eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پویش مردمی قرائت دعاهای سفارش شده توسط آقا
همه با هم میخوانیم فرازی از دعای سفارش شده توسط : اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِکَ عِنْدَ الضَّرُورَهِ وَ أَسْاَلُکَ عِنْدَ الْحَاجَهِ اى خداوند، چنان کن که به هنگام ضرورت به نیروى تو بتازم و به هنگام نیاز از تو یارى خواهم‏ وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیْکَ عِنْدَ الْمَسْکَنَهِ وَ لاَ تَفْتِنِّی بِالاِسْتِعَانَهِ بِغَیْرِکَ إِذَا اضْطُرِرْتُ‏ و به هنگام مسکنت به درگاه تو تضرع کنم. و مرا میازماى که به هنگام اضطرار از جز تویى یارى جویم‏ وَ لاَ بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَیْرِکَ إِذَا افْتَقَرْتُ‏ و به هنگام بینوایى به پیشگاه جز تویى خاضع شوم‏ وَ لاَ بِالتَّضَرُّعِ إِلَى مَنْ دُونَکَ إِذَا رَهِبْتُ فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِکَ خِذْلاَنَکَ وَ مَنْعَکَ وَ إِعْرَاضَکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ‏ و به هنگام ترس در برابر جز تویى تضرع کنم، تا آنگاه مستحق خذلان و منع و اعراض تو گردم. اى مهربان‏ترین مهربانان. نشر دهید👌
💔 خنده ات دکانِ عطارےست یا دارُالشفاست؟ من یقین دارم که بر هر دردِ بی درمان دواست ... ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 💞 🌿چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی❤️❤️ به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی🍃   ز تو دارم این غمِ خوش، به جهان از این چه خوشتر😍 تو چه دادی ام که گویم که از آن به ام ندادی؟🌿   🙏 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 خاطره‌ای از که در زمان حیاتش اجازه نداد منتشر شود! مادر بزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی که از دنیا رفتند، پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک برویم. با هماهنگی قبلی، روزی که سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم. وقتی رسیدیم ایشان را دیدیم که کنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می‌خوانند. بعد از سلام و احوالپرسی به ما گفت من به منزل می‌روم شما هم فاتحه بخوانید و بیایید.  بعد از قرائت فاتحه به منزل پدری ایشان رفتیم. برایمان از جایگاه و حرمت مادر صحبت کرد و گفت: این مطلبی را که می‌گویم جایی منتشر_نکنید. گفت: همیشه دلم می‌خواست کف پای مادرم را ببوسم ولی نمی‌دانم چرا این توفیق نصیبم نمی‌شد. آخرین بار قبل از مرگ مادرم که این‌جا آمدم، بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فکر می‌کردم حتماً رفتنی‌ام که خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد.  سردار در حالی که اشک جاری شده بر گونه‌هایش را پاک می‌کرد، گفت: نمی‌دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم. خبرگزاری دانشجویان ایران ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ #رمان_واقعی #عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو #قــسـمـت_بــیــسـتــم
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ (دعــوت نــامـــہ) فردا، آخرین روز بود ... می رفتیم شلمچه ... دلم گرفته بود ... کاش می شد منو همون جا می گذاشتن و برمی گشتن ... تمام شب رو گریه کردم ... . راهی شلمچه شدیم ...برعکس دفعات قبل، قرار شد توی راه راوی رو سوار کنیم ... ته اتوبوس برای خودم دم گرفته بودم ... چادرم رو انداخته بودم توی صورتم ... با شهدا حرف می زدم و گریه می کردم توی همون حال خوابم برد ... . بین خواب و بیداری ... یه صدا توی گوشم پیچید ... "چرا فکر می کنی تنهایی و ما رهات کردیم؟ ... ما دعوتتون کردیم ... پاشو ... نذرت قبول ... ."😍 چشم هام رو باز کردم ... هنوز صدا توی گوشم می پیچید ... . اتوبوس ایستاد ... در اتوبوس باز شد ... راوی یکی یکی از پله ها بالا میومد ... زمان متوقف شده بود ... خودش بود ... امیرحسین من ...😳😃 اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد ... .😭 اتوبوس راه افتاد ... من رو ندیده بود ... بسم الله الرحمن الرحیم ... به من گفتن ... شروع کرد به صحبت کردن و من فقط نگاهش می کردم ... هنوز همون امیرحسین سر به زیر من بود ... بدون اینکه صداش بلرزه یا به کسی نگاه کنه ... ✍شهید سید طاها ایمانی ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🌿✨میرسد روزی به پایان نوبت هجران او میشود آخر نمایان طلعت رخشان او🍃 میرسد روزی به دوران فصل زیبای ظهور میرود ایام غیبت میرسد دوران او🌿✨ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ما بیخیال خون به ناحق ریخته شده نمی شویم در آتشی که خودتان افروختید🔥 جزغاله خواهید شد☝️ یادتان هست⁉️😏 ✍ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🌟🌿این که میگن نماز را اقامه کنید (بپا دارید) : یعنی یه‌جوری نماز بخونیم که بتونیم بهش تکیه کنیم؛🍃 یه‌جوری نماز بخونیم که بتونیم ازش استفاده کنیم.🍃 یعنی داشتن و نداشتن ها ما رو له نکنه!😇🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 عباس دانشگر در1372/2/18در سمنان چشم به جهان گشود. عباس پسری مومن وانقلابی بود عباس در دانشگاه افسری وتربیت پاسداری امام حسین در حال دانش اموختگی بود و تازه دوماه از نامزدی اش میگذشت که هوایی شد و از دانشگاه افسریه به سوریه اعزام شد و بالاخره در 1395/3/20در ماه مبارک رمضان در جنوب حلب شربت شهادت نوشید و به دست مردم سمنان در امامزاده اشرف محلات به خاک سپرده شد ... 💞 @aah3noghte💞
💔 سلام رفقای با صفا 😊✋ هستم خوشحالم که در جمع دوستان شهدایی هستم😍 درتاریخ ۱۳۶۲/۵/۲۹ در شهر درچه اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشدم چهارمین شهید مدافع حرم درچه اصفهان هستم😊 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 سلام رفقای با صفا 😊✋ #جواد_محمدی هستم خوشحالم که در جمع دوستان شهدایی هستم😍 درتاریخ ۱۳۶۲/۵/۲۹ د
💔 متاهل و یک دسته گل به یادگار دارم، فاطمه خانم زمان شهادتم ۵ ساله بود🌷 مهم‌ترین دغدغه مذهبی ام نمازم بود، نمازم را حتما اول وقت و تا جایی که می‌توانستم به جماعت می‌خواندم، حتما مقید به حضور در مسجد بودم حتی اگر مهمان داشتیم، موقع اذان می‌گفتم، من می روم نماز و برمی‌گردم. ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 متاهل و یک دسته گل به یادگار دارم، فاطمه خانم زمان شهادتم ۵ ساله بود🌷 مهم‌ترین دغدغه مذهبی ام
💔 می گفتم :«اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه بی‌حجاب‌ها و آنها که ترویج بی‌حجابی می‌کنند را در آن دنیا خواهم گرفت».🌷 محرم سال ۹۵ بود که به همسرم پیشنهاد برپایی روضه امام حسین(ع) در دهه اول محرم را دادم و گفتم نیت کنیم و هرساله این روضه را در خانه به صورت مجلس زنانه دایر کنیم.خودم هم مسئول برپایی مجلس روضه برای امام حسین(ع) بودم🌷 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 می گفتم :«اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه بی‌حجاب‌ها و
💔 هر سال قبل از ایام عید نوروز به راهیان نور می رفتم و خادم الشهدا بودم گاهی ۲۴ ساعت در راهیان نور نمی خوابیدم و می گفتم "باید برای زائران شهدا سنگ تمام گذاشت تا با خاطره ای خوش از این سفر بروند" ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 هر سال قبل از ایام عید نوروز به راهیان نور می رفتم و خادم الشهدا بودم گاهی ۲۴ ساعت در راهیان نور
💔 ارادتم به شهدا تا آنجا ادامه داشت که در مراسم تشییع شهدای گمنام و همچنین رفیق شهیدم مهدی اسحاقیان سنگ تمام گذاشتم و می گفتم باید خادمِ شهدا بود می گفتم باید شهدا را به همه نشان داد و تمام تلاشم را کردم که پیکر شهید اسحاقیان را به مراسم سحر ماه رمضان شبکه پنجم سیمای اصفهان ببرم زیرا اعتقادم این بود که باید شهدا را به جهانیان معرفی کنیم ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ارادتم به شهدا تا آنجا ادامه داشت که در مراسم تشییع شهدای گمنام و همچنین رفیق شهیدم مهدی اسحاقی
💔 با سلاح بصیرت و تقوای بسیار در راه خدا خالص شده بودم به محض شنیدن سخنان امام خامنه ای خطوط فرمایشات معظم له را به خوبی تبیین و به کار می گرفتم به نحوی که عمق بصیرتم بسیار بالا بود عاشق حضرت آقا بودم ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 با سلاح بصیرت و تقوای بسیار در راه خدا خالص شده بودم به محض شنیدن سخنان امام خامنه ای خطوط فرم
💔 روایت همسر شهید: اقا جواد اهل کارهای بزرگ و فرهنگی بود ولی برای خانواده کم نمی گذاشت تا جایی که برای من گل مریم🌸🍃 می خرید و یا گاها اگر دسترسی به خرید گل نداشت از باغچه گل می چید و به من هدیه می داد😭 همه این موارد نشان از عشق سرشارش به خانواده بود ولی همه این موارد مانع رفتنش به سوریه نشد زیرا قول و قرار اولمان هم این بود که همدیگر را برای رسیدن به خدا آماده کنیم.😭 در مورد رفتنش به سوریه جمله قشنگی را به من گفت که برای همیشه در خاطرم حک شد. می‌گفت: «تنها چیزی که در آن ریا نیست، صبر است. حضرت زینب(س) خیلی سختی کشید، ولی در مقابل همه‌اش صبر کرد. پس شما هم صبوری کنید.»😭 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 روایت همسر شهید: اقا جواد اهل کارهای بزرگ و فرهنگی بود ولی برای خانواده کم نمی گذاشت تا جایی ک
💔 آقا جواد قبل از رفتنش به سوریه، قصه حضرت رقیه(س) را برای فاطمه گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه توضیح داد. قصه حضرت رقیه(س) برای فاطمه غریب نبود و انس عجیبی با حضرت گرفته بود ولی بچه است و نمی شود دلتنگی اش را نادیده گرفت.😭 به فاطمه گفتم که پدرش به همراه امام زمان(عج) می آید و حالا مدتیه که فاطمه سراغ ظهور امام زمان(عج) را می گیرد. ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 آقا جواد قبل از رفتنش به سوریه، قصه حضرت رقیه(س) را برای فاطمه گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه
💔 ارادت عجیبی به امام حسین(ع) داشتند و با زبان روزه شهید شدند اگر جواد لباس شهادت را به تن نمی کرد در حقش جفا شده بود، زیرا اخلاق و کردارش برای شهادت پرورش یافته بود.🌷 دلتنگش بودم ولی شب اخر و قبل از شهادتش دلشوره عجیبی داشتم ولیکن اقا جواد در منطقه عملیاتی هم به من ارامش می داد و می گفت: اینجا همه چیز آرام است. اصلا دلشوره نداشته باش. سوریه که می‌رفت حتما با من تماس تلفنی داشت به نحوی که ما ساعت یک بعدازظهر روز سه‌شنبه، شانزدهم خرداد با هم صحبت کردیم و آقا جواد چند ساعت بعد از آن؛ یعنی قبل از اذان مغرب با زبان روزه به شهادت می‌رسد.😭 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ارادت عجیبی به امام حسین(ع) داشتند و با زبان روزه شهید شدند اگر جواد لباس شهادت را به تن نمی کرد
💔 ظهر روز چهارشنبه از طرف دایی‌ام خبردار شدم که آقا جواد مجروح شده و تیر به دستش خورده؛ اما بعد گفتند نه، تیر به پهلویش خورده و بیهوشه و بعد از مدتی خبر شهادتش را به من دادند و آن زمان بود که متوجه شدم، جواد به آرزویش رسید 😭 جواد همیشه به وعده اش وفا می‌کرد و این بار هم خلف وعده نکرد و بعد از گذشت ۲۵ روز از شهادتش پیکر مطهرش پیدا شد😭 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ظهر روز چهارشنبه از طرف دایی‌ام خبردار شدم که آقا جواد مجروح شده و تیر به دستش خورده؛ اما بعد گ
💔 : این جا هم مزارمه رو سنگ مزارمو بخونین! وصیتنامه م همینه!☝️ خطابم با همه شماهاست...🙃 گلزار شهدای امامزاده حمیده و رشیده خاتون شهر درچه اصفهان🌷 خوش حال میشم بهم سربزنید 😊✋ ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🌿🌻خیلی هوای مهربونیاشو کردم دلتنگمو و بغض عجیبی تو گلومه😔 🌿🌻زانو بغل کردم کنار خاطراتم عکس زیارت و یه قبری رو به رومه…🕌 🌿🌻من عاشقم این گریه ها دست خودم نیست این گریه ها محصول یک عمر اشتیاقه 😭 ... 💕 @aah3noghte💕
هدایت شده از پویش مردمی قرائت دعاهای سفارش شده توسط آقا
همه با هم میخوانیم فرازی از دعای سفارش شده توسط : اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکْراً لِعَظَمَتِکَ وَ تَفَکُّراً فِی قُدْرَتِکَ وَ تَدْبِیراً عَلَى عَدُوِّکَ‏ اى خداوند، هر آرزو و گمان و حسد که اهریمن در دل من افکند تو آن را به ذکر عظمتت و تفکر در قدرتت و تدبیر بر ضد دشمنت بدل نماى. وَ مَا أَجْرَى عَلَى لِسَانِی مِنْ لَفْظَهِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَهِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِیَابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ‏ هر ناسزا و لغو و دشنام در آبرو، یا شهادت باطل، یا غیبت مؤمن غایب یا ناسزا به حاضران و از این گونه که اهریمن بر زبان من مى ‏افکند نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَکَ وَ إِغْرَاقاً فِی الثَّنَاءِ عَلَیْکَ وَ ذَهَاباً فِی تَمْجِیدِکَ وَ شُکْراً لِنِعْمَتِکَ وَ اعْتِرَافاً بِإِحْسَانِکَ وَ إِحْصَاءً لِمِنَنِکَ‏ تو آن را به حمد و سپاس خود و افزونى در ثناى خود و بیان مجد و عظمت خود و سپاس نعمت خود و اعتراف به احسان خود و شمارش نعم خود بدل فرماى. نشر دهید👌
💔 وقتي تصـاوير محاكمه ⁧ ⁩ رو ديدم، ياد ‏اين جمله ⁧ ⁩ افتادم؛انقلاب هر زمان ‏یک موج می‌زند،یک مشت زباله رابیرون می‌ریزد. ... 💞 @aah3noghte💞
💔 خون عشاق سرِ وقت خودش خواهد ریخت... امروز ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 💞 ‎ ‎قَالَ لاَ تَثْرَيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ امروز بر شما سرزنشى نيست،‏خدا شما را مى‏آمرزد و او مهربانترين مهربانان است. ‎+آخرش به تمام آرزوهایم میرسونی منو.. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 در آرزوی حریم توچشم تردارم تو را زجان خود، ارباب! دوست تر دارم مرا عجیب گرفتارِ ڪــ♡ـــربلا کردی و من نخواهم از عشق تو دست بردارم 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 سال 85 می‌خواستم به حج تمتع مشرف شوم، برای خداحافظی نزد حاج قاسم رفتم. به من سفارش کرد "وقتی چشمت به خانه خدا افتاد، از او بخواه من در راهش تکه تکه شوم." ✍ سردار حسین معروفی ... 💞 @aah3noghte💞
4_5785043316731021436.mp3
10.71M
💔 🎵کیه عباس؟ 🎤کربلایی نریمان پناهی برای اون هایی که حال و هوای دلشون، پناهی جز عباسِ حسین نداره با حال مناسب گوش کنید 😢 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ #رمان_واقعی #عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو #قــسـمـت_بــیــسـت‌وی
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ (غــروب شــلـمـچــہ) اتوبوس توی شلمچه ایستاد ... "خواهرها، آزادید. برید اطراف رو نگاه کنید ... یه ساعت دیگه زیر اون علَم" ... از اتوبوس رفت بیرون ... منم با فاصله دنبالش ... هنوز باورم نمی شد ... . صداش کردم ... "نابغه شاگرد اول، اینجا چه کار می کنی"؟ ... . برگشت سمت من ... با گریه گفتم: "کجایی امیرحسین؟"... . جا خورده بود ... ناباوری توی چشم هاش موج می زد ... گریه اش گرفته بود ... نفسش در نمی اومد ... . "همه جا رو دنبالت گشتم ... همه جا رو ... برگشتم دنبالت ... گفتم به هر قیمتی رضایتت رو می گیرم که بیای ... هیچ جا نبودی"😭😭 ... . اشک می ریخت و این جملات رو تکرار می کرد ... اون روز ... غروب شلمچه ... ما هر دو مهمان شهدا بودیم ... دعوت شده بودیم ... دعوت مون کرده بودن ... . 💥پــایــان ✍شهید سید طاها ایمانی ... 💞 @aah3noghte💞