشتم و رفتم بیرون ... افسر
شاید فکر کنین داستانش، جذاب نیست
اما مطمئن هستم شما هم قسمتی از داستان را آنچنان محو می شوید که اصلا متوجه گریه های بی اختیارتان نمی شوید
✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
🎥امام خامنهای:
چرا نمیفهمند یک عدهای از مدعیان سیاست و فهم...
ارتباط و #مذاکره با آمریکا، هم خیانت است و هم حماقت است.
#امام_خامنه_ای
#ظریف
#سرطان_اصلاحات
#رئیس_جمهور_فاسد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
✍مُد شده اینروزها برعندازا یه چالشی راه انداختند که "من همونم که..." و دنباله ش می نویسن فلان انقلابی و بسیجی یا حافظ قرآن بودند و الان به این نتیجه رسیدند این چیزها همش کشکه و بهترین راه، آتئیست بودن یا هر چیزی باشی غیر از یک #طرفدار_جمهوری_اسلامی_ایران
کاری ندارم به اینکه اگه ردّشونو بزنیم باز میرسیم به بزرگترین خانه سالمندان (بخونین کمپ #منافقین) ولی حرف آخر رو مثل همیشه #آقا مون گفتند:
"راه انقلاب، راهى است كه احتياج دارد به #عزم، به #ايمان، به #ثبات_قدم.
بعضى اين ثبات قدم را دارند، بعضى در بين راه برميگردند؛ البته اينها به ضرر خودشان عمل ميكنند.
آن کسانی که از راه انقلاب برگردند، مثل کسانی هستند که در تابستان روزه گرفتهاند و تا اواخر روز، روزه را حفظ میکنند، اما یک ساعت به غروب، طاقتشان تمام میشود؛ افطار میکنند.
🔸این مثل همان کسی است که از اولِ روز، روزه نگرفته است. باطل کردن روزه در هر زمانی از ساعات روز باشد، ابطال روزه است." ۸۷/۳/۱۴
امام خامنه ای ، انقلاب را به یک روز روزه گرفتن در هوای گرم تابستان تشبیه کردند که #سخته ولی اگر #طاقت بیاریم و روزه را نشکنیم قطعا به ظهور متصل خواهیم شد و اگر از راه برگشتیم، انقلاب راه خودش را طی می کند و این ما هستیم که از این قافله عقب می مانیم.
سختی راه رو به اتمام است و الحمدالله در آستانه #ظهور قرار داریم، فقط باید کمی #صبر کنیم و مراقب باشیم که آلوده به #گناه نشویم و در این #فتنه ها، #فریب نخوریم...
#فداےسیدعلےجانم❤️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
روز بیست ونهم #چله_دعای_توسل
بخوانید برسد به روح مطهر #شهید_قاسم_سلیمانی
به نیت
#تعجیل_در_فرج_مولا
#شهادت
و....
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
👤 توییت استاد #رائفی_پور در خصوص منتشر شدن فایل مکالمه خلبان هواپیمای اوکراینی و برج مراقبت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#قرار_عاشقی
یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود
عمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود
بگذارید همین دفعه طوافش بکنم
طاقتم نیست که هنگامهٔ محشر بشود
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
یک ماه از #شهادت عزیزمان گذشته ولی هنوز باور کردن شهادتش برایمان سخت و ناشدنےست
چه جمعه تلخی بود
از صبح تمام زمین و زمان ویران شده بود روی قلبمان
و هنوز حیرانیم
شاید اگر رفتنت، جای خالی ات
باورمان شده بود
از غصه مرده بودیم...
#دلتنگی یعنی حال من
با دیدن عکس های تو
#دلشڪستھ_ادمین 💔
#شهید_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#انتشارحتماباذکرلینک
#کپےپیگردالهےدارد
💔
از لحاظ روحی
شدیداً احتیاج دارم به #تُ
بیایی
بمانی
تا آرام گیرد این دلِ خسته شڪسته
#شهید_جواد_محمدی
#دلشڪستھ_ادمین 💔
#دوست_شهید
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#انتشارحتماباذکرلینک
#کپےپیگردالهےدارد
💔
#نجوای_عاشقانه_منو_خدا 💞
خدایا!
چیزی که جان مرا آلوده کند از من بستان تا پاک شوم،
و آن چه را موجب صلاح من است برای من بگذار؛
زیرا جان من در هلاکت افتد مگر تو نگاهش داری.
بخشی از دعای مکارم الاخلاق
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
نفس باد صبا ازحرمت مےآید
اول صبح من و حسرت
بین_الحرمین
خم شوم تا بہ کمر رو بہ سوے ڪرببلا
السلام اے پسر فاطمہ اَرباب حُسیْن
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
🔸یادداشت سردار سلیمانی روی لوح یادبود ۶۵۰۰ شهید کرمان:
🔹"خداوندا مرا از وصول به آنان محروم نفرما"/اسفند ۹۷
#اللهمالرزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
گفت:
چه دوست داری بنویسند در وصف تو؟
گفتم:
یک کلام ... شهید
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
جای عکس تو
اول کتاب های درسی است
با دیدن عکست
من هم #انقلابی شدم
#دهه_فجر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
عزیزدلم❤️
با وجود خطاهای بزرگی که از من سر زده
اونقدر در حقم مهربونی کردی
که گاهی فکر میکنم فقط منو داری...
اونقدر خطاهامو پوشوندی که اگه بگم
حتی اجازه ندادی فرشته هات اونا رو ببینن اشتباه نگفتم...
خیییییییلی دوستدارم خدا
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
⭕️ دست نوشتهای کمتر دیده شده از چهار نصیحت شهید سلیمانی
🔹تصویر دست نوشتهای کمتر دیده شده از چهار نصیحت سردار آسمانی حاج قاسم سلیمانی که به یکی از دوستانشان خطاب میکنند منتشر شد.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
نامه ی پادشاه عربستان و جواب سردار سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 ✨ بسم الله النور #مردی_در_آینه قسمت 2⃣ برداشت اول قهوه رو برداشتم و رفتم بیرون ... افسر
💔
✨ بسم الله النور
#مردی_در_آینه
قسمت 3⃣
تازه کار؟!
مشاهدات اولیه صحنه جنایت ....
نوجوانی با موهای نیمه ژولیده ...
قد، حدودا 188 ...
شلوار جین آبی پر رنگ ...
تی شرت لیمویی ...
پیراهن چارخانه سبز و آبی غرق خون ...
و رد خونی که روی زمین کشیده شده بود ...
دستکش ها رو دستم کردم و رفتم بالای سر جنازه ... هنوز دل و روده ام بهم می پیچید ... و دیدن جنازه غرق خون حالم رو بدتر می کرد ... چند دقیقه بعد، دوباره حالم بهم خورد ...
دیگه بدتر از این نمی شد ... جلوی همه ... بالای سر جنازه ...
افسر پلیسی که چند قدمی مون ایستاده بود ... با حالت تمسخرآمیزی بهم تیکه انداخت ...
- بهت نمی خورد تازه کار باشی ... خوبه توی این سن*،
امیدت به آینده رو از دست ندادی و به پلیس ملحق شدی ...
اوبران با ناراحتی بهم نگاه کرد ... دیگه تحمل تمسخر اونها رو نداشتم ... برگشتم بالای سر جنازه ...
- چند تا از ناخن های دستش بر اثر سائیدگی روی زمین شکسته ... از حالتش مشخصه تا آخرین لحظه برای دفاع از خودش جنگیده ... و توی آخرین لحظات هم برای درخواست کمک، روی زمین خودش رو کشیده ... اما به خاطر ضربات و شدت خونریزی، نتونسته خودش رو به جایی برسونه ... کسی اون رو ندیده یا نخواسته ببینه ...
- احتمال داره عضو گروه گنگ یا فروش مواد دبیرستانی باشه ... بین گنگ ها زیاد درگیری پیش میاد ...
سرم رو آوردم بالا و محکم توی چشمهاش نگاه کردم ... وقت، وقت انتقام بود ...
- اینجاست که تفاوت بین یه کارآگاه تازه کار واحد جنایی با یه پلیس گشت کهنه کار مشخص میشه ...
حتی پلیس تازه کاری مثل من می دونه وقتی یه درگیری توی دبیرستان پیش بیاد ... اولین انگشت اتهام میره سمت گنگ های دبیرستانی ... پس یه مواد فروش که تیپ لباس پوشیدنش عین بچه های عادی، سالم و درس خونه ... روی ساعدش از این مدل خالکوبی ها* نمی کنه ... که از 100 متری مثل آژیر قرمز برای پلیس ها جلب توجه کنه ... این خالکوبی هر چی هست ... مال زندگی قبلی این بچه است ...
بدون اینکه به حالتش توجه کنم ... از جا بلند شدم و بین جمعیتی که جمع شده بودن، چشم چرخوندم ...
اوبران اومد سمتم ...
- دنبال کی می گردی؟ ...
-اینجا نیست ...
- کی؟ ...
مکث کردم و برگشتم سمتش ...
- همین الان به تمام پلیس هایی که اینجان بگو سریع کل دبیرستان رو ... دنبال یه دختر با رژ بنفش تیره بگردن ...
تمام گوشه کنارها رو ...
زیرزمین ...
انباری یا هر گوشه کناری رو ...
محکم توی چشم هاش نگاه کردم ...
- اگه خودش قاتل نباشه ... آخرین کسیه که غیر از قاتل ... مقتول رو زنده دیده ...
* به تازگی وارد 31 سالگی شده بودم.
* نوع طرح خالکوبی روی ساعد مقتول، مخصوص گنگ های دبیرستانی و خیابانی بود.
⏪ادامه دارد....
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
نویسنده: شهید مدافع حرم سید طه ایمانی
ارسال داستان فقط با لینک کانال مجاز و شرعی است.