eitaa logo
شمیم افق
1.1هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.5هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 فاطمه شبیه فاطمه 🍃 سال‌هاست این‌جا زندگی می‌کنیم. از حدود پنج سالگی من تا الان که 35 ساله هستم می‌شود سی سال. وقتی فکر می‌کنم، می‌بینم که در طول این سال‌ها، هیچ‌گاه نخواسته‌ام شبیه کسی باشم. کوچک که بودم، اگر کسی می‌گفت فاطمه شبیه خاله یا عمه یا فلان بازیگر است، پدرم می‌گفت: «فاطمه فقط شبیه فاطمه است.» منظور او از فاطمه‌ی دوّم، خودِ من بودم؛ امّا این جمله ایهام هم داشت و آن هم علاقه‌مندی پدرم به شباهت هر زن با حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها بود. او همواره به من می‌گفت: «در دنیای امروز، هم‌ترازِ یک زن در همه‌ی ادیان، با دختر پیامبر اسلام تعریف می‌شود.» خلاصه! نوعِ درس خواندن و حضور در اجتماع و شیوه‌ی صحبت کردن و تمام افعال و کردار من، ‌می‌بایست شبیهِ خودم باشد. انتخاب هم با خودم بود، و اعتماد به نفسی که از پدر دریافت می‌کردم، من را از تقلید در این زمینه‌ها بازمی‌داشت. در این میان، داستانِ حجاب هم همین‌گونه بود و من در محجّبه بودن یا نبودن هم شبیه هیچ‌کس نبودم. 💠 به روایت امام علی علیه‌السلام: 🌿 «پیوسته امّت مسلمان به راه خیر قدم می‌نهند، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم (مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن) از کافران تقلید نکنند.» 🍃 در مدرسه و تا نُه سالگی که سن تکلیف بود، پوشش معمول را داشتم و به مرور بعد از جشن تکلیف، به روسری عادت کردم. معلّم مدرسه در ابتدا مخالف بود، امّا من و مادرم تمام تلاش‌مان را می‌کردیم تا روسری و پوششم برای معلّم و هم‌کلاسی‌ها ایجاد حسّاسیّت نکند. با محجّبه شدن، ارتباطم را با دیگران بیش‌تر کردم تا بتوانم قدرت پذیرفته شدن فاطمه را بالا ببرم و این‌گونه هم شد. خدای فاطمه باعث شد تا حجاب هم مثل نماز، عامل ارتباط بیش‌تر با جامعه‌ی اطرافم شود. این روند با افزیش سن و نیاز به حضور اجتماعی بیش‌تر، سخت‌تر می‌شد؛ امّا من هم به همین ترتیب تلاشم را برای فاطمه ماندن افزایش می‌دادم. در دبیرستان، دانشگاه، باشگاه، کنفرانس و کتاب‌خانه، من سفیر فاطمه بودم. سخت می‌گذشت؛ امّا این‌ها موانعی برای محجّبه ماندن من نبودند. حجاب برای من تنها پوشش مو نبود. حجاب مسیری بود برای عفاف و من روی تمام افعال و کردارم حجاب انداخته بودم. من تلاشی برای دیده شدن نمی‌کردم. نه با نوعِ پوششم و نه با نوع حرف زدن یا خندیدن و... . ✅ یکی از اساتید دانشگاهم که مصری بود، سال‌ها بعد در پایان دوره دکتری به من گفت: «آنچه زندگی محجّبه‌ها را در دنیای جدید سخت‌تر می‌کند، دو عامل است؛ یکی عدم تطابق حجاب با عفّت زن در سایر افعال زن مسلمان و دیگری حجاب را مساوی محدودیّت اجتماعی گرفتن است. حالا که ازدواج کرده‌ام و محجّبه در دانشگاه تورنتو به درجه استادی رسیده‌ام، اگر بخواهم برای حجاب در عصر جدید حرفی بزنم، می‌نویسم: 1️⃣ حجابی که زن و حتّی مرد را به عفاف نرساند، تنها یک پوشش است و پوشش به تنهایی برای مؤمن آثار حجاب را به همراه نخواهد داشت. 2️⃣ برای رسیدن به موفقیّت‌های اجتماعی، حجاب برای زن میان‌بُر است و او را از حواشی غریزی و مصرف‌گرایی برکنار می‌دارد. 3️⃣ زن مؤمن مسلمان در دامان حضور در جامعه‌ی خود، مرد را پرورش می‌دهد و حجاب بزرگ‌ترین خدمت یک زن به برادران مسلمان خود در جلوگیری از فساد و گناه است و موجب ارتقای اخلاق و امنیت در جامعه می‌شود. 4️⃣ محجّبه بودن یعنی شبیه هیچ‌کس نبودن و چه عامل غرورافزایی است برای یک زن که شبیه هیچ‌کس جز خودش نباشد. 🆔 @ShamimeOfoq