فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•°•°
بہ عزت و جلام قسم نا اُمیدت نمے کنم
اگه گوشہ ی دلت اُمیدت به من باشہ....
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گرمای عجیب در سرمای زنجان
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
🔺 جمع آوری امضا برای برخورد قاطع با هتاکان به ساحت حاج قاسم و شهدای کرمان در فضای مجازی - لطفا همه امضاء کنید و در انتشار این پویش مبارک بکوشید.
https://www.farsnews.ir/my/c/226205
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
فاطمه نظری دانشآموزی که در انفجار کرمان به شهادت رسید تازه نمازخوان شده بوده و با دوستاش یک گروه داشت که نماز اول وقت را به هم یادآوری کنند..
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 حادثه ناگوار برای علیرضا یونچی، داور برنامه «میدون» حین ضبط برنامه!
🔹مسابقه «میدون» یک مسابقه کارآفرینی است که مخاطبین گرامی میتوانند هر شب این مسابقه را از شبکه سه سیما دنبال کنند.
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواستگاری کرمانشاهی..!😮
🎞 #سیدخندان
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی وقتها شبهه رو باید اینطوری جواب داد
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
شهادت لباس تک سایز پسرانه نیست!
مراسم خاکسپاری که تمام میشود، عکس فائزه را میگذارند روی مزار. همان عکس است. کنارش هم نوشته «شهیده فائزه رحیمی». چشمهایم میماند روی زیباترین پیشوند دنیا. شهیده! فائزه یادت میآید همیشه کنار گوش دوستانت غر میزدی «کاش پسر بودیم ما هم میرفتیم سوریه یه کاری میکردیم. بعدش هم شهید میشدیم!» فائزه تو به همه دخترها ثابت کردی شهادت فقط یک لباس تکسایز پسرانه نیست. دختر هم که باشی شهید میشوی اگر فائزه باشی!
کمکم مهمانهایت میروند. مادرت از همه زودتر دل ماندن و دیدن ندارد. فائزه! مهدیه این پا و آن پا میکند. بدون تو پای رفتن ندارد. همیشه این مسیر را با هم آمده بودید و با هم برمیگشتید. یادت میآید دست مهدیه و ریحانه را میگرفتی و اولین جا میرفتید مزار شهید آرمان علیوردی. میگفتی: آرمان غریب است! ذوق میکردی وقتی روی مزارش میخواندی که دهه هشتادی است.
یادت میآید همیشه قطعه به قطعه، ردیف به ردیف که به دیدار شهدا میرفتی میگفتی:« تنها آرزوم اینه یه جوری از شهدا روایت کنم که همه بدونند شهادت دستنیافتنی نیست.» فائزه، خیالت راحت تو واژه به واژه با پیکرت برایمان روایت کردی. حالا همه دخترها دلشان قرص است به تو! ما همه باور کردیم شهید میشوی حتی اگر دختر باشی! و أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ.
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمان شاه مرغا غاز بودن
تخمهها توشون پسته بود
توی نارنگیها هم موز بود😄
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا بیرمنگام انگلستان!
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
شمیم افق
برگی از تاریخ #استعمار قسمت اول «دام» #واسکو_دوگاما به ساحل شرقی آفریقا رسید. او هنوز نتوانسته بود
برگی از تاریخ #استعمار
قسمت دوم:
«آتش در کشتی»
در قسمت اول خواندیم که واسکودوگاما با #دام_شراب و بدمستی احمدبن ماجد راه رسیدن به هند را یافت و آغازی بر #استعمار بود اما ادامه داستان......
دو سال بعـد ، واسکو دوگاما دوباره راهی #هنـد شـد .
گاما هنگامی که به کالیکوت نزدیک می شد ، با یک کشتی پر از #حاجیان مسلمان که از مکـه بـه هنـد برمی گشتند ، رودررو شد . کشتی حامـل3800 مسـافـر مـرد و زن و بچه بود .
گاما دستور داد کشتی را در وسط دریا متوقف کنند و از مسافران دوازده هزار دوکا ( واحـد پـول پرتغال ) #بـاج بگیرند .
پرتغالی ها سپس کالاهایی را که حدود ده هزار دوکا ارزش داشت از مسلمانان گرفتند و بعد همه آنها را با کشتی شـان #آتش زدند .
گاما با این اقدام پیغامی ترسناک برای شاهزاده کالیکوت فرستاد تا در مذاکرات بعدی موفق تر باشد .
هنگامی که گاما به کالیکوت رسید ، شاهزاده گروهی را برای مذاکره با او اعزام کرد .
گاما پاسخ داد که قبل از هر اقدامی باید #مسلمانان از شهر #خارج شوند.
او هنوز خاطره تجار عرب را که مردم را به نخریدن اجناس پرتغالی ها تشویق می کردند ، در ذهن داشت .
شاهزاده زیر بار نرفت . گاما هم شهـر را با توپ هـای کشتی هایش زیر #آتش گرفت.
از سویی ، ورود تمام کشتی های بازرگانی به بندر را ممنوع کرد.
گاما سپس راهی کوشن شد.
راجه کوشن ، که پیش از این در رقابت با شاهزاده کالیکوت همکاری گسترده ای با پرتغالی ها داشت ، با ورود آنها دچار وحشت شد.
گاما از او خواست به او حق داده شود که هر قدر ادویه که می خواهد ، با هر قیمتی که خود تعیین میکند ، بخرد ؛ همچنین راجه با
احداث قلعه پرتغالی ها و نمایندگی تجاری آنها در کوشن موافقت کند !
از سوی دیگر ، شاهزاده کالیکوت با یک ناوگان قوی راهی کوشن شده بود .
راجه کوشن ، که این امتیازهای سنگین را به پرتغالیها داده بود و به دوستی آنها می نازید ، از آنها تقاضای کمک کرد ؛ اما
واسکودوگاما عقب نشینی را عاقلانه تر تشخیص داد و راجه کوشن را به حال خودش واگذاشت و با محموله گران بهایی از ادویه به
سوی پرتغال بازگشت.
#قسمت_۲
#مهدی_میرکیایی
📚سرگذشت استعمار جلد اول، صفحه 33
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛
°•°•°
جوری زندگی کن که
خدا لایکت کنه نه بنده خدا…❤️🌿
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔 @ShamimeOfoq
┗━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┛