شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت212 - سیگاری ب
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت213 محسن که دهان باز کرده بود تا حرفی بزند، دهانش را آرام میبندد و شوقی که در چهرهاش بود هم رنگ میبازد. دو روز است که تبعیدش کردهام به اتاق استراحت تا دور از سر و صدا، پیامهای احسان و مینا را رمزگشایی کند. میگویم: - چی شده محسن جان؟ دوباره شوقی در صدا و چشمان محسن پیدا میشود و میگوید: - آقا فهمیدم. شکستم.😃 - رمز اون فایلها رو یا پیامها رو؟ - هردوش. ذوق محسن به من هم منتقل میشود و تلخیِ رفتار مسعود را از یادم میبرد: - بریم ببینم چیه! و پشت سرش میروم به اتاق استراحت. اتاق استراحتشان از اتاق دانشآموزهای کنکوری هم بهم ریختهتر است. روی تخت هردو پر است از کاغذ و یک لپتاپ. جواد روی تخت، پشت انبوه کاغذها و لپتاپ گم شده است اما صدایش درنمیآید. از بیسر و صدا بودنش تعجب میکنم. محسن هم این را میفهمد و صورتش سرخ میشود. بالای سر جواد میایستد و با یک متکا میزند توی سرش: - بیدار شو! خاک تو سرت! وقتی چهره خوابآلود جواد را میبینم که از روی کاغذها بلند میشود، به این نتیجه میرسم که آقا خواب تشریف داشتند.🙄 جواد خمیازه میکشد و کنار دهانش را با پشت دست پاک میکند: - هان چیه؟ قبل از توضیح محسن، چشمش میافتد به من و نیمخیز میشود: - عه! سلام آقا... ببخشید من خواب نبودم فقط دراز کشیده بودم... یعنی باور کنین همین الان... آهی از سر نومیدی میکشم: - اشکال نداره. به کارت برس. یادم باشد بروم یقه ربیعی را بگیرم و بگویم این چه تیمی ست که برای من چیدهای؟ یک نفرشان که معلوم نیست مشکلش با من چیست با این رفتارهای عجیبش، یک نفر دیگرشان هم اصلا بهش نمیخورد مامور باشد و انگار آمده خانه خاله.😏 دلم برای بچههای خودمان بیشتر تنگ میشود. برای شوخیهای امید، زرنگی کمیل و جدیت مرصاد. مسعود پنجره را باز میکند تا هوای گرفته و سنگین اتاق عوض شود و دست دیگرش را در هوا تکان میدهد: - اه! اینجا بوی باغ وحش گرفته. شما مگه حمام نرفتین این دو روز؟😖 محسن دوباره سرخ میشود و سرش را پایین میاندازد: - عباس آقا گفته بودن تا رمزش رو نشکستم حق ندارم از اتاق بیرون بیام، بجز برای دستشویی. گوشه لب باریک مسعود کمی کج میشود و شاید بتوان اسمش را خنده گذاشت. بیتوجه به مسعود، از محسن که با موهای ژولیده و چشمان سرخ مقابلم ایستاده میپرسم: - خب چی شد؟ تن تپل و سنگینش را رها میکند روی تخت و لپتاپش را میگذارد روی زانوهایش. کنارش مینشینم. میگوید: - آقا، حدستون درست بود. این دختره همونیه که بهش خط میده. بهش میگه از چیا حرف بزنن روی منبر، کیا رو دعوت کنن، چه روضهای بخونن و چقدر پول لازمه که بریزه به حسابش. احسان هم از مراسمها فیلم میگیره و برای دختره میفرسته. اون فایلها در واقع فیلم بوده. ولی یه طوری رمزگذاری کرده بود که ما اولش فرمتش رو نشناسیم و نفهمیم چیه. نمیدانم خوشحال باشم یا ناراحت. از یک طرف، یک قدم جلو رفتهایم و از سویی، فهمیدم مهره اصلی در مرزهای ایران نیست. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞http://eitaa.com/istadegi قسمت اول
💔
آیت الله جوادی آملی بر سر مزار همسر
#عشق اگر عشقاست، پایان ندارد...
#ماه_مبارک_رمضان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
💔
#تلنگرانه
🌱قرارموننبود
اینقدرنامـــردی☹️
اونجـاییڪہیڪیچیزیگفت؛
وگفتیم؛چشم
وخداچیزیگفت؛
گفتیمحالاوقتزیاده ... :)
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#سحر_بیست_و_ششم
چهار سحـر مانـده ڪه از این رمضـان
ڪم بشود...
روزے سـالِ منــِ خسته فراهـم بشـود...
به حسـابــِ دلِــ مشـتـاقُ پُـر از
تـابُ تـبـم...
نود و سه سحـر مانـده محرم بشـود...
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
💔
بہرفیقشپشتتلفنگفت:
ذکر"الهےبہرقیــہ"بگومشکلتحلمیشہ
رفیقشیكتسبیحبرداشت
بہدهتانرسیده
دوستاشزنگزدنوگفتنسفر
کربلاشجورشده..!💔
-شھیدحسینمعزغلامے
اللهم الرزقنا شهادت ...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#تلنگرانه
رفیقشمیگفت:
یهشبتوخوابدیدمش
بهمگفت:
بهبچههابگوحتےسمتگناههم
نرن🚫~
اینجاخیلےگیرمیدن... 🍃
#شهید_حجتالله_اسدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#در_گوشیهای_خدا
🍃میگفت:
خدا
آدم نیست ڪه با
گناهڪردن،
نگاهش بهت عوض بشه ،هزارم ڪه گناه ڪردی
وقتی برگردے میگه؛ بیاعزیزم..!
تاالان ڪجا بودے..!؟
یا الہ العاصین(ای خدای گناه ڪاران♡❣)
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#تلنگراݩہ
ویروس ڪرونــا ثابت کرد:
زنے کہ زیر ماسڪ میتونه نفس بکشہ
قادره زیرچادرهم نفس بکشہ
کسے کہ مغازش رو بہ خاطرویروس سہماه میبنده
میتونہ اونو برای ادا؎ نمـاز در مسجدهم
چند دقیقہای ببنده:)))
#حق
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
«🕊🤍»
•
استادپناهیان:
تجربہبہمیاددادهڪہ...
برا؎اینڪهطلبشہادتڪنۍ،
نبایدبہگذشتہخودتنگاهڪنۍ...!
راحتباش!
نگرانهیچۍنباش!
فقطمواظباینباشڪہ
شیطونبهتنگہتولیاقتشہادتندار؎...!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕