@shakhehnabat
آخر شب #یادت_باشد
فصل اول:
💓 #خواستگاری (2)
بابا که رفت، پشت بندش مادرم داخل اتاق آمد و گفت: «دخترم، آبجی آمنه از ما جواب می خواد، خودت که میدونی از چند سال پیش این بحث مطرح شده، نظرت چیه؟ بهشون چی بگیم؟»
جوابم همان بود، به مادرم گفتم:
«طوری که عمه ناراحت نشه بهش بگین میخواد درس بخونه»
عمه یازده سال از پدرم بزرگتر بود،
قدیم ترها خانه پدری مادر خانه آنها در یک محله بود، عمه واسطه ازدواج پدر و مادرم شده بود برای همین مادرم همیشه عمه را آبجی صدا می کرد. روابطشان شبیه زن داداش و خواهرشوهر نبود، بیشتر با هم دوست بودند و خیلی با احترام با هم رفتار میکردند.
اولین باری که موضوع خواستگاری مطرح شد سال 87 بود. آن موقع من دوم دبیرستان بودم.
بعد از عروسی حسن آقا برادر بزرگتر حمید، عمه به مادرم گفته بود:
«زنداداش الوعده وفا، خودت وقتی اینها بچه بودن گفتی حمید باید داماد من بشه، منیره خانم ما فرزانه رو می خوایم»
حالا از آن روز چهار سال گذشته بود، این بار عقد آقا سعید برادر دوقلوی حمید بهانه شده بود که عمه بحث خواستگاری را دوباره پیش بکشد.
حمید شش تا برادر و خواهر دارد.
فاصله سنی ما چهار سال است. بیست وسه بهمن آن سال آقا سعید با محبوبه خانم عقد کرده و حالا بعد از بیست و پنج روز عمه رسما به خواستگاری من آمده بود.
پدر حمید می گفت:
«سعید نامزد کرده، حمید تنها مونده، ما فکر کردیم الآن وقتشه که برای حمید هم قدم پیش بذاریم، چه جایی بهتر از اینجا»
البته قبل تر هم عمه به عموها و زن عموهای من سپرده بود که واسطه بشوند، ولی کسی جرئت نمی کرد مستقيم مطرح کند، پدرم روی دخترهایش خیلی حساس بود و به شدت به من وابسته بود.
همه فامیل می گفتند:
«فرزانه فعلا درگیر درس شده، اجازه بدید تکلیف کنکور و دانشگاهش روشن بشه بعد اقدام کنید»
نمی دانستم با مطرح شدن جواب منفی من چه اتفاقی خواهد افتاد، در حال کلنجار رفتن با خودم بودم که عمه داخل اتاق آمد، زیرچشمی به چهره دلخور عمه نگاه کردم، نمی توانستم از جلو چشم عمه فرار کنم!
با جدیت گفت:
«ببين فرزانه تو دختر برادرمی، یه چیزی میگم یادت باشه، نه تو بهتر از حمید پیدا می کنی، نه حمید میتونه دختری بهتر از تو پیدا کنه، الآن میریم ولی خیلی زود برمی گردیم، ما دست بردار نیستیم!».
وقتی دیدم عمه تا این حد ناراحت و دلخور شده جلو رفتم و بغلش کردم، از یک طرف شرم و حیا باعث می شد نتوانم راحت حرف بزنم و از طرف دیگر نمی خواستم باعث اختلاف بین خانواده ها باشم، دوست نداشتم ناراحتی پیش بیاید.
گفتم:
«عمه جون قربونت برم چیزی نشده که، این همه عجله برای چیه؟ یکم مهلت بدین، من کنکورم رو بدم، اصلا سری بعد خود حمید آقا هم بیاد ما با هم حرف بزنیم، بعد با فراغ بال تصمیم بگیریم، توی این هاگیر واگیر و درس و کنکور نمیشه کاری کرد»
خودم هم نمی دانستم چه می گفتم!
احساس می کردم با صحبت هایم عمه را الکی دل خوش می کنم،
چاره ای نبود،
دوست نداشتم با ناراحتی از خانه ما بروند.
تلاش من فایده نداشت، وقتی عمه خانه رسیده بود....
#کانال_شاخه_نبات
http://eitaa.com/joinchat/3862364166C6ed3b11f40
#پرونده_ویژهی_دوشنبهها (شماره 2)
#حاملگی_در_نامزدی (3)
[...ادامه، روی هشتک بزنید و شماره قبل رو بخونید]
📌 با هم #حرف بزنید و حرف بشنوید؛ خصوصا مرد بیشتر تلاش کنه تا دختری که فکر میکنه کاخ #آرزوهاش ویران شده، بتونه تخلیه #هیجانی داشته باشه.
📌 اینو بدونید که اصلا نباید دنبال توجیه #منطقی و جواب دادن باشید؛ چون موقعیت کاملا هیجانیه و بازخوردهای منطقی فقط باعث #تخریب بیشتر میشه.
📌 #همدلی کنید تا هیجانها زودتر تخلیه بشه و همسرتون هم سریعتر خودش رو با شرایط جدید #سازگار کنه.
📌 نکته مهم اینه که شما مرز بین #خانواده خودتون و همسرتون هستید، حرفهای منفی رو انتقال ندید و به خانوادهتون هم اجازه ندید که از همسرتون مچگیری کنن یا #سرکوفت بزنن.
📌اگه بین شما و خانواده همسرتون مشکلی پیش اومد، شما فقط #سکوت کنید، دفاع کردن رو بسپارید به همسرتون. اگر هم #اهانت بدی به شما کردن، چیزی نگید و فقط محل رو #ترک کنید.
[ادامه داره... ]
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
#خواستگاری
💠وقتی دختر و پسر دارن تو اتاق با هم حرف میزنن، بهتره #خانوادهها هم بیکار نشینن و شروع کنن از همدیگه #شناخت پیدا کنن.
مثلا آداب و رسومشون،
میزان پایبندی به اعتقادات مذهبی،
خصوصیات اخلاقی و رفتاری دختر و پسر،
اینکه چرا پسر اومد خواستگاری این دختر،
و... رو برای هم توضیح بدن.
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
✅اطلاعیه کلاس استاد #پرتواعلم ✅
🌹۲۴ مهر سهشنبه
♦️ساعت ۱۰ کلاس همسرداری
♦️ساعت ۱۳ کلاس نظم و برنامه ریزی
موسسه راه روشن
تهران میدان شهدا خیابان قادری کوچه شکری پلاک ۱طبقه سوم
پسر عاشق شده، ولی خانوادهها به هم نمیخورن.mp3
13.07M
☘🌾🌱
🍁
🔊 صوت:
🔴پسر ۲۰ ساله #عاشق دختر ۱۸ ساله شده،
ولی #خانوادههاشون به هم نمیخورن،
راه حل چیه؟!
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
⭕️وقتی که امکان انتخاب بیشتری داری، چه لزومی داره به دنبال همسر از هزار کیلومتر اون طرفتر باشی که کلی به دردسر بیفتی؟
یعنی واقعا تو شهر و #فرهنگ خودت همسر پیدا نمیشد؟!!
میدونی چه #مشکلاتی در انتظار چنین ازدواجهایی هست؟
از تفاوتهای فرهنگی گرفته تا رفت و آمد و مشکلات راه و تصادف و #درگیری بر سر انتخاب محل زندگی!!
آخه مگه مجبوری؟؟!!
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
همراهان عزیز،
برای ادامه #یادت_باشد،
لطفا کتابش رو بخونید،
ما با ناشر تماس گرفتیم ولی رضایت نداد.
بسیار کتاب خوبیه،
رهبری عزیز هم توصیه کردن.
زندگی شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکالی ،
#عاشقانهترین قصه شهدایی نسل ما.
✅لینک خرید کتاب (تخفیف + #ارسال_رایگان) 👇
http://yadat-bashad.ir
💟اربعین با شهید سیاهکالی👇
http://yon.ir/JJpDd
⚫️ @shakhehnabat
هدایت شده از فاطمه غفوری
◀️کمپین حل مشکل ازدواج جوانان مذهبی
◀️با هر پس اندازی یک ازدواج باشکوه برگزار کنید
◀️برای تسهیل ازدواج هر کاری از دستتان بر می آید به ما اعلام آمادگی کنید.
🔴کانال اصلی در پیام رسان سروش👇
https://sapp.ir/ap_peyvand
🔴کانال پیوند در ایتا👇
@ap_peyvand
🔴کانال رسمی اینستاگرام پیوند👇
https://www.instagram.com/ap_peyvand
ثبت نام مجردها در سامانه همسان گزینی
هم اکنون سامانه همسان گزینی در شش استان "تهران" ، "اصفهان" ، "البرز" ، "همدان" ؛ "کردستان" و "مرکزی" فعال است.
افراد مجرد در بازه های سنی متفاوت می توانند از طریق سامانه همسان گزینی تبیان برای یافتن همسر مناسب اقدام نمایند و از خدمات رایگان و راهنمایی و مشورت معرف های شبکه همسان گزینی بهره مند شوند .
https://hamsan.tebyan.net
❣ @TebyanHamsangozini ❣
@shakhehnabat
♨️ #خودارضایی با اینکه گناهی پنهانیست، اما آثار آشکاری دارد:
🔹 مانع #معنوی ازدواج است؛ چون شهوترانی روزی را میکند و ازدواج هم روزی خداوند برای ماست.
🔹 مانع #دنیایی ازدواج است؛ چون شخصی که خودارضایی میکند، خودبخود دچار #زنای_ذهن هم هست و در ذهن خود شخص دیگری را تصور میکند، چون چشمانش به #نامحرم افتاده است. لذا آفت #مقایسه بلای جانش در انتخاب همسر میشود.
🔹 موجب آسیبهای #جسمی نیز میشود؛
در مردان #زودانزالی، در زنان #دیرانزالی و در دختران میتواند به #دوشیزگی (بکارت) آنها آسیب بزند.
🔸حال بماند که #گناه_کبیره نیز هست و نوعی اعتیاد محسوب میشود.
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
گاهی #ازدواج میکنیم تاهمراهی برای ادامه زندگی پیدا کنیم،
گاهی #دوست میشویم و دنبال بهانهای برای ادامه دوستی هستیم.
ازدواجی که #بهانه باشد برای ادامه دوستی، با یک بهانه هم از بین میرود! چون بهانهها عمرشان کوتاه است.
هر #دوستی همراه خوبی برای ادامه زندگی نیست، قبول داری؟!
[استاد عباسیولدی]
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
Rahil.Entekhab.Hamsar.27_p30download.com.mp3
15.11M
🍁🍂🍃
🌾
🔊 صوت (88 دقیقه - 14.4Mb):
#دکتر_بانکیپور
شماره (27):
💟 تحقیق (2)
تحقیق(1)👇
💠eitaa.com/shakhehnabat/1735
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
#اختصاصی_شاخه_نبات
#دکتر_بانکیپور
💠 مباحث مطرح شده در این صوت:
🔹 چه #موقعی در ازدواج باید تحقیق را شروع کنیم و ادامه دهیم؟
🔹از چه #کسانی و چرا باید تحقیق کنیم؟
🔹روشها و #فوت_و_فنهای جالب در تحقیق.
🔹 اگر #خانواده ما اهل تحقیق نبودن، باید چگونه اقدام به تحقیق از طرف مقابل کنیم؟
🔹یک تحقیق #خوب چه نتیجه ای باید داشته باشد؟
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 دروغی درباره امام حسن مجتبی (ع) که نمیدانید!!
👤استاد #رائفی_پور
🆘 @Roshangari_ir
@shakhehnabat
🌺داستان جالب از #ازدواج امام حسن(ع)🌺
شاید علت تهمتها بر علیه امام حسن (ع) جریانی باشد که به آن اشاره می کنیم:
می گویند یزید بن معاویه عليه الهاويه گذرش به همسر عبدالله بن عامر هندی خورد، چون آن زن از زیبائی زیادی برخوردار بود، محبتش به قلب یزید می نشیند، یکدل نه صد دل عاشق این زن شوهردار می شود.
نزد معاويه عليه الهاویه می آید، عشق و ارادت خود را نسبت به آن زن شوهردار ابراز می کند و از پدرش مصرانه می خواهد که به هر قیمتی شده این زن را به او برساند.
معاویه عليه الهاويه در صدد توطئه ای می شود، شوهر آن زن را به شام دعوت می کند و با یک سیاست به تمام معنی وارد می شود و رو به عبدالله ابن عامر می کند و می گوید:
ای عبدالله قصد دارم حکومت بصره را به تو واگذار کنم، اما هرچه فکر می کنم می بینم که عیال اگر نداشتی دخترم رمله را به ازدواج تو در می آوردم و حکومت بصره را هم به تو می دادم.
عبدالله دستپاچه شد و گفت:
ای معاویه من زنم را طلاق می دهم مشکلی نیست!
زنش را طلاق می دهد، طلاق نامه را به معاويه نشان میدهد، معاویه هم قباله را از او می گیرد و منتظر می شود تا عده زن تمام شود، بعد به نحوی طلاق نامه را به ابوهریره می رساند، و به او می نویسد:
ای ابوهریره برو نزد هند و برای یزید از او خواستگاری کن.
ابوهریره طلاق نامه را بر می دارد و روانه خانه آن زن می شود، در بین راه به امام حسن (ع) برخورد می کند،
حضرت از او می پرسد:
ابوهریره به کجا می روی!
او در جواب می گوید:
به خانه هند چون عبدالله او را طلاق داده این هم طلاق نامه می روم او را برای یزید خواستگاری کنم.
حضرت که چنین دید و از توطئه معاویه و یزید عليه اللعنة خبر داشت به ابوهریره فرمود:
حالا که نزد او می روی از جانب من هم به او بگو که حسن (ع) هم از تو برای خود خواستگاری می کند! هند مختار است هر کسی را انتخاب کند و با او ازدواج خواهد کرد، ضرری که برای تو ندارد.
ابو هریره نزد هند رفت! ابتداء گفت:
من از جانب یزید بن معاویه عليه الهاويه آمده ام تا تو را برای او خواستگاری کنم! ضمنا از جانب امام حسن (ع) هم آمدم که برای آن حضرت از تو خواستگاری کنم.
هند گفت:
ای ابوهریره تو چه صلاح می بینی؟ و کدام یک را پیشنهاد می کنی؟
ابو هريره گفت: من حضرت مجتبی (ع) را به تو پیشنهاد می کنم، او فرزند پیامبر خدا(ص) است.
هند هم پیشنهاد ابوهریره را پذیرفت. بعد از ازدواج هند به خانه امام حسن (ع) آورده شد.
زمانی که خبر به معاویه عليه الهاويه رسید، آتش گرفت، از یزید دیگر نگو به خود می پیچید، مثل اینکه مرض خورهج گرفته باشد.
عبدالله که چند ماهی مهمان معاویه بود و در سر خود حکومت بصره و دختر معاویه رمله را می پروراند یک باره اوضاع عوض شد و بخت این بدبخت برگشت، او را از دارالحکومه معاویه بیرون انداختند و مجبور شد که به مدینه برگردد.
در ابتداء ورود به امام حسن (ع) برخورد نمود، امام پرسید: عبدالله چه خبر؟
عبدالله سر به زیر انداخت عرق شرم از سر و صورتش می ریخت؟
امام (ع) فرمود: ای عبدالله، من از توطئه معاویه و یزید باخبر بودم و می دانستم که آنها چه قصدی دارند و در صدد این هستند که همسرت را از چنگت در آورند، به خاطر این بود که من هم به همسرت پیشنهاد ازدواج دادم تا او را برای تو نگهداری کنم او در خانه من نگهداری شده تا به تو برگردانده شود.
عبدالله وقتی فهمید، قضیه از چه قرار است بسیار خوشحال شد و از امام حسن (ع) تشکر و قدردانی کرد.
اما معاویه و یزید وقتی در این کار ناکام شدند، در صدد توطئه بر آمدند، و این خبر را در بوق کرده و بر علیه امام سم پاشی نمودند.
کسانی را اجیر کردند تا به مردم بگویند که:
امام حسن (ع) زن می گیرد، طلاق می دهد، معاویه در این توطئه از هیچ کاری چشم پوشی نکرد تا بتواند سیمای امام حسن (ع) را در نزد مردم و شیعیان خدشه دار کند، حديثها در این باره جعل کردند، تاریخ نویسان هم خصوصا که با اهل بیت پیامبر (ص) سر جنگ داشتند، دامن زدند، تا بتوانند ارادت مردم را نسبت به امام (ع) کم کرده و آهسته آنان را از صحنه زندگی مردم کنار بزنند، اما زهی خیال باطل، که خورشید همیشه پشت ابر پنهان نخواهد ماند.
🌸کریم یعنی همین... آبرویت را هم ببخشی!
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat
🚫گاهی میخوایم به هر قیمتی که شده رفتار #نامزدمون رو #تغییر بدیم، حتی شده با زور و قدرت!
😡این قدرتنمایی از اخم شروع میشه و تا کتککاری و تهدید به #جدایی پیش میره.
اما باید دونست که جنگ #قدرت، اگر هم تغییر ایجاد کنه، #ظاهری و از روی ترسه و تا زمانی ادامه داره که قدرت دست شماست!
#کانال_شاخه_نبات
⚫️ @shakhehnabat