شهید شو 🌷
💔 #یک_حبه_نور ✨ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ پس [برای دفع دلتنگی] پرورد
💔
#یک_حبه_نور ✨
اُفَّوِضُ اَمْری اِلی اللّه...
هرچه خدا خواست همان مےشود :)
بسپار به خدا،
خدا بد بندهاش رو نمیخواد
#با_من_بخوان
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 میگویند سه سال است که رفته ای! این چه رفتنی ست که داغش هنوز جگر را میسوزاند؟؟!!!! 🎥تصاویری از
💔
خواستن اثری از #حاج_قاسم و تفکرش نباشه، ولی حالا حتی نگاه به قتلگاهش هم انگیزه مبارزه با استکبار جهانی رو در دل ها بوجود میاره
#جانفدا
#جان_فدا
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
حاجحسینیڪتامۍگفت:
درعالمرویا؛بہشهیدگفتم!
چرابراےمادعانمۍڪنید
کہشھیدبشیم...!؟
مۍگفتمادعامۍڪنیم
براتونشھادتمینویسن . .
ولۍگناهمۍڪنید
پاڪمیشہ :)💔!'...
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
جان فدا شد تا ایران فدا نشود..:))♡
این روزها مدام زمزمه میکنم
کاش میشد که تو با معجزهای برگردی 🥀
#حاج_قاسم
#شهید_قاسم_سلیمانی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 «قسمت هفتاد و هفت» دکتر گف
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
«قسمت هفتاد و هشت»
محمد دید یه دختر نیمه برهنه، کنار سه چهار نفر مرد ایستاده و دارن از روی نقشه، با هم حرف میزنن. محمد گفت: این دختره ... شبنمه؟
مجید گفت: بله. خودشه. اینا هم که دورش هستند، یه عده شون از ایران هستند و یه عده دیگه از کمپانی های غولِ تربیتِ خبرنگارِ بدونِ مرز در دنیان که مستقیما از اسراییل هدایت میشن.
محمد گفت: خب حالا این دختره ... باباش اومده شده هلدینگ ... خودشم داره میاد ایران ... واسه شرکت در جشن! درسته؟
مجید: دعوت نامه رسمی موسسه فیلنامه نویسی رو تو پیجش گذاشت و نوشت «دارم میام پیشتون عشقیا»
محمد گفت: این فتنه است. این دختره فتنه است. شک ندارم.
مجید گفت: میخواستم اجازه بگیرم که بیست و چهاری خودم و تیم دو نفره واحد خواهران، سوارِ کار باشیم.
محمد: موافقم. ببین چی دارم بهت میگم. یه تار مو ازش کم نشه. تمام جیک و پوکش میخوام. لحظه به لحظه ای که ایران هست باید رصد بشه. من تمام ذهنم درگیر حمله امشبه. امشب که بگذره و سپاه بزنه مقرِ غرب و شمال غربِ اینا رو بترکونه، رابطه اینا که الان داخلن، با پشتیبانشون در مرز قطع میشه و بی پدرتر و بی مادرتر میشن. الان واسه خودم هزار جور گرفتاری و برنامه دارم. مجید! این دختره فتنه هستا. حواست بهش باشه ها.
مجید که رنگش داشت زرد میشد، ماسکش جابجا کرد و بهتر گذاشت رو صورتشو گفت: قربان تمام تلاشمو میکنم. ولی وقتی اینجوری میگین، هر کی باشه میترسه. من الان داره دست و پام میلرزه.
محمد گفت: ببین من نمیدونم. از اولش سوژه خودت بوده و الان هم داره سوژه میاد آشیونه. خودت میدونی. هر کاری لازمه بکن. نترس. ولی حواست باشه. ما از حدودا یه هفته دیگه ... ینی سه چهار روز بعد از اینکه این دختره اومد ایران، داستان داریم. اینقدر داستان امسال عجیبه و برنامه ها براش دارن که تو عمر خدمتیم ندیدم...
🔷
ادامه حرفای محمد رو آلادپوش در یک جمع بیان میکرد که سوزان هم کنارش نشسته بود. جمعی پنج نفره متشکل از سران کومله و پژاک و منافقین.
نفرِ کومله گفت: ما حدود سه سال هست که برنامه ریزی کردیم. البته برنامه ما نبوده. برنامه مستقیمی بوده که از موساد و سیا گرفتیم. همه آموزش ها از جمله در آفریقا و جاهای دیگه تماما توسط اسراییل صورت گرفته.
نفر دیگر کومله گفت: تمام نیروهایی که در ایران داریم، از استان های مرزی فرستادیم تهران و کرج و فعال کردیم. تماما یا مسلح هستند و یا ظرف یک هفته آینده مسلح میشن. کار را تمام میکنیم و پرونده سیاه جمهوری آخوندی رو میبندیم.
در حال صحبت کردن بودند که یک نفر سراسیمه وارد جلسه شد. فورا سراغ یکی از کومله ها رفت و چیزی درِ گوشش گفت. همین طور که اون درِ گوشش حرف میزد، چشمای مردک گردتر میشد. یه لحظه از سر جاش بلند شد و گفت: با من بیایید!
همه بلند شدند و به اتاق کناری رفتند. مانیتوری در دیوار نصب بود و همه جلوی اون ایستادند. مانیتور داشت جزغاله شدن و سوختن سربازهای کومله رو نشون میداد. خرابی های گسترده ... ماشین و موتورهایی که آتش گرفته بود ... جنازه هایی که روی زمین افتاده بودند و نیمه سوز و یا تماما سوخته بودند.
نفر اصلی نتوانست خودش را کنترل کند. زانوهاش شل شد و همونجا زانو زد. فورا زیر دست و پاشو گرفتند. سوزان فورا با یه لیوان آب، به طرف اون مرد دوید و مردها را کنار زد و آب را به مرده داد.
مرده که داشت دستاش میلرزید، تلاش میکرد لرزش فَکِش هم کنترل کنه اما نمیتونست. زیر لب میگفت: سوخت ... همه پایگاه مستقر در اقلیم رو سوزندند ... با پهباد ... با موشک ... سپاه همشو خاکستر کرد.
ادامه دارد...
به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی
@mohamadrezahadadpour
💕 @shahiidsho💕
1_1977773454.mp3
7.03M
💔
#سفر_پرماجرا ۲۶
✨یادت بمونہ بعداز وفات؛ تو می مونی و خودت!
اگه الآن؛ از خلوت هات لذّت میبری
اونجا هم از تنها موندن با خودت نمی ترسی!
❤️عشق تنها همراهیه؛
که به خلوتهات اوج میده و تنهات نمیذاره👌☺️
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
نقش بستن تصویر حاج قاسم بر دیوار سفارت انگلیس و برپایی ایستگاه صلواتی جلوی سفارت
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
🍩شیرینیفروشی که شیرینی نمیفروخت!
‼️اگر فردی به یک مغازه که سر درِ آن تابلوی «#شیرینی_فروشی» نصب شده وارد بشود ، و به مغازه دار بگوید یک کیلو شیرینی به من بدهید و مغازه دار با عصبانیت و تندی بگوید اینجا شیرینی نداریم ، آیا برخورد مغازه دار منطقیست؟
⁉️آیا چنین مغازه داری حق دارد با کلافگی بگوید ؛ «خسته شدم از اینکه هر روزه عدهای به نیت خرید شیرینی به مغازهی من مراجعه میکنند» ؟
⁉️اگر این فرد شیرینی فروش نیست ، آیا عقل نمیگوید تابلوی شیرینی فروشی را از سر در مغازهی خود پایین بیاور؟
✅این مثال را زدم چون بسیاری از خانمها و برخی از بلاگر های خانمِ اینستاگرامی به این سمت و سو رفتهاند و شاکی هستند از اینکه ؛
🧝♀چرا اکثر جاها به ما و خانم هایی با پوششی جذاب و خیره کننده ، به دید یک #کالای_جنسی نگاه میشود و مردانِ هوسباز قصد ایجاد مزاحمت برای ما دارند؟
👌برای این بلاگر ها و تمام خانم هایی که از این نگاه های آلوده خسته و کلافه هستند ، باید داستانِ شیرینی فروشی که شیرینی نمیفروخت را تعریف کرد و در ادامه گفت : اگر شیرینی فروش نیستید [که بانوان عفیف ایرانی قطعا نیستند] تابلوی شیرینی فروشی را از شخصیت خود پایین بیاورید!
🇺🇸 حتی در خود آمریکا [که مهد آزادیهای جنسی است] هم اگر در زنی جذابیت تحریک کنندهای یافت شود ، مردانِ آنجا به دنبال بدست آورن آن خواهند بود و عطش جنسی انسان در مقابل محرک های جنسی ، هیچگاه چشم و دل سیر نخواهد شد.
👈آری... اگر تابلوی جذابیت پایین بیاید ، به طور خودکار میزان مراجعات و مزاحمتها هم پایین میآید!
#حجاب
✍ میلاد خورسندی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #قرار_عاشقی همیشه از حرمت، بوی سیب می آید صدای بال ملائک، عجیب می آید! سلام! ضامن آهو، دلِ شکست
💔
#قرار_عاشقی
🌹ما را همه گفتند گرفتار نگاهت
🌹لب تشنه ی بارانی انوار نگاهت
🌹نادیده گرفتی و ندیده نگرفتی
🌹قربان کرم خانه ی ستار نگاهت
🌹بیچاره دل ما پرما چشم تر ما
🌹کرده همه را یکسره آواره نگاهت
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضای_دلم
#دلتنگ_حرم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
هفته قبل کل توئیتهای براندازان شده بود قیمت لحظهای دلار
الان که پایین اومدن دلارو نمیتونن اعلام کنن، بندهخداها چیزی ندارن بگن، فکر کنم باید دوباره برن سراغ خیزش و عنقلابشون یا گردن و پای شکسته حسین رونقی ،ببیخشید توماج صالحی،چون پای حسین رونقی جوش خورد سریع😂
#سقوط_دلار
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 خدا را شکر میکردم برای داشتنش #عشق_آسمونی 💍 📚 #دخترها_بابایی_اند راوی: همسر #شهیدجوادمحمدی باان
💔
رفتن جواد برای من هم سخت بود
هم شیرین.
سخت بود چون یکی از عزیزترین اطرافیانم بود
و شیرین، چون اینطور رفتن حقش بود...
این همه سال دوید
جنگید
حقش نبود خیلی آرام و معمولی توی رختخواب بمیرد...
📚 #دخترها_بابایی_اند
راوی: برادر همسر #شهیدجوادمحمدی بااندکی تغییر
#شهید_جواد_محمدی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"