eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 شهیدی که امام خامنه ای از او امتحان گرفت یکی از برنامه های ما در زمان انقلاب انتقال اسلحه از سرا
💔 شهیدی که بعد از شهادت، کارنامه دخترش را امضا کرد آن شب زهرا پدرش را در خواب می بیند. از او می پرسد بابا غذا خوردی؟ پدرش می گوید نه بابا، غذا نخوردم. +خوب من می‌روم برای شما غذا بیاورم. - نیازی نیست. برو آن برگه ات را بیاور. +کدام برگه؟ - همان برنامه ای که امروز مدیر مدرسه به شما داد. زهرا می رود برنامه امتحانی اش را بیاورد، او می دانست که پدرش هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، به همین دلیل می گردد تا خودکار آبی را پیدا می کند و به پدرش میدهد. بعد می رود به آشپزخانه تا برای پدرش غذا حاضر کند. وقتی برمیگردد پدرش را در اتاق پیدا نمیکند... شرح کامل ماجرا در پست بعدی👇👇👇 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 شهیدی که بعد از شهادت، کارنامه دخترش را امضا کرد آن شب زهرا پدرش را در خواب می بیند. از او می پ
💔 ماجرای کرامت شهید سید مجتبی صالحی خوانساری بعد از شهادت ◾️بعد از شهادت آقا مجتبی، مراسم های متعددی از سوی ارگان ها و گروه های مختلف به منظور بزرگداشت ایشان برگزار شد. قرار بود در خوانسار هم مراسمی به همین منظور از سوی فرماندار آنجا برگزار شود. به همین خاطر ما را هم به این مراسم دعوت کرده بودند. دخترهای کوچکم به خاطر درس و مدرسه شان نتوانستند همراه ما به خوانسار بیایند و در قم ماندند. ◾️آن روز برای دخترهای من روز عجیبی بوده است. خودشان می گویند در آن روز همه اش احساس می کردند کسی آنها را دنبال می کند. حتی وقتی به گلزار شهدا و نانوایی رفته بودند این احساس را داشتند. دخترم زهرا کلاس اول راهنمایی بود. وقتی به مدرسه می رود، مدیرشان برنامه امتحانات ثلث دوم را بین دانش آموزان می کند و از بچه ها می خواهد که والدینشان آن را ملاحظه و امضا کنند. دخترانم هم با ناراحتی به خانه بر می گردند. ◾️بچه ها را به خواهرم سپرده بودم، به همین خاطر شب هم پیش آنها مانده بود. آن شب زهرا پدرش را در خواب می بیند. از او می پرسد بابا غذا خوردی؟ پدرش می گوید نه بابا، غذا نخوردم. زهرا می گوید خوب من می روم برای شما غذا بیاورم. پدر می گوید نیازی نیست. برو آن برگه ات را بیاور. دخترم می گوید کدام برگه؟ پدرش می گوید همان برنامه ای که امروز مدیر مدرسه به شما داد. زهرا می رود برنامه امتحانی اش را بیاورد، اما هرچه دنبال خودکار آبی می گردد پیدا نمی کند. او می دانست که پدرش هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، به همین دلیل می گردد تا بالاخره خودکار آبی را پیدا می کند و به پدرش می دهد. بعد می رود به آشپزخانه تا برای پدرش غذا حاضر کند. وقتی برمی گردد پدرش را در اتاق پیدا نمی کند، نگران به سمت حیاط می دود و می بیند در حال رسیدگی به باغچه است. آقا مجتبی عاشق گل و گیاه بود. زهرا دوباره به آشپزخانه بر می گردد و وقتی غذای پدرش را برایش می برد، می بیند او دیگر در حیاط نیست. این بار هراسان و گریان به دنبال او می دود اما هرچه می گردد، پیدایش نمی کند. همین موقع از خواب می پرد. خاله اش برایش آب می برد و آرامش می کند. زهرا دوباره می خوابد. ◾️صبح که از خواب بیدار می شود توجهی به خواب شب گذشته اش نمی کند. موقع رفتن به مدرسه که با عجله وسایلش را آماده می کند، ناگهان چشمش به برنامه امتحانی اش می افتد که با خودکار قرمز امضا شده، برگه را به خواهرش نشان می دهد. خواب دیشب برایش تداعی می شود. با تعجب ماجرا را برای خواهرش تعریف می کند و تاکید می کند که به کسی نگوید. شهید صالحی در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود «اینجانب نظارت دارم، سید مجتبی صالحی» و امضاء کرده بود. ◾️آیت الله خزعلی از دوستان شهید بودند. ایشان از ما خواستند تا مدتی، موضوع را پیش کسی مطرح نکنیم. علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید کردند و نامه به رویت حضرت امام(ره) هم رسید. اداره آگاهی تهران هم پس از بررسی، اعلام کرد امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهری که با آن امضا شده، شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد. 💞 @shahiidsho💞
💔 جون دادن تا منو تو امنیت داشته باشیم... شهادتون مبارک((: شهادت چند مرزبان در سراوان 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 جون دادن تا منو تو امنیت داشته باشیم... شهادتون مبارک((: شهادت چند مرزبان در سراوان #امام_زمان
💔 جون دادن که ما در آرامش روز دختر رو به دخترامون تبریک بگیم شهادت تعدادی مرزبانان در سراوان را تبریک و تسلیت عرض میکنیم 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 گر‌چه لب میخندد اما دیده‌مان غرق غم است.. #حاجی #شهید_قاسم_سلیمانی #امام_زمان 💞 @shahiidsho💞
💔 دختر عزیزم! من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخوابند. آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. 💞 @shahiidsho💞
💔 "پدر عزیز تر از جانم سلام امسال درست 30 سال از روزی که عاشقانه به سوی شهادت آغوش گشودی میگذرد و این یعنی سه دهه است که تفسیر واژه پدر را بر روی دوش ناتوان من گذاشتی و چه سنگین مسئولیتی است این بار برای دختری که پدرش قهرمان یک ملت بوده و هست" ✍🏻روز دختر بر تمامی دختران سرزمینم که برای حفظ دین و ناموس و وطن بدون پدر و با قاب عکس بزرگ شدن مبارک.❤️ قسمتی از دلنوشته لیلا برای پدرش انتشار به مناسبت 💞 @shahiidsho💞
💔 ‏دیکتاتور ؟!!!؟ کودوم رهبر مملکت رو دیدین که دست دختر شهید رو ببوسه؟! روز دختر به همه دختران‌ِرهبر مبارک 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 با جوادبودن طور دیگری کِیف داشت. بیشتر جواد سربه سر من می‌گذاشت ولی جاهایی هم که میدید قاطی کرده‌
💔 روز دختر رو تبریک میگم به همه‌ی دخترایی که دیگه طعم تبریک و لبخند پدر رو نمی‌چشن .. - روزتون مبارک رقیه خاتون های زمان 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 حرف آخر... خدا نکند در صحرای قیامت شرمنده دختران شهدا باشیم #روز_دختر #امام_زمان #میلاد_حضرت_
💔 حرف آخر پدرش آسمانی شد... دانشگاه که قبول شد همه گفتند: با سهمیه قبول شده!! ولی... هیچوقت نفهمیدند کلاس اول وقتی خواست یاد بگیرد بنویسد بابا... یک هفته در تب سوخت.. ‎ اینقدر با گفتنِ سهمیه سهمیه، نمک به زخم دل فرزندان شهدا نپاشیم سراغ دارم خانواده‌های شهدایی که فقط بخاطر همین زخم زبانها تا الان از سهمیه استفاده نکرده اند... پ.ن: بغض حلما هنگام یادگیری کلمه بابا در کلاس اول.... 💞 @shahiidsho💞