eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_چهارم چانه‌ام روی دستش می‌لرزید و می‌دید از این #معجزه جانم به لب ر
✍️ حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمنده‌ها بود و دل او هم پیش جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق و !» سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! به‌خدا اگه نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط می‌کرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف و روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!» تازه می‌فهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن سرشان روی بدن سنگینی می‌کرد و حیدر هنوز از همه غم‌هایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از چیزی نگفته بود؟» و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر شیشه چشمم را از گریه پُر می‌کرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد. ردیف ماشین‌ها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم می‌کرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای بردم :«چطوری آزاد شدی؟» حسم را باور نمی‌کرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه می‌کنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را می‌پوشاندم و همان نغمه ناله‌های حیدر و پیکر کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!» و همین جسارت عدنان برایش دردناک‌تر از بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و می‌کرد من می‌شنیدم! به خودم گفت می‌خوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! به‌خدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!» و از نزدیک شدن عدنان به تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط مرا نجات داده و می‌دیدم قفسه سینه‌اش از هجوم می‌لرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟» دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشین‌ها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع ، من و یکی دیگه از بچه‌ها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، کردن و بردن سلیمان بیک.» از تصور درد و که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخ‌های سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله می‌کرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و می‌خواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.» از که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم (علیهم‌السلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچه‌مون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف می‌زنی بیشتر تشنه صدات میشم!» دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمی‌کردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود. مردم همه با پرچم‌های و برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانه‌مان را به هم نمی‌زد. بیش از هشتاد روز در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشق‌ترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم. ✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد ... 💞 @aah3noghte💞
💔 14715000000000 کسی هست بتونه سود این مبلغ رو توی 45 سال محاسبه کنه؟(450 میلیون پوند) این یکی ازبدهی های دولت خبیث انگلیس به ملت ایران است که حالامجبور به اعتراف شده الان یه عده اجنبی پرست میگن ببینید چقدر شریفن که بدهیشون روقبول کردن شایدم بگن از ثمرات 😏 ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 : «فضای مجازی بدون اختیار ما، دارد مدیریت میشود و عوامل مسلط بین‌المللی در این فضا از لحاظ خبردهی، خبررسانی، تحلیل داده‌ها و هزاران کار دیگر بشدت فعالند. نمیشود مردممان را در این فضا، بی‌پناه رها کنیم.» ۹۹/۶/۲ ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 حتی تمام ریش های علی دایی که تا فتنه 88 مثل برق و باد تو زمین فوتبال میدوید و گل میزد هم سفید و بزرگوار با آنهمه ورزش پیر شده بعد اصلاح طلبان توقع دارن پیرمرد و پیرزن فتنه پیرتر نشده باشن! ... 🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 ▪️حصر مهدى كروبى از نمايى ديگر! 💬 پهلوانى ▪️‏روحانی جوری از رفع حصر صحبت میکرد، انگاری شیخ و
💔 💢ادعای تقلب این دو نفر، ۸ ماه کشور را در تب و التهاب فرو برد آبروی کشور را برد جوان از خانواده‌ها گرفت بیت المال آسیب دید رأی ۴۰ میلیون ایرانی را لگدمال کرد روی اسلام در عبارت جمهوری اسلامی خط کشید طوریکه پیاده نظام فتنه صراحتاً اعلام کردند "انتخابات بهانه است،اصل نظام نشانه است" ‏حامیان این دو در ظهر عاشورا به هتاکی و حرمت‌شکنی پرداختند این دو مورد تحسین رژیم صهیونیستی و منافقین و حتی جندالشیطان قرار گرفتند! 🔻*خوب یاد گرفتید هربار با انتشار یک تک عکسِ مظلوم‌نمایانه، چهره‌ی زعمای فتنه را تطهیر کنید! به حق همین محرم، زنده بمانیم و محاکمه‌ی این دو را ببینیم! 💬محمدپاداش ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 _عشقت‌ࢪانمےتوان‌ڪتمان‌ڪࢪد♡ همہ‌ماࢪادیوانہ‌مےخوانند ! عاشقِ‌توبودن،دیوانہ‌شدن‌هم‌داࢪد ..!_:)🌿 🌱 ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 تـابه‌عاشورا‌حسین‌بود‌وحسین‌بود‌حسین تـابه‌پایان‌صفرحرف‌ازحضورزینب‌است ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 😔 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 . ولی امام رضا میگه.. برا هر چی خواستی گریه کنی..، برا حسین گریه کن :) ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 و آن زمان که در گرداب گناه در حال غرق شدن بودی رفیق شهیدت دستت را گرفت و از منجلاب بیرون کشید آری این فلسفه رفیق شهید داشتن است کسی که پای رفاقت جان داد 💔 ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 💞 بار خدایا ! ❤️ از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که همراهم گشت به خاطر گرفتاری که در آن از غیر تو کمک خواستم، یا در آن گرفتاری به کسی جز تو پناه بردم؛😔 پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!🤲🌼 ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 دل اگر نذر حسین است، خریدن دارد اشک اگر مال حسین است که ریختن دارد همه عالم و آدم به فدایت ارباب غم ارباب به دلها چه کشیدن دارد 💔 ... 🏴 @aah3noghte🏴