eitaa logo
💟 شاخه نبات 💟
8.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
159 ویدیو
19 فایل
کانال تخصصی ازدواج و خانواده ادمین: @shakhehnabat_admn تبلیغ وتبادل @shakhehnabat_ads ⛔استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز است⛔ تلگرام،سروش، بله: @shaakhehnabaat فهرست مطالب مهم👇 eitaa.com/shakhehnabat/3140
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه دخترتون نمی‌تونه یه ظرف بشوره یا غذا درست کنه، اگه پسرتون نمی‌تونه کمد خودش رو مرتب کنه، اگه بچه‌تون نمی‌تونه یه کار درست انجام بده، تقصیر شماست...! پس هی تو سرش نزنید که این بچه چطوری می‌خواد #ازدواج کنه؟! #کانال_شاخه_نبات 👇 💝 @shakhehnabat
فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمندی هستید در تبریز.  با یک طلبه ساده، میکنید و بخاطر ادامه تحصیل همین طلبه ی ساده راهی نجف میشوید. گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد. بعد این فرزند می میرد! بعد دوباره فرزند میدهد، دوباره در همان بچگی می میرد! دوباره فرزند میدهد دوباره…!! 💔😔 این درحالی ست که فقر گریبان تان را گرفته. در حدی که یکی یکی، اسباب خانه را میفروشید. حتی رختخواب! اگر دختر ثروتمندی باشید و این فقر و نداری، روال زندگی مشترکتان شود چه بر سر اعتقاد و حوصله و صبوری و اخلاقتان می آید؟؟؟ اگر قرار باشد چیز بزرگتری در ازای صبر بر فقر بگیرید چه؟؟؟ نقش و جایگاه همسر علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر فرو میبرد.  علامه درباره ایشان گفته بودن: ” من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم” !! یا “اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمیتوانستم ادامه ی تحصیل بدم” صبر حیرت انگیز.. نوشتن المیزان… علامه نه تعارف داشته و نه اغراق میکند. علامه در جایی فرموده بودند “ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه سلام میدادند من جواب خانوم را میشنیدم! و همچین هنگامی که زیارت عاشورا میخواندند من جواب سلام امام حسین(ع) را میشنیدم!” بازهم گفته بودند: "وقتی مشغول تحقیق و پژوهش بودم، با من سخن نمیگفت و سعی میکرد، شرایط آرامی برایم ایجاد کند، رشته افکارم گسسته نشود و هر ساعت در اطاق مرا باز میکرد و آرام چای را میگذاشت و میرفت. مرحوم علامه به همسر باوفایش عشق می ورزید و برایش احترام بسیاری قائل بود.  پس از مرگش تا مدتها مرحوم علامه هر روز بر سر قبرش حاضر میشد و در فقدان او ناباورانه اشک میریخت و این مهر دوسویه همگان را به تعجب وا داشته بود..." همیشه به جایگاه او حسرت میخورم!💞با خودم فکر میکنم وقتی که داشته خانه را جارو میزده، یا وقتی برای علامه چایی میریخته، میدانسته در آسمان ها انقدر معروف است؟ میدانسته در پرورش یک مرد بزرگ انقدر موثر است؟ کاش کتابی از زندگی نامه اش چاپ شده بود... کاش برای ما کلاس آموزشی میگذاشت، کلاس . کلاس در شرایط بحرانی. کلاس چگونه از همسر خود علامه طباطبایی بسازیم؟!!! کلاس چگونه بدون قلم بدست گرفتن تفسیر المیزان بنویسیم؟ کلاس چگونه مهم باشیم اما مشهور نه! کلاس چگونه توانستم در اهداف والای همسرم او را در بدترین شرایط یاری دهم؟ کلاس زن بودن، زن خاص و خالص بودن...زنی که میتواند عزیز دل باشد و عزیز دل بپروراند... کلاس عالِم بودن، بدون هیاهو، بدون تبلیغ، بدون ادعا، بدون منم منم! آه...😰 همه ی این ها چند واحد میشود؟چقدر واحد پاس نکرده دارم! چقدر بعضی ها در گوشه ی خلوت و گمنامیشان، سر از آسمان و ملکوت درآورده اند! ☁️ چقدر میشود انسان بود و انسان سازی کرد! چقدر میشود ساده اما متفاوت زندگی کرد! کنج سجاده و کنج اتاقی، که تو در آن رخت و لباس علامه را رفو میکرده ای برایم آرزوست... 👇 💝 @shakhehnabat
💢 #دختری که اگه چند روز مادرش خونه نباشه، یا باید بره خونه خاله یا یکی بیاد پیشش تا خونه رو اداره کنه، هنوز شرایط #ازدواج رو نداره... ❗️چون نمیتونه برای دو سه روز نقش #مادر رو بازی کنه... حتی اگه فوق لیسانس باشه یا مدال المپیاد داشته باشه! #کانال_شاخه_نبات 👇 💝 @shakhehnabat
دکتر علی‌اکبر ، مادری داشت که خیلی فحاش و بددهن بود و نمیذاشت ازدواج کنه! دهخدا هم نمی‌دونست کنه یا دل مادرشو به دست بیاره...ازدواج نکرد و نکرد و نکرد تا اینکه پیر شد... مادرش هم پیر و مریض شد...رختخوابش رو برد کنار مادرش انداخت تا اگه کمک خواست انجام بده. یه شب مادرش آب خواست؛ دهخدا بلند شد یه لیوان از شیر آب پر کرد، داد به مادرش...مادرش تا لب به آب زد، لیوان رو پرت کرد تو صورتش و گفت: «این چیه، اینقدر گرمه!» دهخدا خیلی ناراحت شد؛ گفت خدایا: «من چیکار کنم با این مادر؟... بخاطرش ازدواج نکردم... به مريضی‌ش رسیدگی کردم... ولی اون اینطوری بداخلاقی می‌کنه» بلند شد و رفت به مادرش آب خنک داد، ولی تا صبح خوابش نبرد... بعدها دهخدا گفت: «اون روز قبل از اینکه آفتاب بزنه، یه نوری سرتاپای منو گرفت». اینطوری بود که خدا «لغت‌نامه دهخدا» رو بهش عطا کرد. [استاد فاطمی‌نیا] 👇 💝 @shakhehnabat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉سلسله جلسات استاد محمدجعفر با موضوع (جلسه اول، 30 خرداد 98) ⬅️برای والدین و جوانان 👇 💝 @shakhehnabat
اصفهان باشی و این برنامه رو نری خیییلی بده!!👆 🌸یه برنامه عاالی و بی نظیر از #دکتر_بانکی‌پور در مورد راهکارهای ایجاد شرایط و آمادگی برای #ازدواج در سنین پایین. 🔶جمعه‌ها،ساعت 10:30 صبح، گلزار شهدا خوشبحال اصفهانی‌ها!! #کانال_شاخه_نبات 👇 💝 @shakhehnabat
⁉️: من تو بچگی پدرم رو از دست دادم … و خواهر و برادر هم ندارم. حالا کردم یه دختر کوچولو هم دارم. مادرم تنها زندگی میکنند و حتی یه موقعیت ازدواج هم مدتی پیش براشون فراهم بود اما نخواستند. به خاطر تنهایی خیلی اذیت میشن و توقع دارند هر روز یا من برم منزلشون یا ايشان بیان منزل ما. حتی برای مسافرت رفتن هم من و شوهرم ترجیح میدیم نریم چون ناراحت میشن اگر همراه خودمون نبریمشون. خودمم نگران میشم. از طرفی دلمون میخواد سه تایی بریم. شوهرم واقعا به ستوه اومده یه بار بهم گفت دیگه نمیتونم اینجوری ادامه بدم. با اینکه خیلی هم تا حالا با این مسئله کنار اومده ولی دیگه صبرش تموم شده. گاهی از ازدواج کردن خودم پشیمون میشم. حتی به طلاق فکر کردم شاید باورتون نشه. خانم همیز وظیفه من چیه؟ گناه من چیه که خواستم تشکیل زندگی بدم؟ ✅ خانم : باید چندین سؤال بپرسم تا جواب صحیح داده شود. ‌ ولی شوهر شما حق دارد که نظم در ارتباط بوجود بیاید و در نهایت دو بار درهفته با مادر قرار ملاقات بگذارید و از فامیل مثل خاله و… کمک بگیرید و یا مثلا کتاب مورد علاقه ايشان را برایش تهیه کنید وگاهی با تورهای مسافرتی او را به سفر دلخواهش بفرستید. ولی مادر جان باید باور کند شما یک خانواده مستقل هستید و از نظر شرعی باید به ایشان احسان کنید و ایشان به شما ولایت ندارند مثل پدر پس بیش از حد نباید توقع داشته باشند. البته با پرورش گل یا نگهداری پرنده میتوانید با این روشها او را قانع کنید با وضعیت جدید کناربیاید. @hamiz_ir 👇 💝 @shakhehnabat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ٢٥ بار كنيد تا بتونيد با ازدواج خونه بخريد! 🔸 داعيه بانكداري اسلامي داريم اما ها اهل بهره و سودند. @Roshangari_ir 👇 💝 @shakhehnabat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #پاسخ رو از #خانم_همیز بشنوید👆👆 ⁉️ #پرسش: من ۱۰ ماهه تقریبا بایه پسری به قصد #ازدواج در ارتباطم … اوایل ارتباطمون دو سویه بود بعد به دلایلی رابطمون مختل شد و الان رابطمون یه طرفه و اونم از طرف منه. من دائما به ایشون پیام میدم و حتی خواب ایشون رو میبینم و این آقا اصلا به من توجهی ندارند و هرگز پاسخ پیام هاي منو نمیدن. متاسفانه من از کودکی شخصیت وابسته ای داشتم و به همین دلیل #وابسته ی این آقا شدم و احساس میکنم در اثر فقدان ایشون غم عجیبی رو دارم تحمل ميكنم. بارها توبه کردم باز پیام دادم. بارها با خودم کارکردم و تمرینات ذهنی خاصی برای بیرون راندن ایشون تو ذهنم انجام دادم. باز بی تاثیر بود. استاد به خدا دیگه عاجز شدم. نمیدونم چطور این فرد رو از زندگیم کنار بزارم لازم به توجهه استاد من هروقت به ایشون پیام نمیدم دلتنگی عمیقی وجودمو فرامیگیره تورو خدا کمکم کنید متشکرم. @hamiz_ir #کانال_شاخه_نبات 👇 💝 @shakhehnabat
پدر عزیزم، مادر مهربانم ! سلام خواستم رو‌به‌رویتان بنشینم و با شما حرف بزنم؛ اما خجالت کشیدم و گفتم نامه‌ای بنویسم تا شما بخوانید. من جوانم؛ جوانی که خود را تا ابد، زیر بار دین شما می بیند. بودن و پاک ماندن، هنری است که شما یادم داده اید. لذتی که در پاک زیستن هست، در دل هیچ هوا و هوسی نهفته نیست. من خاک پای شما را سرمه چشمانم میکنم که این هنر را به من آموختید. اما پدر! مادر! خودتان میدانید سالهاست که سن من از خط گذشته. این روزها دغدغه ای آزارم می دهد. رد پای شیطان را دور و برم زیاد می بینم . صدایش مدام در گوشم زوزه میکشد. می ترسم. تا به حال، چند بار با هم گلاویز شده ایم. این که چند بار من پیروز شدم و چند بار او پشتم را به خاک مالید، بگذارید بماند پیش من و خدا؛ اما همین اندازه بگویم: خدا را شکر می کنم که هنوز تسلیمش نشده ام. هربار که زمین خوردم، یا الله گفتم و بلند شدم. هنوز هم در حال مبارزه ام؛ اما میترسم. نعره های شیطان، گوش خراش است. بارها شنیدم که به یارانش می گفت: تا ازدواج نکرده، فرصت داریم. او با تمام قوا به میدان آمده و دست بردار نیست. پدرم! مادرم! من میترسم. دوست ندارم رسم پاک بودن، از زندگی ام پاک شود. چه کنم؟ خدا مرا این طور آفریده! نیاز دارم به . از تنهایی خسته ام. به همدم نیاز دارم. باتمام این حرف ها اگر باز هم با ازدواج من مخالفيد، برسرمن منت بگذارید و بگویید حالا که احساس میکنم توانم برای مبارزه باشیطان کم شده، چه کنم؟ اگر شیطان پشت مرا به خاک مالید، گناهش به گردن کیست؟ من توکل را از شما آموخته ام. در ازدواج به خدا توکل نکنیم، پس توكل به درد کجا می خورد؟ این حرف پایانی من به شماست. بیایید با هم یک بار دیگر خدا را باور کنیم. باور کنیم خدا هست. راستی اگر هیچ کدام از حرف های من شما را قانع نکرد، عیبی ندارد؛ اما اینها که نوشتم، حرف دل هم بود. اگر به فکر من نیستید، خواهرم را فراموش نکنید. او حتى روي نوشتن نامه را هم ندارد؛ اما دلش پر است از این حرفها. متشکرم، فرزند شما 👇 💝 @shakhehnabat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️با یه پسری رابطه داشتم ولی نمیتونم فراموشش کنم... رو از بشنوید👆👆 ⁉️ : من ۱۰ ماهه تقریبا بایه پسری به قصد در ارتباطم … اوایل ارتباطمون دو سویه بود بعد به دلایلی رابطمون مختل شد و الان رابطمون یه طرفه و اونم از طرف منه. من دائما به ایشون پیام میدم و حتی خواب ایشون رو میبینم و این آقا اصلا به من توجهی ندارند و هرگز پاسخ پیام هاي منو نمیدن. متاسفانه من از کودکی شخصیت وابسته ای داشتم و به همین دلیل ی این آقا شدم و احساس میکنم در اثر فقدان ایشون غم عجیبی رو دارم تحمل ميكنم. بارها توبه کردم باز پیام دادم. بارها با خودم کارکردم و تمرینات ذهنی خاصی برای بیرون راندن ایشون تو ذهنم انجام دادم. باز بی تاثیر بود. استاد به خدا دیگه عاجز شدم. نمیدونم چطور این فرد رو از زندگیم کنار بزارم لازم به توجهه استاد من هروقت به ایشون پیام نمیدم دلتنگی عمیقی وجودمو فرامیگیره تورو خدا کمکم کنید متشکرم. @hamiz_ir 👇 💝 @shakhehnabat