شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی مواظب قلب من، یعنی مادرت باش!💝 قسمتی از وصیت نامه #شهید_مرتضی_بصیری_پور #شهید_م
💔
#عاشقانه_شهدایی
برای اقامه نماز مرتب به حرم میرفتیم و زیارت و دعا میخواندیم و برمیگشتیم، اما یکبار که با تعدادی از اعضای خانواده و دوستانم به حرم رفتیم، وقتی که زیارت و دعا و مناجاتها را خواندیم و شب زندهداری کردیم، تصمیم گرفتیم که تا صبح در حرم بمانیم.
صبح زود فهمیدیم که گلهای حرم را تا چند دقیقه دیگر عوض میکنند، به همین دلیل در حرم ماندیم، خیلی شلوغ بود و در همان شلوغی ۲ تا تاج گل بزرگ آوردند، من یک غنچه گل رز از وسط یک تاج گل بیرون کشیدم، دوستانم گفتند «اتفاق خوب و خاصی برای من میافتد».
همان روز خانواده «حامد» به خواستگاری من در مشهد آمدند.
راوی: همسر #شهید_حامد_بافنده
سالروز شهادت
حوالی اذان ظهر، روح مطهر شهید بافنده به محضر ارباب رسید....
#شهید_مدافع_حرم
#عید_فطر
💞 @shahiidsho💞
💔
تنها شهید عید فطر قزوین
تا آن روز به یاد ندارم که روزههایم را خورده باشم، اما سال ۱۳۶۷، دههی اول ماه رمضان را که پشت سرگذاشته بودیم، دلم بدجوری هوای حسین را کرد. یعنی یک جورایی توی دلم آشوب به پا شده بود.
پا را توی یک کفش کردم و به پدرش گفتم: میخواهم به دیدن حسین بروم و اگر مرا به پاوه نبری، خودم میروم. این شد که ایشان هم شال و کلاه کرد و با هم به پاوه رفتیم تا حسینم را ببینم.
به حسین گفتم: «کی خانه میای؟»
جواب داد: «قرار است پس از گذراندن دوره آموزشی، هفده روز مرخصی بدهند آن وقت به خانه میآیم.»
این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت چهار بعدازظهر روز هفدهم ماه رمضان بود که حسین رفت بالای کوهها و ما هم به قزوین برگشتیم.
۱۰روزی بود قزوین بودیم که حسین را به همراه گروهی از رزمندگان به «دوجیله» عراق اعزام کرده بودند که بر اثر عوارض ناشی از مصدومیت شیمیایی دشمن، در آنجا به شهادت رسیده بود.
حسین روز عید فطر آن سال به شهادت رسید ولی او را در سردخانه نگهداری کرده و پس از سه روز، مراسم تشییع پیکرش انجام شد.
پسرم، قبل از اعزامش به سربازی گفته بود: «دوست دارم پس از گذراندن دوره آموزشی، به نقطهای دوردست اعزام شوم و توسط بمب شیمیایی دشمن شهید شوم.»
راوی: مادر #شهید_حسین_وهابی
#شهید_دفاع_مقدس
#عید_فطر
💞 @shahiidsho💞
💔
شهید مدافع وطن، سجاد قدمی، از مرزبانان کردستان یکم اردیبهشت 1402 حین پایش مرزی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
درست زمانی که ما داشتیم تو آسمون دنبال ماه میگشتیم ماهی روی زمین به آسمون میره تا آسمون مردم وطنش تاریک نشه و البته ما اونا رو نمی بینیم...
#شهید_سجاد_قدمی
#شهید_مرزبان
#عید_فطر
💞 @shahiidsho💞
💔
الان همه ی رابطه ها در موبایل است
و روابط بین دختر و پسرها زیاد شده!
عجیب است این ها از کجا مےآیند؟؟؟
#شهید_احمد_مشلب
#حزب_الله
#حجاب
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 سلام شــهــید عید فطر آمد و فطریہ واجبــــ ؛ و فطــریہ را گفته اند: "قوتــِــ غـالبــــ " چہ ڪن
💔
یک روز جواد جایگزین یک نفر ماند تا به مرخصی برود، کار آن سرباز، پیج کردن بقیه سربازها از بلندگو بود
آن شب جواد نگذاشت تا صبح تیپ بخوابد😁
مدام یک نفر را با لهجه همان سرباز از پشت بلندگو صدا میکرد که بیا تلفن داری...
صبح جواد را خواستند که چرا این کار را کرده! ولی دوباره روز از نو روزی از نو...
📚 بی برادر (با تغییرات)
به روایت دوستان ِ #شهید_جواد_محمدی
#شهید_مدافع_حرم
#امام_زمان
اختصاصی کانال شهیدشو
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 حرف آخر خدایا! ما خیل خطا کار، کسی جز تو نداریم... ای وااااای اگر اهلِ خطا را ننوازی... به
💔
حرف آخر
میفرمود:
همهی چشمها در ظلمات محشر، گریانند،
مگر چشمی که در راه خدا بیدار مانده
و از خوف او گریسته باشد.
✍🏻 ماه مبارک تمام شد، نگذاریم حال معنوی این سحرها نادیده گرفته شود...
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#عید_فطر
#امام_زمان
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 ۱۹ ساله بود، روز پنجشنبه ۱۶ / ۸ / ۹۸ در حین انجام ماموریت شبانه(اطلاعاتی_امنیتی) در محله هرندی
💔
در وصیتنامهاش نوشته بود:
سلام مرا به رهبرم برسانید و بگویید
از ایشان شرمنده ام چون یک جان بیشتر نداشتم تا در دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم نمایم
دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
سالروز شهادت
#شهید_مدافع_حرم
یاران #امام_زمان
💞 @shahiidsho💞
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلستان شهدای اصفهان
شهید شو 🌷
گلستان شهدای اصفهان
💔
فردا سالروز شهادت شهید تورجی زاده است
آوردمتون حاجت بگیرین
شهید شو 🌷
💔 #مسلمانی_زیباست 💓 سلسله رفتارهای خداپسندانه، برگرفته از سیره معصومین علیهم السلام با گفتاری روان
💔
#مسلمانی_زیباست 💓
سلسله رفتارهای خداپسندانه، برگرفته از
سیره معصومین علیهم السلام با گفتاری روان
سلام✋
امیدوارم تمریناتونو هر روز دوره کنین و به
انجام دادنش فقط در یک روز، قانع نباشین💯
تمرین امروز:
👈مقید شویم به شستن دستهامون، قبل و بعد از غذا👉
یه کار به ظاهر کوچیک، اما با اثرات معنوی فراوون.
امام حسن مجتبی (علیه السلام):
شستن دستها پیش از غذا، فقر را از بین میبرد
و بعد از غذا، غم و اندوه را میزداید.
اختصاصی کانال شهیدشو
با خودسازی، ان شالله قدم به قدم بشیم سرباز #امام_زمان 💪🏻
💞 @shahiidsho💞
💔
پرچمی از خون!
برای این نقاشی از قبل با جواد هماهنگ کرده بودم. جواد مدتها بود که مرخصی نرفته و درخواست سه روز مرخصی کرده بود. ظاهراً برادرش مرتضی در اوایل عملیات مجروح و در مشهد بستری شده و حالا به شیراز منتقل شده بود و جواد میخواست برای عیادت مرتضی برود، من هم موافقت کرده بودم.
وقتی حاج منصور جریان نقاشی را پیش کشید، به جواد گفتم: امروز عصر به اتفاق هم بریم خسروآباد، شما گنبد امام حسین(ع) را نقاشی کن خودم هم "سلام براباعبداللهالحسین(ع)" را مینویسم، بعد برو مرخصی.
جواد قبول کرد و گفت: خیلی خوب، امروز نقاشی را میکشم، فردا با خیال راحت میرم شیراز!
بعدازظهر با هم به خسرو آباد و مقر زرهی لشکر رفتیم. سنگر مورد نظر یک سنگر بتنی مدور بود. کنار آن هم محلی بود که غذای رزمندگان توزیع میشد.
سرگرم کارم بودم که برای لحظهای از صدای انفجار گلوله 106 کنارم گوشم کیپ شد. هالهای از دود غلیظ محیط را پر کرد. صورتم میسوخت و چشمهایم نمیدید.
برای لحظهای احساس کردم روح از بدنم جدا شد. صدای خفیف و منقطع جواد را شنیدم که میگفت: یا حسین.... یا حسین.
عینکم شکسته و جایی را نمیدیدم. برای فرار از غبار و دود انفجار شروع کردم از سمت چپ دور سنگر دویدن، همزمان باد، دود و گرد و خاک انفجار را برد. وقتی از سمت راست به محل انفجار برگشتم، دیدم جواد روی زمین افتاده است. چند ترکش به بدنش نشسته بود. بزرگترینش پیشانی و طاق سر جواد را برده بود.
چشمم به نقاشی جواد افتاد. فوارههایی از خون و مغز جواد به گنبد به خصوص محل پرچم حرم پاشیده بود.
راوی: دکتر سید ساداتسپهر تاج
#شهید_جواد_روزیطلب
💞 @shahiidsho💞